درشتخو سخنش عافیت ثمر نبود
صدای تار رگ سنگ جز شرر نبود
هجوم حادثه با صاف دل چه خواهدکرد
ز سیل خانهٔ آیینه را خطر نبود
غبار وحشت ما از سراغ مستغنیست
به رفتن نگه از نقش پا اثر نبود
به عالمی که ادب محو بینشانیهاست
هوس اگر همه عنقاست نامهبر نبود
به کارگاه تآمل همان دل است نفس
گره به رشتهٔ کارم کم از گهر نبود
ز بخت شکوه ندارم که نخل شمع مرا
بهار سوختنی هست اگر ثمر نبود
به رنگ ریگ روان رهنورد سودا را
به غیر آبلهٔ پا گل سفر نبود
در این محیط که هر قطره نقد باختن است
خوش آن حباب که آهیش در جگر نبود
مخواه رنگ حلاوت زگفتگو بیدل
نیی که ناله کند قابل شکر نبود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم عافیت و درد در زندگی میپردازد. شاعر ابتدا به نبود ثمر و نتیجه مثبت در سخنان درشتخو اشاره میکند و بعد به تاثیر حوادث بر دلهای صاف و پاک میپردازد. او به نوعی از وحشت و ناامیدی در زندگی اشاره کرده و میگوید که آثار و نشانهها در دنیای بیادب محو میشود. همچنین، او به اهمیت دل و اندیشه در کارهای زندگی اشاره میکند و بیان میکند که وضعیت بخت و شانس او رضایتبخش نیست. در ادامه، شعر به این نکته میرسد که در دنیای پر از ناملایمات، هیچ چیز به جز آرزوهای غیرمعقول نمیتواند ارزشمند باشد و در نهایت، شاعر به نکتهای اشاره میکند که گفتگو و ارتباطات انسانی بدون احساس و درد، هیچگونه ارزش و حلاوتی ندارند.
هوش مصنوعی: درشتخو بودن و گفتار تند و زننده هیچ نشانهای از آرامش و آسایش به همراه ندارد و سخن بیملاحظه فقط باعث جراحت و درد خواهد شد.
هوش مصنوعی: وقوع حوادث و رویدادهای ناگهانی با دل پاک و صاف چه تأثیری خواهد داشت؟ خانهای که پر از آینه است، هیچ خطری نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: یعنی ترس و اضطراب ما از آن است که کسی که به چیزهای زیادی نیاز ندارد، از ما فاصله گرفته است و وقتی کسی میرود، هیچ نشانهای از او باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: در جهانی که آداب و اصول به صورت نامرئی وجود دارند و همه چیز در سایه است، اگر بخواهیم به آن دنیا برسیم، نمیتوانیم به سادگی و بدون زحمت و پیغامرسانی به آنجا دست یابیم.
هوش مصنوعی: در کارگاه فکر و تأمل، دل انسان نقش مهمی دارد و گاهی نفس و روح ما به رشتهای از کارهایمان متصل میشود که ارزش و ارزشمندی آن دست کمی از گوهر ندارد.
هوش مصنوعی: من از سرنوشت خود شاکی نیستم، چون میدانم که اگر میوهای در کار نباشد، شمع نخل من در بهار میسوزد.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به مسافری اشاره میکند که با رنگ و پوشش خاصی در سفر است. سفر او سختیها و مشکلاتی دارد، اما در عین حال زیباییها و گلهای معنوی نیز دارد که در این مسیر به دست میآید. به طور کلی، این بیت نشاندهنده چالشها و زیباییهای سفر است.
هوش مصنوعی: در این فضا که هر لحظه امکان از دست دادن سرمایه وجود دارد، خوشا به حال حبابی که در دل خود اندوه و افسردگی ندارد.
هوش مصنوعی: نگذار که لذت گفت و گو را از دست بدهی، زیرا اگر دل شاکر نباشد، هیچ نالهای را نمیتوان زیبا و دلنشین دانست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بزرگوار خدایا چنان نمود خرد
که بر دل تو غم و درد را اثر نبود
اجل رسیده یکی شارعست و نیست کسی
در این جهان که برین شارعش گذر نبود
نشست خلق همه مختلف بود لیکن
[...]
ملیح را ببخارا از این خبر نبود
که در سر پل نی زو ملیحتر نبود
غنیمت است دم آنرا که روی او بیند
که طعن و ضرب و ده و گیر و کر و فر نبود
حلاوتست بلفظ ملیح در شکر
[...]
نهال وحشت ما خالی از ثمر نبود
ز خود برآمدن ناله ناله بیاثر نبود
ز محو جلوه مجو لذت شناسایی
که چشم آینه را بهرهٔ نظرنبود
حصار عالم بیچارگی دهان بلاست
[...]
دگر در آنکه وجدان کشی هنر نبود
شرف به اشرفی و سکه های زر نبود
شرف بدزدی کف رنج رنجبر نبود
شرف به داشتن قصر معتبر نبود
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.