شمارهٔ ۱۱۰
ز جهان بود وجود تو غرض
گل عرض بوده و بود تو غرض
گرچه مسجود ملک شد آدم
بود از آن سجده سجود تو غرض
زین همه شاهد و مشهود بود
ذوق را شهد شهود تو غرض
گرچه دستان زن گل شد بلبل
داشت در پرده سرود تو غرض
آنچه کالاکه در این بازار است
هست سرمایه و سود تو عرض
بزم آرا و چمن پیرا را
در دو کون است و رود تو غرض
گرچه نعت گل و نسرین میگفت
داشت اسرار درود تو غرض
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...