ای قد تو سرو بوستانها
وی روی تو ماه آسمانها
گل جیب دریده تا فتاده
آوازهٔ تو به گلستانها
خوبان به جهان بسی بود لیک
آن تو کجا و آن آنها
صبری بده ای خدا به بلبل
یا مرحمتی به باغبانها
برگوی تو از سگان مایی
تا خود شنوند پاسبانها
تاب تب هجرت ای پریروی
آتش زده مغز استخوانها
ای شوخ ز جور تو صد آوخ
وی دوست ز دست تو فغانها
بیماه رخت ز اشک شبها
تا صبح شما رم اخترانها
افسانهٔ ما هر آنکه بشنید
لب بست دگر ز داستانها
اسرار نگاهدار کاسرار
در دل دارند رازدانها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد. شاعر از قد و قامت او بهعنوان یک سرو در باغها و از چهرهاش بهعنوان ماهی در آسمان یاد میکند. گلها تحت تأثیر زیبایی او به زمین میافتند و آوازهاش به گلدانها میرسد. شاعر بیان میکند که در دنیا زیبایانی زیاد هستند، اما هیچکس به اندازه محبوبش نمیخندد. او از خدا درخواست صبر میکند و یا کمکی برای باغبان که عاشق است. شاعر به آتش عشق و درد هجرت اشاره میکند و از فراق میگوید. سرانجام، او به رازها و داستانهای عشق اشاره میکند و میگوید کسانی که داستان عشق او را میشنوند، از آن لب میبندند.
هوش مصنوعی: تو همچون سروهای زیبا در باغها هستی و چهرهات به ماههای آسمان میماند.
هوش مصنوعی: گل که جیبش پاره شده، صدای تو را به گلستانها رسانده است.
هوش مصنوعی: در دنیا بسیار انسانهای خوب و نیکو وجود دارند، اما تو کجا و آنها کجا.
هوش مصنوعی: خداوندا، به بلبل صبری عطا کن یا به باغبانها رحمتی ارزانیدار.
هوش مصنوعی: تو از سگان ما سخن بگو تا پاسبانها هم این را بشنوند.
هوش مصنوعی: ای محبوب زیبا روی، درد و شوق سفر تو مانند آتش در جان و استخوانهایم شعلهور شده است.
هوش مصنوعی: ای عزیف، از دست تو چقدر ناله و زاری میکنم! این همه درد و غم ناشی از رفتارهای ناپسند توست.
هوش مصنوعی: در شبهای بدون ماه، چشمانم پر از اشک میشود و تا صبح به یاد تو و ستارهها سر میکنم.
هوش مصنوعی: هر کسی که داستان ما را بشنود، دیگر هیچ چیزی از قصههای دیگر نمیگوید و سکوت میکند.
هوش مصنوعی: نگاهدارها، یعنی کسانی که رازها را در دل دارند، اسرار را در خود نگه میدارند و از افشا کردن آنها خودداری میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای غارت عشق تو جهانها
بر باد غم تو خان و مانها
شد بر سر کوی لاف عشقت
سرها همه در سر زبانها
در پیش جنیبت جمالت
[...]
ای مهر تو در میان جانها
وای مهر تو بر سر زبانها
قدر تو گذشته از فلکها
صیت تو فتاده در جهانها
قاصر ز ثنای تو زبانها
[...]
نظاره کنان به روی خوبت
چون درنگرند از کرانها
در روی تو روی خویش بینند
این است تفاوت نشانها
نظار گیان روی خوبت
چون در نگرند از کرانها
در آینه نقش خویش بینند
زین است تفاوت نشانها
نظارگیان روی خوبت
چو در نگرند از کرانها
در روی تو روی خویش بینند
زینجاست تفاوت نشانها
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.