نشد حجاب خیالم غبار جسمانی
حباب رانه ز پیراهن است عریانی
جز اینقدر نشد از سرنوشت من ظاهر
که سجده میچکدم چون نگین ز پیشانی
چو شمع دام امید است سعی پروازم
سزد که رنگ قفس ریزم از پر افشانی
به خاک تا نشود ساز ما و من هموار
نفس نمیگذرد از تلاش سوهانی
ز پیچ و تاب نفس عالمی جبون قفس است
چوگرد باد تو هم دسته کن پریشانی
سفر گزیده به فکر وطن چه پردازد
دوباره مرغ نگردد به بیضه زندانی
نوای عیش تو تا رشتهٔ نفس دارد
ز سطر نسخهٔ زنجیر ناله میخوانی
به مرگ نیز همان حب جاه خلق بجاست
مگر همابرد از استخوان گرانجانی
گداز ما چونگه آنسوی نم افتاده است
دل و دماغ چکیدن به اشک ارزانی
غبارکثرت امکان حجاب وحدت نیست
شکوه شعله به خاشاک چند پوشانی
جنون به کسوت ناموس جلوهها دارد
چو اشک، آینه صیقل مزن ز عریانی
چو خامه گر به خموشی به سر بری بیدل
تو نیز راز دل خلق بر زبان رانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب
چه آب جویم از جوی خشک یونانی؟
برای پرورش جسم جان چه رنجه کنم؟
که: حیف باشد روح القدس به سگبانی
به حسن صوت چو بلبل مقید نظمم
[...]
مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب
چه آب جویم از جوی خشک یونانی
برای پرورش جسم و جان چه رنجه کنم
که حیف باشد روح القدس بسگبانی
بحسن صوت چو بلبل مقید نظمم
[...]
مخوان فسانهٔ افراسیابِ تورانی
مگوی قصهٔ اسفندیارِ ایرانی
سخن ز خسرو و سلطانِ هفت کشور گوی
که خَتْم گشت بدو خسروی و سلطانی
معزِّ دینِ خدای و خدایگانِ جهان
[...]
در آمد از غم تو ، ای بخوبی ارزانی
بکار من چو سر زلف تو پریشانی
کنم بطبع فدای تو دیده و دل و جان
که تو عزیزتر از دیده و دل و جانی
بنفشه زلفی و گل خدی و چه می گویم؟
[...]
به هرزه بر سر دنیا مشو به نادانی
که چون توئی بچنین کار نیست ارزانی
چو عمر ضایع کردی بر آن پشیمان باش
اگرچه سود ندارد کنون پشیمانی
غم جهانی بر جان خویشتن چه نهی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.