ندارد موج جز طومار رمز بحر وا کردن
توان سیر دو عالم در شکست رنگ ما کردن
امل میخواهد از طبع جنون کیشت پشیمانی
به راه آورده تیری را که میباید خطا کردن
دویی در کیش از خود رفتگان کفر است ای زاهد
من و محو صنم گشتن تو و یاد خدا کردن
شرار بیدماغم آنقدر کم فرصتی دارم
که نتوانم نگاهی را به غیرت آشنا کردن
هوس فرسودهٔ بوی کف پاییست اجزایم
وطن میبایدم در سایهٔ برگ حنا کردن
ز نیرنگ خرامت عالمی از خاک میجوشد
به رفتاری توان ایجاد چندین نقش پا کردن
تپیدم، ناله کردم، آبگشتم، خاک گردیدم
تکلف بیش ازبن نتوان به عرض مدعا کردن
حیا بگدازدم تا از هوسها دست بردارم
شرر دامان خس بیآب نتواند رها کردن
تلاش روزی از مجنون ما صورت نمیبندد
ندارد سنگ سودا دستگاه آسیا کردن
به هر واماندگی زین خاکدان برخاستن دارد
دمی چون گردباد از خویش میباید عصا کردن
به زهد خشک لاف تردماغیها مزن بیدل
شنا نتوان به روی موج نقش بوریا کردن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات و دغدغههای شاعر پرداخته و به تفکر عمیق درباره عشق، جنون و جستجوی حقیقت میپردازد. شاعر به تضاد بین دنیا و معنویت اشاره میکند و به زاهدان هشدار میدهد که دوری از عشق، کفر محسوب میشود. او با تصاویری از درد و شور، به تلاش برای رهایی از هوسها و غلبه بر مسائل زندگی اشاره دارد. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که نباید از زندگی و تجربهها غافل شد و به زهد خشک و بیروح انتقاد میکند.
هوش مصنوعی: هیچ موجی قادر نیست جز طومار اسرار دریا را باز کند، اما میتوان با سیر و سفر در دو جهان، رنگ ما را استعارهای از شکست و تغییر در نظر گرفت.
هوش مصنوعی: عشق میخواهد از سرشت دیوانگیات پشیمانی به وجود بیاورد، همانطور که تیر خطا میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به دو چیز همزمان، یکی عشق به معشوق و دیگری یاد خدا را داشته باشد، این نشان از ضعف ایمان اوست. ای زاهد، محو شدن در زیبایی معشوق و در عین حال فکر کردن به خدا نشانهای از تناقض در باورها است.
هوش مصنوعی: من آنقدر فرصت کمی دارم که نتوانم نگاهی را به عشق و احساسات آشنا کنم.
هوش مصنوعی: به یاد و آرزوی وطن و آن بوی خوشی که از آن میآید، دل شوره دارم. روح و وجودم در پی آرامش و امنیتی است که زیر سایه درختان حنا پیدا میشود.
هوش مصنوعی: درخودت نیرویی نهفته است که میتواند از دل زمین، زندگی و انرژی جدیدی به وجود آورد. با هر حرکت و رفتارت، میتوانی تأثیر و اثری فراوان بر جای بگذاری و نقشهای مختلفی خلق کنی.
هوش مصنوعی: در این بیت، بیانگر احساس عمیق و درونی شاعر است که در مواجهه با درد و رنج، حالتهای گوناگونی از خود بروز میدهد. او از شدت احساس به تپش و ناله میافتد و در نهایت به جایی میرسد که احساسش را از دست داده و به خاک میگراید. شاعر به این نتیجه میرسد که نمیتواند بیشتر از آنچه هست، در بیان آنچه در دل دارد، تلاش کند و این وضعیت او را به نوعی تسلیم میکند.
هوش مصنوعی: من حیا را کنار گذاشتم تا از آرزوها و هوسها فاصله بگیرم، اما شعلههای چشمان آتشین نمیگذارند از این دنیای بیرحم و خشکی رها شوم.
هوش مصنوعی: تلاش و کوشش برای رسیدن به عشق و آرزوهای ما مانند آبی است که در آسیاب سنگی نمیریزد، زیرا که این عشق به راحتی به دست نمیآید و در واقع، نمیتوانیم به سادگی آن را به دست آوریم.
هوش مصنوعی: هر کس که از این دنیا ناامید شده، باید لحظهای مانند گردباد از خود بینهایت انرژی و توانایی ایجاد کند و به ادامه مسیر خود بپردازد.
هوش مصنوعی: به مردم متکبر و خشکمغز شما نمیتوانید با زهد و تظاهر به تقوا غلبه کنید، زیرا برای اینکه در دنیا تأثیرگذار باشید، نیاز به مهارت و توانایی واقعی دارید. شبیه به این است که نمیتوان با نشستن بر روی امواج، تکهای کرباس را به تصویر کشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه باشد عاشقی خود را به غمها مبتلا کردن
به صد خون جگر بیگانهای را آشنا کردن
چه حاصل زین همه افسانهٔ مهر و وفا یارب
چو نتوان در دل سنگین او یک ذره جا کردن
ز گرد راه خوبان میفشاندم دامن تقوی
[...]
شب عیدست می باید در میخانه وا کردن
بمی خشکی زهد روزه داران را دوا کردن
صراحی گر چنین پیوسته خواهد در سجود آمد
بیک شب طاعت سی روز را خواهد قضا کردن
ز ماه عید بی ابروی ساقی کار نگشاید
[...]
به تدبیر خرد سر پنجه نتوان با قضا کردن
درین دریا به دست بسته می باید شنا کردن
دل غمگین به زور اشک هیهات است بگشاید
به دندان گهر نتوان گره از رشته وا کردن
ز خودداری به دست و پا ره نزدیک می پیچد
[...]
در این محفل ندارد یمن راحت چشم واکردن
پریشانیست مشت خاک را سر بر هوا کردن
اگر یک سجده احرام نماز نیستی بندی
قضای هر دو عالم میتوان یکجا ادا کردن
مشو مغرور بنیادی که پروازست تعمیرش
[...]
شعار عشق بازان چیست، خوبان را دعا کردن
قفا خوردن، پی افشردن، جفا بردن، وفا کردن
کمال کامرانی در محبت چیست میدانی
بتی را پادشاهی دادن و خود را گدا کردن
به چشم پاک بنگر مجمع پاکیزهرویان را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.