شنیدم ز شیبانیان غیور
مگر ارقم بن کلیب از غرور
بشورید بر معن بن زایده
زیان دید از آن کار بیفایده
بیازید چون بر زبر دست دست
ز دست زبر دست دستش شکست
هنوز آتش کین شان بود گرم
برافروخت رخسار ارقم ز شرم
به تنهایی آمد بدربار معن
که تا جانش آساید از تیر طعن
ازو معن پرسید کای ذوفنون
بگو تا چه آوردت اینجا کنون؟!
گر آوردت اینجا دلیری و زور
هم ازپای خود آمدستی بگور
و گر چاپلوسیت آورد، ریو؛
فرشته نلغزد بافسون دیو
زمین بوسه زد ارقمش پیش تخت
که فیروزه تختی و فیروز بخت
بدین در نیاورد دامن کشم
جز امید بخشایش و بخششم
کنون کز گنه لب گزان آمدم
بر این آستان، فرد از آن آمدم
که دانی نزد سر خطائی ز کس
بجز من ازین بیگناهان و بس
گرت عدل گردن فرازی کند
سرم بر سر نیزه بازی کند
ورت عفو خندد بروی گناه
بس آید بر این آستان عذر خواه
رخ معن از این عذر چون گل شکفت
بروی گنه کار خندید و گفت
که: هان خاطر ای ارقم از غم رهان
گذشتم ز جرم تو و همرهان
فشاندش بسر گنج در پای رنج
نشاندش چو ماران ارقم بگنج
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، ارقم بن کلیب از قبایل شیبانی به دربار معن بن زاید میآید. او به خاطر غرور و یک اقدام بیفایده دچار زیان شده و به دنبال عذرخواهی و درخواست بخشش است. وقتی او به دربار وارد میشود، معن از او میپرسد که دلیل حضورش چیست. ارقم به نشانه احترام زمین را بوسه میزند و درخواست عفو میکند. معن با لبخند به او میگوید که از غمها رها شود و از گناهش میگذرد. در نهایت، معن ارقم را با بخشش و مهربانی مورد پذیرش قرار میدهد و نشان میدهد که عفو و گذشت در مقابل گناهکاران امکانپذیر است.
هوش مصنوعی: شنیدم که از جوانمردان شیبانی، تنها ارقم بن کلیب به خاطر غرور ویژگیای دارد.
هوش مصنوعی: بر معن، که از کار بیفایدهای آسیب دیده، تأسف و اندوه بخورید.
هوش مصنوعی: چون با دست خود بر روی دست دیگر فشار آورد، دست زیرین شکست.
هوش مصنوعی: هنوز احساس انتقام و کینه در دل آنها شعلهور است و این خشم باعث شده که چهرهی آنها از شرم سرخ شود.
هوش مصنوعی: شخصی به تنهایی به درگاه معن میآید تا از زخمهای زبان و کنایهها راحت شود و آرامش یابد.
هوش مصنوعی: از او پرسیدند که ای دارای هنرهای مختلف، بگو چه چیزی تو را به اینجا کشانده است؟
هوش مصنوعی: اگر دلیری و قدرت تو را به اینجا آورده است، بدان که از توان خودت به قبر نزدیک میشوی.
هوش مصنوعی: اگر تملق و چاپلوسی تو باعث شود که دیگران به تو توجه کنند، فرشتگان نیز نمیتوانند از تأثیرات منفی و شرارتهای ناپسند دور بمانند.
هوش مصنوعی: زمین به گلها و رنگهای زیبا جلوهای ویژه داد، بهگونهای که جلوه فیروزهای تخت سلطنت و خوشبختی آن را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: من دامن خود را به درگاه تو نمیآورم جز با امید به بخشایش و بخشش تو.
هوش مصنوعی: اکنون که به خاطر گناهم لب به اعتراف گشودم و به این درگاه آمدم، از آن گذشته و وضعیت قبلی من تغییر کرده است.
هوش مصنوعی: آیا میدانی که کسی جز من در این بین بیگناهی و خطاهای دیگران را نمیداند؟
هوش مصنوعی: اگر عدالت به پاخیزد و گردن افرازد، سر من هم بر سر نیزه به بازی خواهد آمد.
هوش مصنوعی: بخشش خداوند با لبخند بر گناهان مینگرد و هر کس بر این درگاه میآید، باید عذرخواهی کند.
هوش مصنوعی: چهرهی معشوق به خاطر عذری که دارد، مانند گلی شکوفا میشود. او با دیدن گناهکار لبخند میزند و میگوید.
هوش مصنوعی: ای خاطر، دیگر از غم رهایی یافتم و از گناهان تو و همراهانت عبور کردم.
هوش مصنوعی: او ثروتی را که دارد بر سر او میریزد و او را در سختیها قرار میدهد، همچون ماران زهرآلود که در گنج میخزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.