گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مجیرالدین بیلقانی

از زلف سر شکسته یکی حلقه در شکن

بنیاد صبر ما همه در یکدگر شکن

بر جان عاشقان زد و مرجان کمین گشای

صف گرده است ور دو به یک غمزه بر شکن

با ما چو تیردار دل ای شوخ وانگهی

ما را هزار تیر ز غم در جگر شکن

در باغ عمر ما چو سزای تو میوه نیست

گه بیخ خشک سوز و گهی شاخ تر شکن

از آه سرد ما که بکوی تو جان دهیم

آوازهای گرم نسیم سحر شکن

یک بار خوش بخند و دل ما درست کن

یک دم ترش نشین و کمین در شکر شکن

چون خاص عشق تست مجیر از جهان تو نیز

خونش زیاده ریز و دلش بیشتر شکن