گنجور

 
 
 
رودکی

به حق نالم ز هجر دوست زارا

سحرگاهان چو بر گلبن هَزارا

قضا گر داد من نستاند از تو

ز سوز دل بسوزانم قضا را

چو عارض برفروزی می‌بسوزد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رودکی
کمال‌الدین اسماعیل

ایا صدری که شد پیش ضمیرت

همه اسرار گردون آشکارا

به خدمت چند بار آمد دعاگو

به عزم آن که بستاید شما را

کشیده از برای عرض در سلک

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه