گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مجیرالدین بیلقانی

آب آن عارض خرم برخاست

تاب آن طره پر خم برخاست

آنکه بی عشق تو درمانم بود

شاد بنشست و ز ماتم برخاست

وانکه می کرد سر اندر سر غم

پای کوبان ز سر غم برخاست

زخمهایی که زدی بر دل ما

همه بی زحمت مرهم برخاست

آتش سوختگان هم بنشست

دل افتاده ما هم برخاست

تو ندانسته ای ار نه چو مجیر

پاک بازی ز جهان کم برخاست

 
sunny dark_mode