گنجور

 
بیدل دهلوی

در نظرها معنی‌ام‌ گل می‌کند غیرت به چنگ

خامه‌ام دارد مداد از محضر داغ پلنگ

ساز آفاق از نواهای شکست دل پر است

در صدای‌ کوه یک میناست لبریز ترنگ

بی‌نقابی اینقدرها برنمی‌دارد جمال

هر صفایی را که دیدم می‌کند ایجاد رنگ

هر قدر مینا به سنگ آید درین ناموسگاه

خجلت از روی پری شسته‌ست رنگ

دل فضایی داشت پیش از دستگاه ما و من

خانهٔ آیینه تمثال نفسها کرده تنگ

از حدیث کینه‌جو ایمن نباید زیستن

هرکجا دم می‌زند دود دگر دارد تفنگ

از مدارای فلک ممکن مدان آرام خلق

خواب‌کو کز بهر آهو پوست اندازد پلنگ

محرم درد دل ما کس درین‌ کهسار نیست

بر صدای ناتوانان سینه مالیده‌ست سنگ

رنگها دارد سواد سرمهٔ چشم بتان

کلک نقاشان صدف‌ گل‌کرده در خاک فرنگ

فهم حکم‌ اندازی شست قضا آسان مگیر

در ته بال پری این جا پری دارد خدنگ

با تامل مشورت درکار حق جستن خطاست

دامن فرصت کم افتاده‌ست در دست درنگ

بیدل اینجا آفت امداد است سعی عافیت

فکر ساحل می‌تراشدکشتی ازکام نهنگ

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عنصری

از دل و پشت مبارز می بر آید صد تراک

کز زه عالی کمان خسرو آید یک ترنگ

عسجدی

یاسمن آمد بمجلس، با بنفشه دست سود

حمله کردند و شکسته شد، سپاه با درنگ

با سماع چنگ باش، از چاشتگه تا آن زمان

کز فلک پروین برآید همچو سیمین شفترنگ

از دل و پشت مبارز، می برآید صد تراک

[...]

منوچهری

بینی آن ترکی که او چون برزند بر چنگ، چنگ

از دل ابدال بگریزد به صد فرسنگ، سنگ

بگسلد بر اسب عشق عاشقان بر تنگ صبر

چون کشد بر اسب خویش از موی اسب او تنگ تنگ

چنگ او در چنگ او همچون خمیده عاشقی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از منوچهری
قطران تبریزی

ای رخ رخشانت چون آئینه نادیده زنگ

زنگ بزدا از دل عاشق ببکمازی چو زنگ

آنکه رومی آرزو کرده عطایش چون عرب

آنکه ترکی آرزو کرده بساطش همچو زنگ

مادرش بوده است همچون زنگی زنگارگون

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
امیر معزی

آمد آن ماه دو هفته با قبای هفت رنگ

زلف پربند و شکنج و چشم پرنیرنگ و رنگ

لؤلؤ اندر لاله پنهان داشت چون رویم بدید

چنگ را بر لاله زد لؤلؤ و برهم سود چنگ

گفت مهر از من‌ گسستی با تو جای جنگ هست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه