ادب چه چاره کند چون فضول افتد
به جای عذر دل آوردهام قبول افتد
به خاک خفت درتن ره هزار قافله اشک
مبادکس به غبار دل ملول افتد
ترحم است برآن طایر شکسته قفس
که همچو شمع پرافشانیاش به نول افتد
ستم به وجد دل از ضبط ناله نتوان کرد
چو نغمه ختم شود ضرب بر اصول افتد
بهکارگاه هوس از ستم شریکی چند
قیامت استکه آتش به دشت غول افتد
ز آب دیده گرفتم عیار شیب و شباب
که هر چه گل کند از ابر بر فصول افتد
خرد ودیعت اوهام برنمیدارد
به رنج بار امانت مگر جهول افتد
چو موج گوهرم از دل گذشتن آسان نیست
چو رشته خورد گره کوتهی به طول افتد
سری کشیدهای آمادهٔ گریبان باش
به پایهای نرسیدی که بینزول افتد
مباز بیدل از اوهام نقد استغنا
مراد کو که کسی در غم حصول افتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مسائلی چون ادب، درد و رنج انسانی، و تفاوتها و چالشهای زندگی میپردازد. شاعر از مشکلاتی که در زندگی انسانها وجود دارد، یاد میکند و به تأثیرات عواطف و احساسات اشاره میکند. او به تضادها و ناکامیها در زندگی، مانند نالههای دل، عشقهای ناكام و غمی که بر دل نشسته، میپردازد. به نوعی، شاعر به این فکر میکند که چگونه انسان میتواند با این چالشها و دردها کنار بیاید و به جستجوی معنا و هدف بپردازد. در نهایت، این شعر نمادی از جستوجوی انسان برای رسیدن به آرامش و فهم در میان آشفتگیها و سختیهای زندگی است.
هوش مصنوعی: وقتی کسی بداند که در موقعیتی نامناسب قرار دارد و به جای اینکه عذرخواهی کند، فضولی میکند، ادب و نزاکت نمیتواند کمکی به او کند. در واقع، من آمادگی دارم تا قبول کنم که عذرخواهی کنم.
هوش مصنوعی: به زمین افتاده است و در دلش هزاران قافلهٔ اشک جاری است. ای کاش دلش به غبار اندوه دچار نشود.
هوش مصنوعی: این جمله به احساس ترحم بر پرندهای اشاره دارد که در قفس شکستهای به سر میبرد. این پرنده که مانند شمعی درخشان است، به شکلی غیرمنتظره و ناگهانی دچار مشکل میشود. زخمی شدن این پرنده و از دست دادن زیباییاش، باعث ایجاد احساس ناراحتی و دلسوزی در دل بیننده میشود.
هوش مصنوعی: وقتی دل به خاطر ستم و درد خودش به اوج احساسات میرسد، نمیتواند ناله و فریادش را کنترل کند. وقتی نغمهای به پایان میرسد، ضربالمثلها و اصول هم تحت تأثیر قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: در کارگاه آرزوها، وقتی به دلیل ظلم و ستم برخی افراد، اوضاع بسیار ناگوار و بحرانی میشود، گویی آتش و ویرانی به جایی گسترده و وسیع راه پیدا میکند.
هوش مصنوعی: من از اشک چشم خود به زیبایی و شادابی جوانی پی بردم، زیرا هر چیزی که از ابر باران ببارد، بر فصلها تاثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: فقط افرادی که نادان هستند، میتوانند بار سنگین امانتها را بدون درک صحیح از آنها به دوش بکشند. افراد عاقل و خردمند نمیتوانند به سادگی و به راحتی این بار را تحمل کنند.
هوش مصنوعی: مانند موجی هستم که گذشتن از دل و وجودم ساده نیست. وقتی رشتهای پاره میشود، گرهاش به راحتی باز نمیشود و طولانی میشود.
هوش مصنوعی: سرت را آماده نگهدار که به دام نیفتی، چون به مرحلهای نرسیدهای که بدون تلاش به موفقیت برسی.
هوش مصنوعی: بیدل از خیالهای بیفایده رهایی یافته است و کسی که در اندیشه به دست آوردن چیزی باشد، در واقع در غم و افسوس به سر میبرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.