عمریست قیامتکدهٔ گردش حالم
چون آینه مینای پریزاد خیالم
حسرت ثمر نشو و نمایم چه توان کرد
سر تا به قدم چون مژه یک ریشه نهالم
آیینهٔ من ریختهٔ رنگ ملالیست
بالیدهٔ چینی چو مه از چین هلالم
بیرنگیام از شوخی اظهار مبراست
در آینه هم آینه کافیست مثالم
معموره سوادش خط تسخیر جنون نیست
الفت قفس سایهٔ مژگان غزالم
ای تشنه سراغ اثرم سیر عدم کن
در خلوت اندیشهٔ خاکست سفالم
در پردهٔ خواب اینهمه توفان خیالست
نقشی نتوان یافت اگر چشم بمالم
خودبینی شخص آینهٔ ناز مثال است
بر خود نگهی تا من موهوم ببالم
در بزم و ساز طربم سخت خموش است
کو بخت سپندیکه شوم داغ و بنالم
ساز سحرم قابل آهنگ نفس نیست
شاید به نسیمی رسد افشاندن بالم
بیدل نفسم سحر بیان خم زلفی است
آشفت جوابی که طرف شد به سؤالم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات عمیق و درونی شاعر است که به تفکر در مورد وجود و ماهیت خود میپردازد. شاعر به تصویر آینهای اشاره میکند که حالت و احساساتش را بازتاب میدهد، و از حسرت و درد ناشی از عدم درک واقعیت و نرسیدن به ثمرههای زندگی سخن میگوید. او همچنین از تضاد درونی و ناتوانی در بیان احساسات واقعیاش صحبت میکند و به خلوت و تنهاییاش اشاره مینماید. تصویرسازیهای گوناگون در شعر نشاندهندهی آشفتگی و پیچیدگی احساسات انسانی است و در نهایت به دنبال یک آرامش و روشنایی در وجودش میباشد.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که زندگیام مانند یک قابی در دست، بازتابی از تغییرات و نوسانات حالت روحی و ذهنی من است، درست مانند آینهای که زیبایی و لطافت خیال مرا منعکس میکند.
هوش مصنوعی: حسرت نخور که من چه میتوانم بکنم، وقتی که از سر تا پا مانند مژه، ریشهام در خاک است.
هوش مصنوعی: آیینهٔ من هیچگونه رنگ و رویی ندارد و تصویرش مانند یک ظرف چینی خالص و زیبا، پر از غم و افسردگی است؛ درست مثل ماهی که از میان چین و چروکها بیرون آمده است.
هوش مصنوعی: من بیرنگی و صداقتم را از شوخی نشان نمیدهم؛ در آینه هم، فقط آینه کافی است تا مرا بشناساند.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسی عمیق و دلزدگی اشاره دارد. به نظر میرسد که شاعر در مورد فردی صحبت میکند که به شدت تحت تأثیر زیبایی و سحر قفسمانند چشمان مژگان معشوقهاش قرار گرفته است. این احساسات به نوعی عقل و منطق را به چالش میکشند و نشان میدهند که عشق و زیبایی میتواند انسان را به حالت جنون یا دیوانگی نزدیک کند. در واقع، عشق همچون یک قفس با سایههای زیبا، فرد را در خود حبس کرده و احساسات را تحت تسلط خود درآورده است.
هوش مصنوعی: ای آن که تشنهٔ شناخت هستی، برای یافتن نشانهای از من، در سکوت و تنهایی تفکرات خود، غرق در عدم و پوچی شو.
هوش مصنوعی: در دنیای خواب، همهٔ این آشفتگیها تنها خیال و تصویر است و اگر چشمهایم را بمالم، باز هم نمیتوانم به واقعیتی دست پیدا کنم.
هوش مصنوعی: شخصی که به خودش زیاد میبالد و تنها خود را میبیند، مانند آینهای است که فقط به خودش توجه میکند. این شخص در واقع در دام یک خیال و توهم زندگی میکند و به جای اینکه به دیگران توجه کند، تنها به خود نازدانه خود اهمیت میدهد.
هوش مصنوعی: در میهمانی و هنگام خوشی، من بسیار ساکت و بیحرف هستم؛ زیرا دلی آتشین دارم که باعث میشود دچار اندوه شوم و فریاد بزنم.
هوش مصنوعی: صدای ساز من در صبحگاه به اندازهای زیبا نیست که نفس کشیدن را با خود همراه کند، شاید تنها نسیمی بتواند بالهای من را به پرواز درآورد.
هوش مصنوعی: ناگهان در دل من سحر و جادو از صحبت و زیبایی موهای تو به وجود میآید. این در حالی است که پاسخ و جوابی که به سوال من داده شد، خود به اندازهی زیبایی تو گیجکننده و شگفتانگیز است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی شبههٔ تحقیق نه شخصم نه مثالم
چون صورت عنقا چه خیال است خیالم
جز گرد جنون خیز نفس هیچ ندارد
این دشت تخیل که منش وهم غزالم
گفتم چو مه نوکنم اظهار تمامی
[...]
در دهر حرامی زده شد سحر حلالم
سرمایهٔ دزدان جهان است خیالم
یک ذرّه نیارند بجا حقّ نمک را
این قوم فرومایه که هستند عیالم
کالا ز من و فخر و مباهات از ایشان
[...]
تا عطف عنان کرد زآفاق خیالم
شد پیر مغان خضرم و داد آب زلالم
هر در که زدم خانه خدا جز تو ندیدم
زآن از همه جا سوی تو برگشت خیالم
بارم بده ای یار که من تشنه تو آبی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.