بسمالله الرحمن الرحیم
ای عزیزی که چون تو بابائی
ایزد ابناء معرفت را داد
دایم از کوشش تو و چو توئی
قوت و قوت رسد باین اولاد
قافله عشق را توئی چو جرس
مقدحه شوق را توئی چوزناد
سردی روزگار و ابنائش
طبعم افسرده کرد همچو جماد
نسر طایر ز نسر شد واقع
باشهٔ نظم همچو پشه فتاد
لیک گر طبع نیست باکی نیست
جو ز نصر من اللّه اسمتداد
ای که انواع مرگ پرسیدی
ایزد انواع زندگیت دهاد
مرگ نبود که زندگی باشد
وین نمط را بسی بود افراد
سورها ماتم است و ماتم سور
فاقه باشد توانگری عباد
کثرت بی حد و حقیقت تر
شدت نور و قرب سربعاد
فی الموت الذاتی
موت ذاتی ترقی اکوان است
سوی وحدت ز عالم اضداد
رفتن نطفه از جهان گیاه
سوی حیوان پس از مقام جماد
همچنین نفس سوی عقل و عقول
شود ابدال بعد از آن اوتاد
هرچه اندوخت در عوالم پست
در جهان بلند ساخت زیاد
می نکاهد از آن سر موئی
ذلک الواحد هو الاعداد
اضطراری موت معلومست
اختیاری او چهار افتاد
در بیان موتات اربعه
موت ابیض که هست جوع و عطش
در ریاضات یا شروط رشاد
این سحابی است یمطر الحکمه
در احادیث عالی الاسناد
ابیضاض و صفا همی آرد
عکس البطنة تمیت فؤاد
موت اخضر مرقع اندوزیست
در زنی چون دراعهٔ زهاد
مرقعه مدرعه و استحیی
گشته مروی ز سید زهاد
سبزیش خرمی عیش بود
که قناعت کنوز لیس نقاد
موت اسود که شد بلای سیاه
احتمال ملامت است و عناد
لا یخافون لومة لائم
رو ز قرآن بخوان باستشهاد
موت احمر که رنگ خون آرد
باشد این جاخلاف نفس و جهاد
گفت ز اصغر بسوی اکبر باز
آمدیم آن نبی ز بعد جهاد
مردهٔ زنده زندهٔ مرده
عقدهاش دست معرفت بگشاد
مردهٔ زنده زندهٔ عشق است
کرده نفی مراد پیش مراد
میت بین ایدی الغسال
شلاخسر ضعیف در ره باد
تو باو زنده او بحق زنده
اوفنا فی اللّه و توفی الاسناد
زندهٔ مرده مردهٔ جهل است
بی خبر از خدا و راه رشاد
مانده درگورتن جلیس و حوش
همه اهل مقابر اجساد
نفس گیرد ز یار بهتر خوی
چه نشینی تو باقراد و جراد
رفته اندر سئوال کز پس مرگ
کافر ار نیست بهرچیست جهاد
نیست آنی زمانی است این مرگ
بارها مردهاند اهل وداد
موتوا من قبل ان تموتوانه آنست
که کشد دست آدمی ز جهاد
کشش و کوشش از پی مرگ است
تا نباشد نمیرد ام فساد
گر ز اوصاف مرگ میرد کس
شود از غل و سلسلش آزاد
بدر و تقطیر هم تهور وجبن
جربزه و ابلهی شره اخماد
باز ز اوصاف عقل باید مرد
حکمت و عفت و شجاعت و داد
پس شجاعت رود زید قدرت
حکمت خلقی هش رود بر باد
سهرو جوعش فی المثل آرد
ذکر قیوم یا صمد را یاد
متخلق شود لخلق اللّه
همه اسما خداش یادرهاد
آری از بعد طمس هیچ نماند
که پس از مرگ نوش دارو داد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مباحث زندگی و مرگ میپردازد. شاعر ابتدا به اهمیت و نقش پدر اشاره کرده و تأکید میکند که تلاشهای او به نسل آینده قوت میبخشند. وی سپس به چالشهای زندگی و تأثیر آن بر روح و روان افراد میپردازد و زندگی را به عنوان راهی برای رشد و ترقی معرفی میکند.
شاعر بحث میکند که مرگ نه پایان، بلکه یک تغییر و انتقال به سطوح بالاتر از وجود است. او انواع مختلف مرگ و زندگی را بررسی کرده و هر کدام را با ویژگیهای خاص خود توصیف میکند. در اینجا اشاره میشود که برخی مرگها بر اساس نیازهای انسانی و به عنوان فرصتی برای رشد و آگاهی هستند.
شاعر همچنین بر اهمیت تلاش در زندگی و جهاد در راه حقیقت تأکید میکند و باور دارد که آگاهی و معرفت، کلید اصلی رهایی از جهل و رسیدن به زندگی واقعی هستند. در نهایت، او به فضل الهی و آگاهی از ذات الهی اشاره میکند که پس از مرگ میتواند آرامش و نجات را به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: بیا با نام خدا آغاز کنیم، زیرا او رحمتش گسترده و بیپایان است.
هوش مصنوعی: ای عزیز که مانند پدر نیکی هستی و خداوند به فرزندان معرفت و آگاهی بخشیده است.
هوش مصنوعی: همیشه به خاطر تلاش و کوشش تو و به خاطر وجود تو قدرت و نیرویی به این نسل خواهد رسید.
هوش مصنوعی: تو مانند زنگ قافله عشق هستی و باعث بیداری و شوق دیگران میشوی.
هوش مصنوعی: سختی و تلخی روزگار باعث شد که روحیهام مانند یک جسم بیاحساس و بیتحرک، دچار افسردگی شود.
هوش مصنوعی: پرندهای از نسل خود در دام نظم افتاده است، مانند مگسی که به تله میافتد.
هوش مصنوعی: اگر طبیعت تو در کاری مساعد نباشد، نگران نباش، زیرا اعتمادی که به کمک خداوند داری، تو را پیش خواهد برد.
هوش مصنوعی: ای کسی که دربارهی انواع مرگ سؤال کردی، خداوند زندگیهای گوناگونی را به تو عطا کند.
هوش مصنوعی: مرگ به معنای پایان زندگی نیست و در واقع، زندگی در اشکال و سبکهای مختلفی وجود دارد و هر فردی در این مسیر سهمی دارد.
هوش مصنوعی: وجود سورهها برای شخصی نشان از اندوه و غم است، و این غم اگر از فقر و ناداری ناشی شود، نشانهای از ناتوانی و پریشانی در زندگی عبادتکنندگان است.
هوش مصنوعی: زیادتی بیپایان و شدت حقیقت مانند نور است، و نزدیکی به خداوند به سرعت حاصل میشود.
هوش مصنوعی: در مرگ ذاتی.
هوش مصنوعی: مرگ ذاتاً عاملی برای پیشرفت موجودات به سوی وحدت است و از دنیای متضادها میگذرد.
هوش مصنوعی: این بیت به بررسی مراحل تحول و دگرگونی زندگی اشاره دارد. ابتدا از وجود گیاهان سخن میگوید که پس از یک دوره، به مرحلهای از حیات یعنی حیوانات منتقل میشوند. این فرآیند به نوعی نشاندهنده تغییرات و تحولات در طبیعت است که از مرحله ابتدایی و بیتحرکی (جماد) شروع میشود و به زندگی فعال و حیاتی (حیوان) میرسد.
هوش مصنوعی: نفس انسان به سمت عقل و اندیشهها میرود و پس از آن، ابدال (افراد با صفا و پاک) و اوتاد (افرادی که در زمین برای برقراری تعادل و استواری هستند) به او ملحق میشوند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دنیای پایین و ناچیز جمع کرده بود، در دنیای عظیم و بزرگ به سودش تبدیل کرد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگرچه تعداد چیزها ممکن است زیاد به نظر برسد، اما در واقع همه آنها به یک چیز واحد برمیگردند. به عبارت دیگر، همهی تنوعها و تفاوتها در نهایت به یک اصل واحد ختم میشوند.
هوش مصنوعی: مرگ ناگهانی و بدون آمادگی مشخص است، اما مرگ تدریجی و با درک و انتخاب، به چهار حالت مختلف ممکن است بروز کند.
هوش مصنوعی: این جمله به بیان چهار نوع مرگ اشاره دارد که بر اساس روایات و متون دینی مطرح شدهاند. این مرگها شامل مرگ طبیعی، مرگ به دلایل طبیعی، مرگ در جنگ فی سبیل الله و مرگ بر اثر تجلیات الهی میباشند. هر یک از این موارد ویژگیها و ابعاد خاص خود را دارد که نشاندهندهی نوعی از فراق و جدایی از دنیا و ورود به عالم دیگر است.
هوش مصنوعی: مرگ سفید، که سببی چون گرسنگی و تشنگی در تمرینات یا شرایط درستاندیشی است، نشاندهنده این است که در مسیرهای سخت و مشقتبار، انسان باید آمادهٔ مقابله با مشکلات باشد.
هوش مصنوعی: این عبارت اشاره به مجموعهای از احادیث بسیار معتبر و با ارزش دارد که مانند یک ابر پر از دانش و حکمت هستند. آنها منبعی غنی از آموزهها و راهنماییهای مهم به شمار میروند.
هوش مصنوعی: سفیدی و صفایی که میآورد، تصویری از درون را به قلب زنده نشان میدهد.
هوش مصنوعی: مرگ سبز نوعی است که در وجود زنی مانند زهاد، به شکلی دلنشین و زیبا جلوه میکند.
هوش مصنوعی: دستاری که به چهره زاهدان میزنند و به آن زرق و برق میبخشند، دیگر رنگ و بویی ندارد و در برابر زهد و پارسایی احساس شرم میکند.
هوش مصنوعی: پیشرفت و رونق زندگی به خاطر سبزی و خرمی است که از قناعت به دست میآید، نه از گزند و حسرتها.
هوش مصنوعی: مرگ تاریک به وجود آمده، نشانهای از مشکلاتی است که موجب سرزنش و مخالفت میشود.
هوش مصنوعی: آنها از سرزنش هیچ سرزنشگری نمیترسند. روزی قرآن بخوان که گواهی دهد بر حقایق.
هوش مصنوعی: مرگ سرخ، که رنگش به خون میزند، در اینجا مخالف نفس و مبارزه است.
هوش مصنوعی: ما از سمت کوچکتر به سوی بزرگتر بازگشتیم، آن پیامبر بعد از جنگ به اینجا آمد.
هوش مصنوعی: مردهای که زنده است و زندهای که مرده، به وسیله درک و شناخت، ارتباطات و گرههایشان را برطرف کرده است.
هوش مصنوعی: عشق باعث میشود که انسانها برای خودشان و دیگران معنای تازهای بیابند. گاهی اوقات در پی عشقی حقیقی، انسانها از خواستههای خودشان چشمپوشی میکنند و به دنبال آرزوهای بزرگتری میروند که شاید در ابتدا قابل دسترس نباشند. عشق، زندگی را از نو زنده میکند و به انسانها دلیلی برای ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: این بیت به طور کلی به توصیف حالتی اشاره دارد که در آن یک میت (جسد) در دستان کسانی که او را شستشو میدهند، قرار دارد و در شرایطی ضعیف و آسیبپذیر است. به عبارت دیگر، احساس ناامیدی و ضعف در مقابل شرایط سخت و بیرحم حاکم بر زندگی و مرگ به تصویر کشیده میشود.
هوش مصنوعی: تو زندهای به واسطه او و او به حق زنده است. در راه خدا فنا شو و به او پیوند بخور.
هوش مصنوعی: انسان زندهای که از حقیقت و زیباییهای زندگی بیخبر است، در واقع شبیه به مردهای است که به جهل و نادانی دچار شده و از خداوند و مسیر درست زندگی بیخبر است.
هوش مصنوعی: در گورستان نشستهام و همه اهل قبور، اجساد در کنار من قرار دارند.
هوش مصنوعی: با محبتی که از دوست دریافت میکنی، بهتر است که خود را به جای درگیریهای بیفایده نگذاری و به زندگی شایسته ادامه دهی.
هوش مصنوعی: شخص به دنبال جواب این سوال است که بعد از مرگ کافر، چه نیازی به جهاد وجود دارد.
هوش مصنوعی: زندگی لحظهای است که در آن بارها از دنیای فانی رفتهاند و مردان راستین همیشه درگیر مرگ و زندگی هستند.
هوش مصنوعی: مردم باید قبل از آنکه جسمشان بمیرد، روح و جان خود را بسازند و برای کارهای نیک تلاش کنند.
هوش مصنوعی: انسان همیشه در تلاش و کوشش است تا از مرگ بگریزد و با این فعالیتها، از فساد و نابودی جلوگیری کند.
هوش مصنوعی: اگر کسی از ویژگیهای مرگ بمیرد، دیگر از زنجیرها و بندهای دنیا رهایی خواهد یافت.
هوش مصنوعی: شجاعت و ترس، جسارت و نادانی، طمع و بیحوصلگی هر یک ویژگیهای متفاوتی هستند که در رفتار انسانها میتوان مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: باید به ویژگیهای عقل توجه کرد؛ همچون حکمت، عفت، شجاعت و دادگری که از نشانههای انسانیت هستند.
هوش مصنوعی: پس وقتی شجاعت از میان برود، قدرت و حکمت نیز از بین میروند و تا زمانی که این وضعیت ادامه داشته باشد، همه چیز به باد میرود.
هوش مصنوعی: اگر کسی در حال گرسنگی و تنگدستی باشد، با یادآوری نام خداوند که همیشه پایدار و بینیاز است، میتواند آرامش و قوت قلب پیدا کند.
هوش مصنوعی: افراد باید خود را به صفات و ویژگیهای الهی بیارایند و نامهای خداوند را در وجود خود به یاد داشته باشند.
هوش مصنوعی: بله، پس از تاریکی و ناامیدی، دیگر چیزی نمانده است که پس از مردن، میتوان دارویی برای درمان یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
شاد زی با سیاهچشمان، شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
ز آمده شادمان بباید بود
وز گذشته نکرد باید یاد
من و آن جعدموی غالیهبوی
[...]
هر که بود از یمین دولت شاد
دل بمهر جمال ملت داد
هر که او حق نعمتش بشناخت
میر مارا نوید خدمت داد
طاعت آن ملک بجا آورد
[...]
پادشاهی برفت پاک سرشت
پادشاهی نشست حورنژاد
از برفته همه جهان غمگین
وز نشسته همه جهان دلشاد
گر چراغی ز پیشِ ما برداشت
[...]
آن شنیدی که حیدر کرار
کافران کشت و قلعه ها بگشاد
تا نداد او دو قرص نان جوین
هفده آیت خداش نفرستاد
روزگاریست سخت بی فریاد
کس گرفتار روزگار مباد
شیر بینم شده متابع رنگ
باز بینم شده مسخر خاد
نه به جز سوسن ایچ آزادست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.