آشفته دل خویش درین دار فنائیم
بنمائی رخ خویش که مشتاق لقائیم
کس نیست چو ما بیدل در هجر تو ای یار
مغموم درین عالم بافقر و فنائیم
با ما ستم و ظلم مکن جور و جفا را
کوتاه بکن قصه که مهجور بماندیم
کس نیست که تدبیر کند سوز دل ما
بیچاره که ما یار بجز یار بماندیم
ای دوست بسی نالم در هجر تو هیهات
مجنون صفت آشفته و حیران بماندیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس عمیق درد و التهاب خود در فراق معشوق سخن میگوید. او به خود و دیگرانی که در هجران معشوق به سر میبرند، اشاره میکند و از ظلم و ستمی که بر آنها رفته است، شکایت میکند. شاعر از یار خود میخواهد که اندکی به حال آنان رحم کند و در عذاب فراق، قصه را کوتاه کند. او به شدت در وضعیت دلتنگی و ناامیدی به سر میبرد و خود را بیچاره و حیران وصف میکند. در نهایت، این احساسات عمیق او را به حالت مجنونوار و آشفتهای رسانده است.
هوش مصنوعی: دل نگرانم را در این جهان فانی نشان بده، تا چهرهات را ببینم که به دیدار تو خیلی مشتاق هستم.
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچکس مانند ما در دلتنگیات نیست، ای دوست ناراحت؛ ما در این حالتی که گرفتار فقر و فنا هستیم، فقط به یاد تو هستیم.
هوش مصنوعی: با ما ستم نکن و اذیت نکن، کمی از سختی و بیرحمی خود بکاه. داستان ما را فراموش نکنید که ما به دور افتادهایم.
هوش مصنوعی: هیچکس نیست که به فکر درمان درد دل ما باشد، زیرا ما بییار و تنها ماندهایم.
هوش مصنوعی: ای دوست، در دوری تو بسیار ناله و شکایت کردم، اما ای کاش همچون مجنون، دیوانه و سردرگم باقی بمانم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای روی تو چون تخته سیمین و نبشته
دو صاد و دو جیم از تبتی مشک در آن سیم
بر صاد فتادست مگر نقطه جیمت
با نقطه شده صادت و بی نقطه شده جیم
اهل دل را خبر از عالم جان آوردیم
تحفه ی جان جهان جان و جهان آوردیم
چون نمی شد ز در کعبه گشادی ما را
رخت خلوت بخرابات مغان آوردیم
شمع جانرا ز قدح در لمعان افکندیم
[...]
مستیم و خرابیم و گرفتار فلانیم
سر حلقهٔ رندان خرابات جهانیم
ایمان به جز از کفر سر زلف نداریم
جز معرفت عشق دگر علم ندانیم
ما پیر خرابات جهانیم و لیکن
[...]
گاهی که کشی تیغ نهم گردن تسلیم
هر بی سر و پا را نکشی زین بودم بیم
بر اهل دل آموختن حرف غمت را
شد سینه ناخن زده ام تخته تعلیم
مستخرج احکام شهیدان فراقت
[...]
دلبسته سازیم و اسیر می نابیم
گه موج شرابیم و گهی تار رباییم
دلبسته سازیم و اسیر می نابیم
گه موج شرابیم و گهی تار رباییم
دلبسته سازیم و اسیر می نابیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.