غزل شمارهٔ ۹۷
عشق هرجا شوید از دلها غبار رنگ را
ریگ زیرآب خنداند شرار سنگ را
گردل ما یک جرس آهنگ بیتابیکند
گرد چندینکاروان سازد شکست رنگ را
شوخیمضرابمطرب گر بهاین کیفیتاست
کاسهٔ طنبور مستی میدهد آهنگ را
میشود دندان ظلم ازکندگشتن تیزتر
اره بیدانه چونگردد ببرد سنگ را
درحبات و موجاین دریاتفاوت بیش نیست
اندکی باد است در سر صاحب اورنگ را
یک شرررنگ وفا ازهیچ دل روشن نشد
شمع خاموشیست این غمخانههای تنگرا
وهممیبالد در اینجا، عقلکو، فطرتکدام
مزرع ما بیشترسرسبز دارد بنگ را
برق وحشتکاروان بینشانی منزلم
در نخستینگام میسوزم ره و فرسنگ را
عاقبت از ضعف پیری نالهٔ ما اشک شد
سرنگونی برزمین زد نغمهٔ این چنگ را
سیر باغ خودنماییها اگر منظور نیست
سبزهٔ بام و در آیینه میدان زنگ را
گوهرم نشناخت بیدل قدر دریا مشربی
کارها با خود فتاد آخرمن دلتنگ را
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: بیدل نشر نگاه | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
انجنیر محمد هارون صادقی نوشته:
درحبات و موجاین دریاتفاوت بیش نیست
اندکی باد است در سر صاحب اورنگ را
با تقدیم سلام و ادب خدمت دست اندرکاران مجموعه ناب و دلپذیر غرض از تحریر حاشیه همانا اشتباه تایپی میباشد که در بیت فوق به عوض (حباب حبات) نوشته شده است. سپاسگذارم
👆⚐