ای مُرَقَّعپوش در خَمّار شو
با مغان مردانه اندر کار شو
چند ازین ناموس و تزویر و نفاق
توبه کن زین هر سه و دیندار شو
یا برو از حلقهٔ مردانِ دین
در میان حلقهٔ کُفّار شو
یا منادی کن اناالحق در جهان
چون اناالحق گفته شد بر دار شو
چون نهای در کفر و در ایمان تمام
گیر زُنّاری و در خَمّار شو
چون حضورت نیست در مسجد دمی
بیمُرقَّع گَرد و با زُنّار شو
عاجزی در دین و زهدِ خویشتن
خیز و زین دینِ تهی بیزار شو
چند باشی در حجابِ خویش تو
عالمِ تجرید را عطّار شو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این زمان برخیز زیر دار شو
پیش آن سرگشتهٔ خونخوار شو
بحر را گویم که هین پر نار شو
گویم آتش را که رو گلزار شو
خواب غفلت میکنی بیدار شو
آخر از خمر خطا هشیار شو
بعد از آن مستی چو ما هشیار شو
عارفانه بر سر بازار شو
نفس خود بشناس ومرد کار شو
در طلب سرگشته چون پرگار شو
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.