گفتم که به زیرکی تمامم
شاید که خرد بود غلامم
هر چند که توسن است گردون
از دانش من شدست رامم
از جهد و کفایت من است این
کز چرخ بر آمدست کامم
وز غایت عقل و کاردانی
انگشت نمای خاص و عامم
شاید که بدین گمان که بردم
توبیخ کنند بر دوامم
امروز چو روز روشنم شد
کاندر همه کار ناتمامم
گر دعوی پختگی کنم باز
مپذیر که من هنوز خامم
هر چند که مرغ زیرک آمد
بر خاتم روزگار نامم
شک نیست که مرغ زیرکم زانک
افتاده به پای خود به دامم
بر دانش خود چو تکیه کردم
زان از می غم پرست جامم
هم فضل خدای به که گیرد
از روی کرم در اهتمامم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یارب تو مرا کاویس نامم
در عشق محمدی تمامم
او نغمهٔ غم زند به نامم
من رقصکنان برون خرامم
همچون دگران نداد کامم
وز سنگ ستم شکست جامم
یارب ز شراب عشق جامم
لبریز کن و برآر کامم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.