گنجور

 
عطار

گر تو نسیمی ز زلف یار نیابی

تا به ابد رد شوی و بار نیابی

یک دم اگر بوی زلف او به تو آید

گنج حقیقت کم از هزار نیابی

لیک اگر بنگری به حلقهٔ زلفش

تا ابد آن حلقه را شمار نیابی

هر دو جهان پرده‌ای است پیش رخ تو

لیک درین پرده پود و تار نیابی

حجله سرایی است پیش روی تو پرده

پرده بدر گرچه پرده‌دار نیابی

هرچه وجودی گرفت جمله غبار است

ره به عدم بر تو تا غبار نیابی

یافتن یار چیست گم شدن تو

تا نشوی گم ز خویش یار نیابی

غار غرور است در نهاد تو پنهان

غور چنین غار آشکار نیابی

گر نشوی آشنای او تو درین غار

غرقه شوی بوی یار غار نیابی

گر شودت ملک هر دو کون میسر

بگذری از هر دو و قرار نیابی

ملک غمش بهتر است از دو جهان زانک

جز غم او ملک پایدار نیابی

گر غم او هست ذره‌ایت مخور غم

زانکه ازین به تو غمگسار نیابی

هرچه که فرمود عشق رو تو به جان کن

ورنه به جان هیچ زینهار نیابی

می فکنی کار عشق جمله به فردا

می به نترسی که روزگار نیابی

پای به ره در نه و ز کار مکش سر

زانکه چو شد عمر وقت کار نیابی

بی‌ادب آنجا مرو وگرنه کشندت

در همه عالم چو خواستگار نیابی

سر چه فرازی پیاده شو ز وجودت

زانکه درین راه یک سوار نیابی

یک قدم این جایگاه بر نتوان داشت

تا سر صد صد بزرگوار نیابی

تو نتوانی که راه عشق کنی قطع

کین ره جانسوز را کنار نیابی

چند روی ای فرید در پی آن گل

خاصه تو زان سالکی که خار نیابی

 
 
 
خاقانی

اهل دلی ز اهل روزگار نیابی

انس طلب چون کنی که یار نیابی

گر دگری ز اتفاق هم‌نفسی یافت

چون تو بجوئی به اختیار نیابی

خوش نفسی نیست بی‌گرانی کامروز

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خاقانی
صائب تبریزی

پا به ادب نه که زخم خار نیابی

بار به دلها منه که بار نیابی

تا به جگر نشکنی هزار تمنا

سینه ریش و دل فگار نیابی

تا نفس خویش را شمرده نسازی

[...]

فیاض لاهیجی

دعوت عشق است اینکه بار نیابی

عزّت عشق اینکه اعتبار نیابی

تا به کف عشق، بی‌هراس چو منصور

سر ننهی، پای تختِ دار نیابی

لنگر کشتیِّ دل، شکستن کشتی است

[...]

حزین لاهیجی

تا شکن از دور روزگار نیابی

بار، در آن زلف تابدار نیابی

تا نظر از کاینات، بازنگیری

نشئهٔ آن چشم پرخمار نیابی

تا ندهی سینه را به داغ محبّت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه