گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیری لاهیجی

ای روی چو خورشیدت تابان ز همه اشیا

ز آئینه هر ذره حسن رخ تو پیدا

از پرتو روی تو پیداست همه عالم

وز مهر جمال تو ذرات جهان شیدا

در آینه رویت شد جمله جهان ظاهر

هم مظهر حسن تست گر صورت و گر معنی

از نور رخت روشن گر کعبه و گر مسجد

وز کفر خم زلفت پیداست کلیساها

شد کون و مکان روشن ز انوار جمال تو

ای نور رخت پیدا از دنیی و از عقبی

در بحر وصال تو غرقست همه عالم

گر مؤمن و گر کافر گر جاهل و گردانا

آزاده ز هر قیدی مانند اسیری شو

تا حسن رخش بینی پیدا ز همه اشیا