به عالم هر دلی کاو هوشمند است
به زنجیر جنون عشق، بند است
به جای سدر و کافورم پس از مرگ
غبار خاک کوی او، پسند است
به کف دارند خلقی نقد جانها
سرت گردم، مگر بوسی به چند است؟
حدیث علم رسمی، در خرابات
برای دفع چشم بد، سپند است
پس از مردن، غباری زان سر کوی
به جای سدر و کافورم، پسند است
طمع در میوهٔ وصلش، بهائی
مکن، کان میوه بر شاخ بلند است
بهائی گرچه میآید ز کعبه
همان دردی کش زناربند است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مفهوم عشق و جنون اشاره میکند و به این نکته میپردازد که دل هوشمند همچنان در زنجیر عشق است. او بیان میکند که پس از مرگ، غبار خانه محبوب او به جای عطر و خوشبویی از سدر و کافور برایش پسندیدهتر است. شاعر همچنین به قیمت جانها و بازگشت به خرابات (مکانی که در آن به عشق و زندگی معنوی پرداخته میشود) میپردازد و میگوید که علم رسمی برای دفع چشم بد مورد استفاده قرار میگیرد. او همچنین به ناپایداری روابط و لذتی که در وصال معشوق وجود دارد، اشاره میکند و هشدار میدهد که طمع در عشق ممکن است دشواریهایی را به همراه داشته باشد. در نهایت، او تأکید میکند که حتی اگر بهایی در عشق پرداخت شود، باز هم درد و رنج آن قابل تحملتر از نبودن عشق است.
هوش مصنوعی: هر کسی که در این دنیا عقل و خرد دارد، در حقیقت تحت تأثیر جنون عشق قرار گرفته و به نوعی در بند آن است.
هوش مصنوعی: پس از مرگ، من ترجیح میدهم که به جای عطر و گلهای خوشبو، با غبار خاک کوی او در آغوش باشم.
هوش مصنوعی: افرادی که جانهای خود را به قیمت میفروشند، ارزش من را درک نمیکنند و شاید من با یک بوسه بتوانم آنها را به خود جذب کنم.
هوش مصنوعی: در مکانی که صحبت از علم و دانش رسمی نیست، برای دور کردن نگاههای بد و چشمزخم، از عطر خوش و مواد خوشبو استفاده میشود.
هوش مصنوعی: بعد از مرگ، برای من بر سر کوچهام تنها یک غبار بهتر از بوی سدر و کافور است.
هوش مصنوعی: به امید دستیابی به وصال او نباش، چرا که آن وصال و عشق در اوج و بلندی قرار دارد و به راحتی قابل دسترس نیست.
هوش مصنوعی: بهائی اگرچه از کعبه میآید، اما درد و رنج او مشابه دردی است که زناربند تجربه میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من آن بازم که پروازم بلند است
شکارم آفتاب دل پسند است
اگر چه داستانی دلپسند است
عروسی در وقایه شهربند است
دلی کز عشق جانان دردمند است
همو داند که قدر عشق چند است
دلا گر عاشقی از عشق بگذر
که تا مشغول عشقی عشق بند است
وگر در عشق از عشقت خبر نیست
[...]
اگر خورشید این ساعت بلند است
زمان دیگر از پستی نژند است
همه افسانه و افسون و بند است
به جان خواجه کاینها ریشخند است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.