تیر تو کز استخوان ما جست
بازی است کز آشیان ما جست
رازی که از اوست نازش عقل
حرفی است که از زبان ما جست
آهی که درید پرده ی چرخ
تیری است که از کمان ما جست
دارای درفش کاویانی
دزدی است که از دکان ما جست
گفتیم که راز دل نویسیم
آذر قلم از بنان ما جست!
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
تیر تو کز استخوان ما جست
بازی است کز آشیان ما جست
رازی که از اوست نازش عقل
حرفی است که از زبان ما جست
آهی که درید پرده ی چرخ
تیری است که از کمان ما جست
دارای درفش کاویانی
دزدی است که از دکان ما جست
گفتیم که راز دل نویسیم
آذر قلم از بنان ما جست!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حرف غمت از دهان ما جست
یا آتشی از زبان ما جست
رو جانب دام یا قفس کرد
هر مرغ کز آشیان ما جست
یکیک ز نشان فراتر افتاد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.