دو شعور است در نهاد بشر
آن غریزی و این به علم و خبر
آن نهانست و این دگر پیدا
و آن نهانی بود به امر خدا
آن شعوری که از برون در است
پاسدار تمدن بشر است
و آن کجا ناپدید و پنهانیست
پاسبان نژاد انسانیست
دین و آیین و دانش و فرهنگ
از شعور برون پذیرد رنگ
لیک جانها از این شمار جداست
کار جان با شعور ناپیداست
آنچه را روح و نفس و دل خوانی
هست جای شعور پنهانی
مغز جای شعور مکتسب است
لیک دل جایگاه فیض رب است
هست پُر زین شعور، قلب زنان
چون شنیدی کشیده دار عنان
با زنی بشکامه گفتم من
کاز چه با خویشتن شدی دشمن
شوهری داشتی و سامانی
آبروبی و لقمهٔ نانی
کودکانی ز قند شرینتر
گونههاشان ز لاله رنگینتر
از چه رو پشت پا زدی همه را
بهقضا و بلا زدی همه را
دادی از دست کودکان عزیز
آبرو ربختی ز شوهر نیز
دادی از روی شهوت و بیداد
آبروی قبیلهای بر باد
شدهای هرکسی و هر جایی
روز و شب گرم صورت آرایی
زود ازین ره تکیده خواهی شد
چون انار مکید خواهی شد
چون شدی پیر، دورت اندازند
زنده زنده به گورت اندازند
خویش را جفت غم چراکردی؟!
بر تن خود ستم چرا کردی؟
پاسخم داد زن: که گفتی راست
لیکن آخر دلم چنین میخواست
نیست زن را به کار سر، سروکار
کار او با دل است و این سره کار
عقل را مغز میدهد یاری
عشق را دل کند هواداری
هرکه با عشق طرح الفت ریخت
رشتهٔ ارتباط عقل گسیخت
زن و عشق و دل وشعور نهان
مرد و عقل و نظام کار جهان
من ندانم پی صلاح بشر
زبن دو مذهب کدام اولیتر
گر دل و مغز هر دو یار شدی
عقل با عشق سازگار شدی
جای بر هیچ کس نگشتی ننگ
آشتی آمدی و رفتی جنگ
مام نگریستی به کشته پسر
کس نخفتی گرسنه بر بستر
نشدی دربدر زن بیوه
شده از مرگ شوی کالیوه
و آن تفنگی که میزند بدو میل
چوب و آهنش یوغ گشتی و بیل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی دو نوع شعور در انسان میپردازد: شعور غریزی که نهان و وابسته به امر خداست و شعور اکتسابی که از دنیای بیرون میآید و پاسدار تمدن بشری است. شاعر توضیح میدهد که در حالی که شعور بیرونی مربوط به دین، فرهنگ و علم است، شعور پنهان ارتباط نزدیکتری با روح و دل انسان دارد. این شعر همچنین به موضوع رفتار زنان و مشکلات آنها اشاره میکند و از زنی میپرسد که چرا به زندگی خانوادگیاش آسیب زده و ارزشهای خود را زیر پا گذاشته است. زن در پاسخ میگوید که دلش به چیز دیگری میطلبد و به عشق بیشتری نیاز دارد. در نهایت، شعر بر اهمیت آشتی میان عقل و عشق تأکید میکند و میگوید که اگر این دو در کنار هم باشند، زندگی بهتر و بدون دغدغهای ممکن است.
هوش مصنوعی: انسان دارای دو نوع فکر و آگاهی است: یکی حسی و غریزی که به طور طبیعی در وجود اوست، و دیگری علمی و آموخته شده که از طریق اطلاعات و تجربه به دست میآید.
هوش مصنوعی: آنچه پنهان است و آنچه آشکار، هر دو به اراده خداوند وجود دارند.
هوش مصنوعی: این شعور که از خارج به زندگی ما میآید، محافظ و نگهبان فرهنگ و تمدن انسانها است.
هوش مصنوعی: آنجا که نشانی از ناپدید شدن و پنهان شدن وجود ندارد، پاسبانی وجود دارد که از نسل انسان محافظت میکند.
هوش مصنوعی: دیانت، آداب و رسوم، علم و فرهنگ همگی از آگاهی و درک انسان نشأت میگیرند و رنگ و شکل میگیرند.
هوش مصنوعی: اما روحها از این دسته متمایزند، زیرا فعالیت روح آگاه قابل مشاهده نیست.
هوش مصنوعی: آنچه که به عنوان روح، نفس و دل میشناسیم، محلی است برای شعور و آگاهی نهفته.
هوش مصنوعی: مغز محل وابستگی و یادگیری عقل و دانش انسان است، اما دل محل دریافت بخشش و رحمت الهی میباشد.
هوش مصنوعی: زنان دارای شعور و هوش بالایی هستند؛ وقتی این را متوجه شدی، باید در رفتار و تصمیمگیریهایت احتیاط کنی و کنترل بیشتری بر احساسات خود داشته باشی.
هوش مصنوعی: با زنی به گفتگو نشستم و از او پرسیدم چرا با خودت دشمنی میکنی؟
هوش مصنوعی: تو همسری داشتی و زندگیای با آبرو که شامل نان و خوراک بود.
هوش مصنوعی: کودکان چهرههایی شیرین دارند که از قند هم شیرینتر است و رنگ پوستشان به لالهها میماند و زیباست.
هوش مصنوعی: چرا همه را به سرنوشت و مصیبت دچار کردی و پشت به آنها کردی؟
هوش مصنوعی: تو به خاطر بچههای عزیز خودت آبرو و حیثیت را از دست دادی و حتی بر همسرت نیز تأثیر گذاشتی.
هوش مصنوعی: به خاطر تمایلات و ظلمت خود، آبروی یک قبیله را بر باد دادی.
هوش مصنوعی: تو به هر کسی و در هر مکانی تبدیل شدهای و روز و شب مشغول زیباییسازی چهرهات هستی.
هوش مصنوعی: به زودی از این راه خسته و پژمرده خواهی شد، مانند اناری که ازش آب گرفتهاند.
هوش مصنوعی: وقتی که پیر شوی، مردم به دور تو خواهند بود و به نوعی تو را فراموش خواهند کرد، مانند اینکه زنده زنده به قبرت میفرستند.
هوش مصنوعی: چرا برای خودت یک همدم غم درست کردی؟ چرا به خودت ظلم کردی؟
هوش مصنوعی: زن پاسخ داد: «تو راست میگویی، اما در دل من چیزی دیگر میخواست.»
هوش مصنوعی: زن را کار سر و امور ظاهری نیست، بلکه ارتباط او با دل و احساساتش است و این موضوع اصل کار اوست.
هوش مصنوعی: عقل با کمک مغز، به انسان یاری میرساند، در حالی که عشق با دل، از آن حمایت میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که با عشق احساس نزدیکی و محبت را ایجاد کند، در واقع پیوندهای عقلانی و منطقی را قطع کرده است.
هوش مصنوعی: زنان و عشق، دل و احساس عمیق مردان و فهم و نظم در کارهای جهان.
هوش مصنوعی: من نمیدانم که برای بهبود وضعیت بشر، کدام یک از دو مذهب بهتر و مناسبتر است.
هوش مصنوعی: اگر دل و فکر با هم همراه شوند، عقل و عشق به خوبی با هم هماهنگ خواهند شد.
هوش مصنوعی: شما در هیچکس جای نگیری، زیرا بدی و ننگ آشتی را از خود دور کردی و فقط در جنگ باقی ماندی.
هوش مصنوعی: ای مادر، آیا به کشته شدن پسر کسی نگاه نکردی و در حالی که گرسنهای روی بستر استراحت کردی؟
هوش مصنوعی: این بیت به احساس دلتنگی و پریشانی زنی اشاره دارد که پس از فوت همسرش به سختی و بیکسی دچار شده است. او به طور کامل در غم و اندوه خویش غرق شده و در این وضعیت، در نهایت ناامیدی و سردرگمی به سر میبرد.
هوش مصنوعی: و آن سلاحی که به سمت او تیر میزند، به چوب و آهنش تبدیل به ابزارهایی مثل گاوآهن و بیل میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.