گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار

گشت مردی شریک پرخواری

کرد تقسیم توشه را باری

گفت یک چیز ازین دوگانه بخواه

خربزه یا که هندوانه بخواه

گفت من هر دوانه می‌خواهم

خربزه‌، هندوانه می‌خواهم

برد مشروطه داغ و چوب و فلک

جای آن ساخت حبس نمره یک

شحنهٔ شهر هر دو وانه گرفت

خربزه داشت هندوانه گرفت

کرد من‌باب دبه و لنجه

حبس تاریک جفت اشکنجه

دست‌بند و شکنجه‌های دگر

تاز‌بانه ز جملگی بدتر

گاهگاهی هم از پی تحقیق

آب جوشیده می‌شود تزریق

آن شنیدم که «‌هایم‌» بدبخت

مبتلا شد بدین شکنجهٔ سخت

تا گروهی ز عارف و عامی

یار خود سازد، اینت بدنامی

و آن یهودی ز تهمت دگران

بست لب با چنین عذاب گران

وان که او را شکنجه می‌فرمود

مسلمی بود شوم‌تر ز جهود

بود تشنه‌، به خون ایرانی

شحنه با دعوی مسلمانی

بود «‌هایم‌» بدان دلآگاهی

بهتر از صدهزار «‌درگاهی‌»

کاو به‌ ناحق نبرد نام کسی

وین به خلق افترا ببست بسی

برد از آغاز آن جهول ظلوم

دست در خون عشقی مظلوم

بعد از آن تا زند مؤسس را

زد به تیر بلا‌ «‌مدرس‌» را

شحنهٔ شهر چون که شد فتاک

دگران را ز قتل و فتک چه باک

دارم افسانه‌ای ز «‌درگاهی‌»

شاهکاریست بشنو ار خواهی

 
 
 
عنصری

چون بیامد بوعده بر سامند

آن کنیزک سبک زبام بلند

برسن سوی او فرود آمد

گفتی از جنبشش درود آمد

جان سامند را بلوس گرفت

[...]

مسعود سعد سلمان

چیست آن کاتشش زدوده چو آب

چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب

نیست سیماب و آب و هست درو

صفوت آب و گونه سیماب

نه سطرلاب و خوبی و زشتی

[...]

ابوالفرج رونی

ثقة الملک خاص و خازن شاه

خواجه طاهر علیک عین الله

به قدوم عزیز لوهاور

مصر کرد و ز مصر بیش به جاه

نور او نور یوسف چاهی است

[...]

سنایی

ابتدای سخن به نام خداست

آنکه بی‌مثل و شبه و بی‌همتاست

خالق الخلق و باعث الاموات

عالم الغیب سامع الاصوات

ذات بیچونش را بدایت نیست

[...]

وطواط

الترصیع مع التجنیس

تجنیس تام

تجنیس تاقص

تجنیس الزاید و المزید

تجنیس المرکب

[...]