موسم نوبهار خانهٔ من
هست از انبوه گل یکی گلشن
شده نه سال تا در این خانه
خوب یا بد گزیدهام لانه
هست یک میل دورتر ازشهر
لاجرم دارد از نظافت بهر
مگس آنجاکمست وآب فزون
تابش ماه و آفتاب فزون
غرش و هایهوی وهمهمه نیست
گرد و دود وخروشو دمدمهنیست
هرگل طرفهای که دیدستم
یا به نزدکسی شنیدستم
جابجا کشته و زده پیوند
به طریقی که ذوق کرده پسند
هرکجا بود میوهٔ خوشخوار
کشته درباغ وآمدست به بار
تخم گل خواسته ز راه دراز
کشته و هر طرف نشانده پیاز
طرحهایی نوا نو افکنده
هریکی را به لونی آکنده
گلبنان را نموده پیرایش
تاکها را بداده پرکاوش
زلف شمشاد را به شانه زده
رسته در رسته صاف و راست چده
چون در اسفند برکشد جمره
نفس آشکار سوم ره
مهرمه مبلغی هزینه کند
هر طرف نوگلی خزینه کند
پخش گردد خزبنهها در باغ
این بود شغل من زمان فراغ
ز اول مهر تا بن اسفند
تن سپارم به جهد و رنج وگزند
تا به فصل بهار و وقت فراغ
چند روزی کنم نظارهٔ باغ
چهر آن کودکان زیبا را
بینم و نو کنم تماشا را
مردمان را هوس بسی به سر است
هوس من بدین دو مختصراست
که نشینم به باغ برلب آب
گه به گل بنگرم، گهی به کتاب
شاخ گل ساغر شراب منست
یار من دفتر وکتاب من است
لیکن امسال از پس شش ماه
حاصل رنج بنده گشت تباه
تا به امروز از آخر اسفند
هستم اینجا به خون دل پابند
هم نه پیدا که چند خواهم بود
تا به کی پایبند خواهم بود
من چنین بسته چند مانم چند؟
زار و دلخسته چند مانم چند!؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف باغ و زیباییهای بهار در خانه خود میپردازد. او از احساس آرامش و دوری از شلوغی شهر لذت میبرد و به کاشت گلها و بوتهها میپردازد. نگاهی به زحمات خود در طول سال دارد و به زیباییهای بهار اشاره میکند. اما به ناگاه از ناامیدی خود میگوید، زیرا میبیند حاصل زحماتش در بهار امسال ضایع شده است. او از بلاتکلیفی و دلخوری خود ابراز ناراحتی میکند و به این فکر میافتد که تا کی باید در این وضعیت بماند و دلتنگی و زخم دلش را بیان میکند.
هوش مصنوعی: فصل بهار است و خانهٔ من پر از گلهای زیباست، به طوری که یک باغچهی کوچک را تشکیل میدهد.
هوش مصنوعی: مدت نه سال است که در این خانه زندگی میکنم، چه خوب باشد و چه بد، مثل پرندهای که لانهای پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: یک تمایل وجود دارد که از شهر دورتر است، بنابراین ناچار است از پاکیزگی و نظافت برخوردار باشد.
هوش مصنوعی: مگس در جایی پرواز میکند که آب و نور ماه و آفتاب بیشتر است.
هوش مصنوعی: سر و صدا و هیاهو نیست، غبار و دودی هم وجود ندارد، همه چیز آرام و بیسر و صداست.
هوش مصنوعی: هر گل زیبایی که مشاهده کردهام یا دربارهاش از کسی شنیدهام، مرا تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی و هنرمندی اشاره شده که در آن، کسی با مهارت و سلیقه، افراد را در موقعیتهای مختلف قرار میدهد و به نوعی آنها را به هم مرتبط میکند. این کار، نشان از ذوق و هوش هنری دارد که در ایجاد این پیوندها به کار میرود.
هوش مصنوعی: هر جا میوهٔ لذتبخش و خوشمزهای وجود دارد، درخت آن در باغ بوده و با توجه به شرایط مناسب بار آورده است.
هوش مصنوعی: به طرز شگفتانگیزی، تخم گل که بهدقت کاشته شده، پس از یک سفر طولانی، به سرزمینهای مختلفی در کنار پیازها رسیده و در تمام آنجاها نشان و نشانههایی از خود به جای گذاشته است.
هوش مصنوعی: هر کسی به نوعی خاص و منحصر به فردی در این دنیا به نمایش درآمده و جلوهای از خود را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: سرزمین لبنان را زیبا و آراسته کردهاند و باغهای انگور را به خوبی رسیدگی و مراقبت کردهاند.
هوش مصنوعی: زلفهای زیبا و نرم مانند شمشاد، با دقت و ظرافت شانه شدهاند و در کنار یکدیگر به شکل منظم و صاف قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: زمانی که در ماه اسفند، آتش نفس روشن میشود، در مسیر سوم نمایان میشود.
هوش مصنوعی: عشق باعث میشود که انسان برای هر چیز زیبا و تازهای هزینه کند و سرمایهگذاری کند.
هوش مصنوعی: در زمان آزادی و آسایش من، وظیفهام این بود که خزانهها را در باغ پراکنده کنم.
هوش مصنوعی: از شروع مهر تا پایان اسفند، تمام تلاش و زحتم را صرف میکنم و به هر سختی و مشقتی تن میدهم.
هوش مصنوعی: میخواهم چند روز به تماشای باغ بگذرانم، تا زمان بهار و وقتی که فارغ هستم.
هوش مصنوعی: من چهرههای زیبا و معصوم آن کودکان را مینگرم و لحظههایم را با دیدن آنها تجدید میکنم.
هوش مصنوعی: مردم خواستهها و آرزوهای زیادی دارند، اما آرزوی من تنها به همین دو چیز خلاصه میشود.
هوش مصنوعی: من در باغی نشستهام کنار آب، گاهی به گلها نگاه میکنم و گاهی به کتابم.
هوش مصنوعی: شاخ گل نماد زیبایی و جذابیت است و شراب نمادی از شادی و زندگی است. یار من مانند دفتر و کتابی است که داستانها و لحظههای مهم زندگیام را در خود نگه میدارد.
هوش مصنوعی: اما امسال، بعد از گذشت شش ماه، نتیجه تلاشهای من به هدر رفت.
هوش مصنوعی: تا امروز که آخر اسفند است، من اینجا ماندهام و با دلی پر از غم و اندوه به زندگی ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: نمیدانم چه مدت دیگر در این حالت خواهم بود و تا چه زمانی به این وضعیت پابند خواهم ماند.
هوش مصنوعی: چقدر دیگر باید در این حالت غمگین و دلbroken بمانم؟ چقدر باید به این وضعیت ادامه دهم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.