گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
بیدل دهلوی

بیا ای جام و مینای طرب نقش‌کف پایت

خرام موج می مخمور طرز آمدن‌هایت

نفس در سینه‌، نکهت آشیان خلد توصیفت

نگه در دیده شبنم پرور باغ تماشایت

شکوه جلوه‌ات جز در فضای دل نمی‌گنجد

جهان پرگردد از آیینه تا خالی شود جایت

پر آسان است اگر توفیق بخشد نور بی‌تابی

تماشای بهشت از گوشهٔ چشم تمنایت

توان در موج ساغر غوطه زد از نقش پیشانی

به مستی گر دهد فرمان نگاه نشئه‌پیمایت

فروغ شمع هم مشکل تواند رنگ گرداندن

در آن محفل که منع دور ساغر باشد ایمایت

مروت صرف ایجادت کرم فیض خدا دادت

ادب تعمیر بنیادت حیا آثار سیمایت

نظراندیشی وهمم به داغ غیر می‌سوزد

دلی آیینه سازم کز تو ریزم رنگ همتایت

هواخوه تو اکسیر سعادت در بغل دارد

نفس بودم سحر گل کردم از فیض دعاهایت

تهی از سجدهٔ شوقت سر مویی نمی‌یابم

سراپا در جبین می‌غلتم از یاد سراپایت

اثر محو دعای بیدل است امید آن دارد

که بالد دین و دنیا در پناه دین و دنیایت

 
 
 
محتشم کاشانی

به قصد جان من در جلوه آمد قد رعنایت

به قربانت شوم جانا بمیرم پیش بالایت

ازین بهتر نمی‌دانم طریق مهربانی را

که ننشینم ز پا تا جان دهم از مهر در پایت

توانم آن زمان در عشق لاف دردمندی زد

[...]

صائب تبریزی

به این عنوان اگر قامت کشد سرو دلارایت

نماید طوق قمری جلوه خلخال در پایت

نخواهی از گزیدن مانع دندان من گشتن

اگر دانی چه خون‌ها در جگر دارم ز لب‌هایت

طغرل احراری

پریشان جعد سنبل از سر زلف سمن‌سایت

گشاده غنچه از خندیدن لعل شکرخایت

بود نظاره چون آیینه لذتگیر دیدارت

سراپا دیده نرگس بود محو تماشایت

بهارستان گلزار جمالت عالمی دارد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه