گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار

خوبرویان یار را در عین یاری می‌کشند

دوستداران را به جرم دوستداری می‌کشند

مرغ وحشی چون نمی‌افتد به دست کودکان

مرغ دست‌آموز را با زجر و خواری می‌کشند

شاهدان دیر جوش از دوستان باوفا

زود سیر آیند و ایشان را به زاری می‌کشند

دوستان خاص را مانند مرغ خانگی

در عروسی و عزا بر رسم جاری می‌کشند

سر شبانان فی‌المثل گوسالهٔ پا بسته را

در قبال جستن گاو فراری می‌کشند

تا مگر از کید بدخواهان دمی ایمن شوند

نیکخواهان را ز فرط خام کاری می‌کشند

بهر قربان بر سر راه حسودان دورو

غمگساران را به جای غمسگاری می‌کشند

چون وزیر و پیل و رخ از کار افتادند و شاه

ماند بی‌اصحاب با یک زخم کاری می‌کشند

تجربت‌ها کرده‌ایم از کار دولت‌ها «‌بهار»

گر نکشتی اختیاری‌، اضطراری می‌کشند