نه تنها ناامید وصل یارم دورم از دل هم
زبس حرمان نصیبم پیش من لیلیست محمل هم
حضور عافیت از فکر خویشم برنمیآرد
درین بحر جنون آشوب گردابست ساحل هم
بهار عشق گلگلشت به خون غلتیدنی دارد
شهادت گر نباشد میتوان گردید بسمل هم
چه لازم تهمت آلود حنای بیغمی بودن
اگر مطلوب آرام است دارد پای درگل هم
مباد افسردنی دامان جولان طلب گیرد
درتن وادی بیا منشین که در راه است منزل هم
خوشت باد ای تمنا بسمل پرواز بیرنگی
اگر همت پر افشانست مشکل نیست مشکل هم
غبار غیر رنگی بود ازگلزار یکتایی
ز حیرتگاه حق بیرون نبردم راه باطل هم
نگه را ربط عینک مانع جولان نمیباشد
گذشتنگر بود منظور مهمیزیست حامل هم
ز بی آرامی ساز نفس آواز میآید
که جای یکنفس راحت ندارد گوشهٔ دل هم
من و آن مطلب نایاب کز جوش تقاضایش
خروشی میگشاید لب که آگه نیست سایل هم
ترحم نیست غافل بیدل از یاد شهید من
ز جوهر در عرض خفتهست اینجا تیغ قاتل هم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لب از می شسته وز آب لطافت روی چون گل هم
به خون دردمندان تاب داده زلف و کاکل هم
درون آی از درم کز پردهٔ هستی روم بیرون
ندارم بیجمالت بیش ازین صبر و تحمل هم
تأمل تا به کی تدبیر تا چند ای نکوخواهان
[...]
خوشا عهدی که غم کوس تسلی میزد و دل هم
به کشت نادمیدن دانه ذوقی داشت حاصل هم
درشت و نرم صحرای تعلق یک اثر دارد
شلایینتر ز صد خارست دامنگیری گل هم
به افسون نفس عمری فلکتاز هوس بودم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.