از زلف سر شکسته یکی حلقه در شکن
بنیاد صبر ما همه در یکدگر شکن
بر جان عاشقان زد و مرجان کمین گشای
صف گرده است ور دو به یک غمزه بر شکن
با ما چو تیردار دل ای شوخ وانگهی
ما را هزار تیر ز غم در جگر شکن
در باغ عمر ما چو سزای تو میوه نیست
گه بیخ خشک سوز و گهی شاخ تر شکن
از آه سرد ما که بکوی تو جان دهیم
آوازهای گرم نسیم سحر شکن
یک بار خوش بخند و دل ما درست کن
یک دم ترش نشین و کمین در شکر شکن
چون خاص عشق تست مجیر از جهان تو نیز
خونش زیاده ریز و دلش بیشتر شکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.