صبا از ما بگو آن بیوفا را
شکیبا تا بکی گشتی تو ما را
چو ما را در حریمت بار نبود
مده باری ره اغیار دغا را
نیائی چون برم از ناز باری
غباری کن ز ره همره صبا را
تو در پیمان شکستن ختمی و نسخ
نمودی از جهان کیش وفا را
ز بس خون ریزد او ترسم که گویند
خدا ناکرده نشناسد خدا را
چو هر چیزی نخست اندازه ای یافت
چرا اندازه ای نبود جفا را
به بند از شکوه لب اسرار چون نیست
بکیش عشق ره چون و چرا را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از صبا (نسیم) میخواهد که داستان معشوق بیوفا را بگوید و از او میخواهد که دیگر صبر ندارد. او به چالشهایی که در عشق روبهرو شده اشاره میکند و از عدم وفای معشوق ابراز ناراحتی میکند. شاعر همچنین به عواقب بیوفایی معشوق اشاره میکند و میگوید که ممکن است خداوند نیز او را نشناسد. در نهایت، از نبود حد و اندازه در ستمها و بیوفاییها گلایه میکند و میپرسد که چرا در عشق، دلیل و چرا موجود نیست.
هوش مصنوعی: ای نسیم، از ما بگو به آن شخص بیوفا که تا چه زمانی توانستهاست ما را تحمل کند.
هوش مصنوعی: اگر ما را در حریم تو از بار خود خالی کردهای، پس چرا باری بر دوش بیگانگان فریبنده میگذاری؟
هوش مصنوعی: چون از ناز و لطافت به سکوتی میرسم، با سبکسری خود بخواهم که باد صبا را همراهم کند و بادی از غباری به همراه داشته باشد.
هوش مصنوعی: تو در شکستن عهد و پیمان بینظیری و باعث شدی که از دنیا رسم وفاداری محو شود.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه او بسیار خون میریزد، میترسم که بگویند خدای ناکرده خدا را نمیشناسد.
هوش مصنوعی: هر چیزی در ابتدا یک اندازه و مقداری دارد، اما چرا در مورد ظلم و بیعدالتی اندازهای مشخص نشده است؟
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این موضوع اشاره میکند که در عشق و محبت، نیازی به سوال و پرسش دربارهی اسرار و رازهای آن نیست. عشق به خودی خود، راهی روشن و بدون تردید برای پیش رفتن است و میتوان به راحتی از آن بهرهبرداری کرد بدون اینکه به جزئیات و حرف و حدیثها توجه کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به حق نالم ز هجر دوست زارا
سحرگاهان چو بر گلبن هَزارا
قضا گر داد من نستاند از تو
ز سوز دل بسوزانم قضا را
چو عارض برفروزی میبسوزد
[...]
خداوندا بگردانی بلا را
ز آفتها نگه داری تو ما را
سپاس و آفرین آن پادشا را
که گیتی را پدید آورد و ما را
سر و سرهنگْ میدان وفا را
سپهسالار و سر خیلْ انبیا را
نصیبی ده ز گنج خود گدا را
نوائی ده بلطفت بی نوارا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.