جوانی زنی دید بر رخ نقاب
گمان برد در زیر ابر آفتاب
زغن بود، طاووس پنداشتش
هوای جوانی برآ ن داشتش
که از زاری و زر دلش کرد نرم
ز کابین او انجمن ساخت گرم
شب آورد سوی شبستان چراغ
تو گفتی پر زاغ شد، چشم زاغ
چو از روی زن پرده یکسو کشید
بجای پری، دیو در خانه دید!
دل وجان و تن خسته شد زآن جوان
دل آزرده، جان خسته، تن ناتوان
جوان را چو زن دید از خود نفور
بگفتش: کای آزاده مرد غیور
مرا چشم مردم بسی در پی است
چو غافل شوی آتش اندر نی است
بکاری گر از خانه بیرون روم
بناچار ازین پس بگو چون روم؟!
که تا بسته باشم بخود بی گمان
ز بدبین و بدگوی چشم و زبان
ز گفتار زن، مرد چون گل شکفت
تبسم کنان، لب پر از خنده گفت:
چو کاریت پیش آید ای نیک نام
بکش برقع از روی و بیرون خرام
که بی پرده بیند چو کس روی تو
نیفتد نگاهش دگر سوی تو
غرض ای که بر من جفا کرده یی
برآیی که از پرده در پرده یی!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، جوانی زنی را میبیند که بر رویش نقاب است و گمان میکند زیر آن چهرهای زیبا پنهان است. او به دلیل جذابیت ظاهری و احساس جوانی خود، دلش به او نرم میشود و قصد دارد با او ازدواج کند. اما وقتی پرده را کنار میزند، به جای چهره زیبا، با دیوی مواجه میشود که او را ناامید و دلشکسته میکند. زن به او هشدار میدهد که باید مراقب خود باشد، زیرا مردم به او چشم دارند و اگر غافل شود، ممکن است دچار مشکل شود. در نهایت، مرد به زن میگوید که باید با اعتماد به نفس بیرون رود و خود را نشان دهد، چون کسی نمیتواند به او آسیب برساند. شعر بیانگر مضامینی چون زیبایی ظاهری، فریب، و احتیاط در روابط است.
هوش مصنوعی: مرد جوانی زنی را دید که صورتش را پوشانده بود و بر این باور شد که در پشت آن نقاب، زیبایی مثل آفتاب پنهان است.
هوش مصنوعی: پرندهای که به ظاهر زیبا و جوان به نظر میرسید، در واقع یک زغن بود و این شائبه را در دیگران ایجاد کرد که او طاووس است. این تصویرسازی نشاندهنده فریب ظاهری و جوانی است که در درونش چیز دیگری نهفته است.
هوش مصنوعی: او از شدت اندوه و گریهاش دلش نرم و ملایم شد و برای او دور هم جمعی خوشحال و گرم تشکیل داد.
هوش مصنوعی: در شب، چراغی به سمت شبستان آورده شد و تو گفتی که آن پر از زاغ شده است، یعنی وجود زاغها به چشم میآید.
هوش مصنوعی: وقتی پرده را کنار زد و چهره زن را نمایان کرد، به جای زیبایی و جذابیت، موجودی زشت و ترسناک را در خانه مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: دل و جان و جسم از آن جوان ناراحت و پریشان، خسته شدهاند.
هوش مصنوعی: وقتی مرد جوان را دید که مانند زن به نظر میرسد، از او بیمیل شد و گفت: ای مرد آزادیطلب و غیرتمند!
هوش مصنوعی: مردم به شدت نظارهگر من هستند و اگر لحظهای غافل شوم، آتشِ خشم و قضاوت آنها شعلهور میشود.
هوش مصنوعی: اگر مجبور شوم از خانه بیرون بروم، دیگر نمیتوانم بگویم وقتی خارج شوم چه میشود؟
هوش مصنوعی: من میخواهم به خودم متعهد باشم، چرا که میدانم چشمان بدبین و زبانهای بدگو منتظرند تا به من انتقاد کنند.
هوش مصنوعی: مرد از صحبتهای زن به شوق آمد و با لبخندی شیرین، با رویی خندان پاسخ داد.
هوش مصنوعی: زمانی که کار مهمی برایت پیش میآید، ای نامور، حجاب از چهره بردار و با اعتماد به نفس ظاهر شو.
هوش مصنوعی: کسی که بدون واسطه تو را نگاه کند، دیگر نمیتواند رویش را به سمت جای دیگری برگرداند.
هوش مصنوعی: منظور این است که ای کسی که به من ستم کردهای، بیپرده و با صراحت نزد من بیا، چرا که میان ما راز و پنهانی وجود ندارد!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.