اتی الرّبیع قیل الهموم بالنغماتی
بگیر جام شرابی بنوش آب حیاتی
قدم نهاده به بالین و من به شکر قدومش
نثرت درّ فؤادی علیه فی الخطواتی
نموده آینهٔ حق نمای موسی دل را
و میض انقلب الطرف منه ذاحسراتی
اگر نه شرک بدی چون بدیدمی زلفت
عبدت کالثنوی النور منک و الظّلماتی
به بحر چند رسد آب دیده نور دو دیده
الام نیته قلبی اصعد الزّفراتی
تو شمع انجمن و من ز دوری تو سیهروز
خیالکم لضمیر الانیس فی الخلواتی
مبند بر شتر ای ساربان محامل جانان
فلا محیص لک الیوم ان جرت عبراتی
مشام کو که توان نکهتی شنید وگرنه
فمن حدائقة کم تفوح من نفخاتی
ز سوز عشق خدا کیمیا شدی اسرار
فها سبیکة قلبی المذاب فی الو جناتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر درباره عشق و تمایل به وصال محبوب است. شاعر از شوری در دل و آرزوهایش برای نزدیکی به معشوق سخن میگوید. او در عین حال از درد و فراق ناشی از دوری محبوبش نیز یاد میکند. در این شعر احساسی عمیق و تفکری روحانی حاکم است؛ شاعر با زبان استعاری و تصویرهای زیبا، عشق را به آب حیات و نور تشبیه میکند و از صفات دلانگیز محبوبش میگوید. همچنین، او به پیوند میان عشق و سوز و گداز دل اشاره میکند و آرزو دارد تا از درد فراق رهایی یابد.
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده است، بیایید با نغمهها و آهنگها غمها را فراموش کنیم و از شراب بنوشیم تا زندگی و شادابی را در وجودمان احساس کنیم.
هوش مصنوعی: او به کنار بستر من آمده و من به خاطر حضورش با تمام وجودم شکرگزارم و گوهر وجودم را به پایش نثار میکنم.
هوش مصنوعی: دل موسی به حقیقت خداوندی آشنا شد و گویی آینهای از درونش نمایان شد. او در این شناخت، دگرگونیها و دردهای درونیاش را میبیند و به عمق احساسات، حسرتها و تجربیاتش پی میبرد.
هوش مصنوعی: اگر غیر از این باشد که من جز بدیها چیزی از زلف تو نمیبینم، پس من همواره به تو مانند عبدی هستم که نور تو را در ظلمتها میبیند.
هوش مصنوعی: چقدر اشک میتواند به دریا برسد؟ دو چشم من همواره به خاطر نیت قلبیام، نفسهای عمیق میکشد.
هوش مصنوعی: تو روشنی بخش جمع و محفل هستی، و من از دوری تو در غم و اندوه به سر میبرم. در تنهاییهایم فقط به یاد تو هستم.
هوش مصنوعی: ای باربر، بر شتر خود نبار، چون جانان را باید برد. امروز برای تو فرار و راهی نیست اگر اشکی بریزم.
هوش مصنوعی: حس بویایی کیست که بتواند عطر خوش را احساس کند؟ وگرنه باغهایی که از آنها بوی خوش برمیخیزد، کجا هستند؟
هوش مصنوعی: به خاطر عشق به خدا، تو به مانند یک زهره یا الماس درخشان شدهای. دل من که در آتش عشق میسوزد، به معانی عمیق و زیبا دست یافته است و به آن باغهای بهشتی نزدیک شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سَلِ المَصانعَ رَکباً تَهیمُ فی الفَلَواتِ
تو قدرِ آب چه دانی؟ که در کنارِ فراتی
شبم به رویِ تو روز است و دیدهها به تو روشن
و اِن هَجَرتَ سَواءٌ عَشیَّتی و غَداتی
اگر چه دیر بماندم امید برنگرفتم
[...]
شهدت فیک جمالا فینت فیبذاتی
قتلتنی بلحاظ و ذات عین حیاتی
ز چشم مست و خرابت مدام مست و خرابم
ولیس نشوءت فی الحب من کوس شقاتی
چو از جمیع جهاتست جلوه گاه تو چشمم
[...]
به یاد آب مجاور دلا در این فلواتی
بود سراب گمان میکنی مقیم فراتی
صنم پرست بدل بر زبان صمد ز چه گوئی
به کعبه و به بغل در نهفته لات و مناتی
اجل ز مرگ خلاصت دهد کشی ز چه منت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.