دلم چو غنچه در آغوش عافیت تنگ است
ز خواب ناز سرم چونگهر ته سنگ است
نمیتوان طرف خوب و زشت عالم بود
خوشا طبیعت آیینهای که در زنگ است
به هستی از اثر نیستی مشو غافل
بهار حادثه یکسر شکستن رنگ است
اگر تو پای به دامنکشیدهای خوش باش
که غنچه را نفس آرمیده در چنگ است
به این دو روزه، نمودیکه در جهان داربم
نشان ما عرق شرم و نام من ننگ است
ز غنچه خسبی اوراق گل توان دانست
که جایخواب فراغت درین چمن تنگ است
بهار کرد خطت مفت جلوه، شوخی ناز
طراوت رگ گل دام عشرت رنگ است
به وادیی که تحیر دلیل مقصد ماست
ز اشک تا به چکیدن هزار فرسنگ است
نزاکت خط شوخ تو در نظر داربم
به چشم ما رگ گل یک قلم رگ سنگ است
چو گفتگو به میان آمد آشتی برخاست
میان کام و زبان نیز در سخن جنگ است
غبار الفت اسباب دام غفلت ماست
تصور مژه بر صافی نگه زنگ است
زحرف زهد به میخانه دم مزن بیدل
که تار سبحه درین بزم خارج آهنگ است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق انسانی و تضادهای موجود در زندگی اشاره دارد. شاعر از تنگی و محدودیتهای زندگی مثل غنچهای در آغوش عافیت صحبت میکند و درباره زیبایی و زشتی دنیا تأمل میکند. او به یادآوری میکند که نباید از تأثیر عدم وجود (نیستی) غافل بود و بهار (زندگی) به نوعی شکستن زنجیرههای محدودیت است.
شاعر به این نکته میپردازد که باید از لحظات کوتاه زندگی لذت برد و نسبت به عرق شرم و ننگهای اجتماعی بیتفاوت نباشیم. او غنچه را به عنوان نمادی از جوانی و زیبایی در دنیای سخت و تنگ میداند. همچنین، اشارههایی به عشق و زیبایی میشود و تأکید بر این موضوع است که زندگی پر از تضادها و چالشهاست؛ به طوری که در هر مکالمه و گفتگو، تفاوتها و جنگهایی نهفته است.
در انتها، شاعر هشدار میدهد که نباید به زهد و خودداری افراطی در مقابل لذتهای زندگی اهمیت زیادی بدهیم، و بر لزوم زندگی در لحظه تأکید میکند.
هوش مصنوعی: دل من همچون غنچهای است که در آغوش آرامش به تنگی افتاده و خواب شیرینم مانند گوهری است که در ته سنگ پنهان شده است.
هوش مصنوعی: نمیتوان همیشه فقط جانب خوب یا بد عالم را گرفت. جالب اینجاست که طبیعت همچون آینهای است که در آن همه زشت و زیباییها مشخص است.
هوش مصنوعی: از تأثیر فقدان غافل نشو، چرا که بهار به معنای وقوع یک حادثه، کاملاً سبب شکنندگی و تغییر در رنگها و جلوهها میشود.
هوش مصنوعی: اگر تو به دامن کسی پای گذاشتهای، خوشحال باش، زیرا غنچه در دستِ کسی دیگر خواب آلود است.
هوش مصنوعی: در این روزگار، آنچه که از خود به جای گذاشتهام فقط علامت شرم و ننگ است.
هوش مصنوعی: از گلهای شکوفهزده میتوان فهمید که در این باغ، مکان مناسبی برای استراحت و آرامش وجود ندارد.
هوش مصنوعی: بهار باعث بهبود زیبایی خط تو شده و همچون شوخی ناز، تازگی گلها را در خود دارد. زندگی رنگین و شاداب است.
هوش مصنوعی: در مسیری که پرسش و سردرگمی ما را به مقصد میبرد، فاصلهای بسیار طولانی از اشک و اندوه وجود دارد.
هوش مصنوعی: نگاه تو با لطافت خاصی همراه است و من میتوانم این زیبایی را ببینم؛ در واقع، برای من، زیبایی تو مانند گل در برابر سنگ به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: زمانی که صحبت و گفتگو آغاز میشود، صلح و آرامش به وجود میآید. اما در دل این گفت و گو، تضادهایی میان خواستهها و حرفها نیز وجود دارد و در واقع کلماتی که گفته میشود ممکن است به نوعی جنگ و جدل اشاره داشته باشد.
هوش مصنوعی: محبت و دوستی باعث غفلت ما از مسائل مهم زندگی شده است. فکر کردن به زیبایی چشمان محبوب، مانند زنگاری است که بر روی یک شیشه صاف نشسته و تصویر را ناخشایند کرده است.
هوش مصنوعی: به خاطر زهد و دنیاگرایی، به میخانه نزدیک نشو، ای بیدل! زیرا در این مراسم، دیگر نمیتوان به تسبیح اشاره کرد و همه چیز به حال و هوای خوش و خوشگذرانی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پناه و قدوه شاهان عصر نصرت دین
تویی که خاک درت کیمیای فرهنگ است
به گرد موکب قدرت نمی رسد گردون
که در میانه مسافت هزار فرسنگ است
به ساعتی شکند رُمح تو طلسم عدو
[...]
رخ نگار مرا هر زمان دگر رنگ است
به زیر هر خم زلفش هزار نیرنگ است
کرشمهای بکند، صدهزار دل ببرد
ازین سبب دل عشاق در جهان تنگ است
اگر برفت دل از دست، گو: برو، که مرا
[...]
دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگ است؟
ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است
برادران طریقت نصیحتم مکنید
که توبه در ره عشق، آبگینه بر سنگ است
دگر به خُفیه نمیبایدم شراب و سماع
[...]
کسی که عشق نبازد نه آدمی سنگ است
بلای عشق کشد هر که آدمی رنگ است
چه نقش بندی از اندیشه ای که بی عشق است
چه روی بینی از آیینه ای که در زنگ است
هزار پاره کنم جان مگر که در گنجد
[...]
مقیم کوی تو را فسحت حرم تنگ است
ز کعبه تا سر کویت هزار فرسنگ است
دلم ضعیف و ز هر سو ملامتی چه کنم
که شیشه نازک و هر جا که می روم سنگ است
مکن به حلقه ما ذکر رشته تسبیح
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.