ای خواجه آزاده که مفتون توکشتند
قومی به جوابی و گروهی به سئوالی
نگزیدم بهتر ز بساط تو بساطی
نشنیدم خوشتر ز مقال تو مقالی
هنکامبهار است و سبک بکذد اینفصل
چونان که نماند زو، جز خواب و خیالی
زین روی مرا خود هوس سیر بهار است
با ماهی کز عشقش زارم چو هلالی
حوری چو به باغ اندر نازنده تذروی
ماهی چو به دشت اندر تازنده غزالی
بیرون شدنی باید با او به دو فرسنگ
ارجو که پس از هجر برم ره به وصالی
اسبی دو ببایدمان با زین و لگامی
غرنده چو شیری و رونده چو مرالی
آسوده ستانم ز تو و آسوده دهم باز
زبراکه مرا نیست نه باری نه جوالی
دانم که فرستیشان فردا به بر من
گر خادم نفروشند غنجی و دلالی
ارجو که کنی شاد بهاری به بهاری
ای گشته ز تو شاد جهانی به نوالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عاشقانه و زیباییهای بهار میپردازد. شاعر از دلبستگیاش به محبوب و زیباییهای طبیعت صحبت میکند و به تمایل خود برای دیدن معشوق و گذراندن لحظاتی شاد با او اشاره میکند. او به یادمیآورد که بهار زمان خوبی برای عشق و وصال است و آرزو دارد که بعد از جدایی دوباره به وصال معشوق دست یابد. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا از طبیعت و عشق، احساسات عمیق خود را به تصویر میکشد و از شادی بهاری که در سایه عشق محبوبش ایجاد میشود، سخن میگوید.
هوش مصنوعی: ای آزادزاده، افرادی به خاطر عشق و علاقه به تو جان باختند، عدهای با پاسخ و گروهی دیگر با سوالات خود.
هوش مصنوعی: من هیچ چیزی بهتر از دکان تو پیدا نکردم و سخنی خوشتر از گفتار تو نشنیدم.
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و این فصل به گونهای است که فقط خواب و خیال از آن باقی میماند و هیچ چیز دیگری نمیماند.
هوش مصنوعی: به همین دلیل، من تمایل دارم بهاری شاداب و سرشار از زندگی را تجربه کنم، چرا که عشق او مرا مانند هلالی در آغوش گرفته و دلم را به تپش میآورد.
هوش مصنوعی: وقتی حوری با زیبایی و نازش وارد باغ میشود، مانند ماهیست که در دشت آزاد و شاداب در حال جنب و جوش است.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به وصال بعد از جدایی، باید با او به دو فرسنگ دورتر بروم.
هوش مصنوعی: باید دو اسب را برای خود آماده کنیم که یکی با زین و دیگري با لگام، صدای بلند و پرشوری مثل یک شیر داشته باشد و به سرعت همچون یک آهو حرکت کند.
هوش مصنوعی: من از تو آرامش میگیرم و دوباره آسان میکنم، زیرا نه بار سنگینی بر دوشم دارم و نه بار دیگری برای حمل کردن.
هوش مصنوعی: میدانم که روزی آنها را از من میگیرند، مگر اینکه خدمتکاران و دلالان به من کمک کنند.
هوش مصنوعی: امیدوارم که مانند بهاری شاداب، دیگران را نیز شاد کنی، چرا که دنیا به خاطر وجود تو خوشحال و سرزنده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دور از تو مرا عشق تو کرده ست به حالی
کز مویه چو مویی شدم از ناله چو نالی
تا شب دل من سوزی هر روز به جنگی
تا روز تنم کاهی هر شب به خیالی
ماننده خورشیدی پیدا شده و من
[...]
ای بر سمن از مشک به عمدا زده خالی
مسکین دلم از خال تو گشته است به حالی
حالی به جهان زارتر از حال دلم نیست
تا نیست دل آشوبتر از خال تو خالی
قدّ و دهن و زلف تو و جعد تو دیدم
[...]
ماه رجب فرخ و نوروز جلالی
گشتند قرین از قبل فرخ فالی
فال همه عالم شود از هر دو مبارک
گیرند اگر خال خود از صدر معالی
صدری که همه ساله بیننده او بر
[...]
المنة لله تبارک و تعالی
کاسلام گرفت از تو و جاه تو جمالی
المنة لله که بیفزود بجاهت
هم مسند و هم منبر را فرو جلالی
المنة لله که بیستان شریعت
[...]
ای یافته از چهره تو حسن کمالی
داده است جمالیت خدا و چه جمالی
از دیده من عشق تو انگیخته نیلی
وز قامت من هجر تو پرداخته فالی
چون زلف تو شد حالم و این از همه خوشتر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.