جزو موزون اعتدال جوهر کل میشود
چون شود مینا صدای کوه قلقل میشود
جام الفت بسکه بر طاق نزاکت چیدهاند
دور لطف از باد برگشتن تغافل میشود
درخور رفع تعلق عیش خرمن کن که شمع
خار پا چندان که میآرد برون گل میشود
عجز طاقت کرد ما را محرم امداد غیب
اختیار آنجا که درماند توکل میشود
امشبم در دل خیالت مست جام شرم بود
کز نم پیشانی من شیشه پُر مُل میشود
جرأت رفتار شمعم گر به این واماندگیست
رفته رفته نقش پا درگردنم غل میشود
هرچهشد منسوب مجنون بیخروشعشقنیست
آهن ازگل کردن زنجیر بلبل میشود
عافیت خواهی درین بزم از من و ما دم مزن
زبن هوای تند شمع عالمیگل میشود
هرزهتاز گفتگو تا چند خواهی زیستن
گر نفس دزدی دو عالم یک تامل میشود
زینترقیهاکه دونان سر بهگردون سودهاند
گاو و خر را آدمیگفتن تنزل میشود
از تبختر بر قفا مفکن وفاق حاضران
هر سخنکاینجا سر زلفاستکاکل میشود
با قد خم گشته بیدل مگذر از طوف ادب
آه از آن جنگی که میدانش سر پل میشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیباییهای زندگی و نیز تناقضات آن است. شاعر به مفاهیمی چون اعتدال، عشق، و یأس اشاره میکند و از احساسات درونی خود در مواجهه با این مفاهیم پردهبرداری میکند. او به تجارب شخصی خود و تأثیر آن بر زندگیاش میپردازد که در آن، امید و ناامیدی، عشق و فراق، و همچنین تأملات عمیق نسبت به وجود و تنهایی را به تصویر میکشد. شاعر به نوعی تلاش میکند از قید و بندهای مادی و دنیوی رهایی یابد و به عمق احساسات و حقیقت وجود دست یابد.
هوش مصنوعی: زمانی که تعادل و هماهنگی در چیزها برقرار باشد، تمامی عناصر به شکلی زیبا و هماهنگ در میآیند. مانند زمانی که مینا (شیشه) ساخته میشود، صدای کوه هم با جریان آب به گوش میرسد و همهچیز در آرامش و زیبایی نواخته میشود.
هوش مصنوعی: محبت و دوستی به قدری با دقت و ظرافت در زندگی چیده شدهاند که اگر مراقب نباشیم، ممکن است به راحتی از این نعمتها فاصله بگیریم و غفلت کنیم.
هوش مصنوعی: باید از لذتها و تعلقات دنیوی دست برداشت و مانند شمعی که در برابر خارها میسوزد، با اشتیاق و ایثار زندگی کرد، چرا که این ایثار به رونق و شکوفایی روح انسان کمک میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که از تلاش و قدرت ما فراتر رفته و درمانده میشویم، در آن لحظه به امدادهای غیبی و توکل بر خدا نیاز داریم. این در واقع نشاندهنده این است که در سختیها، از خود ما کاری ساخته نیست و باید به کمک و ارادهای بالاتر از خودمان اتکا کنیم.
هوش مصنوعی: امشب در دل و ذهنم به یاد تو سرمست و شاداب هستم، چنانکه شرمساری من هم به قدری زیاد است که به سمت صورت من براق و روشن میشود.
هوش مصنوعی: من به خاطر ناتوانیام در برابر این وضعیت، همچنان جرأت دارم. اما به تدریج رد پاهایم در گلویم فشار میآورد و باعث عذابم میشود.
هوش مصنوعی: هر چه اتفاق بیفتد، نسبت به مجنون، عشق بدون سر و صدا وجود ندارد. آهن نمیتواند زنجیر بلبل را از گل بسازد.
هوش مصنوعی: اگر در این مجلس به دنبال آرامش هستی، بهتر است از ما سخن نگویی. در هوای تند شمع، جهانی از گلها به وجود میآید.
هوش مصنوعی: تا کی میخواهی در گفتوگوهای بیهوده و بیهدف زندگی کنی؟ اگر نفس خود را دزدیدهای، به راحتی میتوانی هر دو جهان را در یک فکر و تأمل ببینی.
هوش مصنوعی: در اینجا به این موضوع اشاره شده است که با پیشرفتها و ترقیهایی که در جامعه انجام شده، افرادی که در سطح پایینتری قرار دارند و ممکن است به نوعی سر به آسمان (موفقیت) زدهاند، به موجودات ساده و کمارزشی چون گاو و خر تشبیه میشوند. این نشاندهندهی بیارزشی و تنزل جایگاه انسانها در این پیشرفتها است.
هوش مصنوعی: با خودخواهی و تکبر خودت را عقب ننداز تا دیگران بتوانند صحبت کنند؛ اینجا هر چیزی که بیان میشود، مانند گیر کردن موهای زینتی تو به هم است.
هوش مصنوعی: با قامت خمیدهام، ای بیدل، از آداب دلنگرانی عبور نکن. آه از آن جنگی که میدان آن به سر پل تبدیل میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرچه میدانم که میرنجی و مشکل میشود
گر نکوبی حلقه صد جا بر در دل میشود
همچو فانوسش کسی باید که دارد پاس حسن
زانکه لازم گشت و جایش شمع محفل میشود
یک رهش خاص از برای جان ما بیرون فرست
[...]
گر شکر در جام ریزم، زهر قاتل میشود
چون صدف گر آب نوشم، عقدهٔ دل میشود
عاشق پرشِکوه خاموش از تغافل میشود
طوطی از آیینه چون رو دید، بلبل میشود
فارغ از زخم خس و خاریم کز فیض چمن
دامنت ما خود به خود چون غنچه پر گل میشود
دست و پایی زن، که نبود در شمار زندگان
[...]
ریخت چون دندان، مدار جسم مشکل میشود
آسیا بیپره چون گردید، باطل میشود
عاقلان را پاس این و آن، کم از زنجیر نیست
چون میخواهد، اگر دیوانه عاقل میشود
تا نسازی خرج نقد خود، نمیآید به کار
[...]
از من آن چشم تغافلکیش غافل میشود
گر چنین خواهد گذشتن کار مشکل میشود
عشق هرکس را که پوشد خلعت غم در لباس
گاه با اختر گهی با غنچه یکدل میشود
بعد مردن هم محبت شمع بالین من است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.