از من بی خبر چه میطلبی
سوختم خشک و تر چه میطلبی
گرچه شهباز معرفت بودم
ریختم بال و پر چه میطلبی
در دو عالم ز هرچه بود و نبود
بگسستم دگر چه میطلبی
ماندهام همچو گوی در ره تو
گم شده پا و سر چه میطلبی
من آشفته را ز عشق رخت
هر دم آشفتهتر چه میطلبی
پیش طرف کلاه گوشهٔ تو
کردهام جان کمر چه میطلبی
گفتهای درد تو همی طلبم
درد ازین بیشتر چه میطلبی
با دلی پر ز درد تو شب و روز
شدهام نوحهگر چه میطلبی
بی خبر ماندهام ز مستی عشق
هستت آخر خبر چه میطلبی
پرده برگیر و بیش ازین آخر
پردهٔ من مدر چه میطلبی
چند باشم نه دل نه جان بی تو
راندهٔ در بدر چه میطلبی
بی تو عطار را روا نبود
خون گرفته جگر چه میطلبی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.