گنجور

 
اسیری لاهیجی

ای از جمال رویت کون و مکان منور

وی از نسیم زلفت جان جهان معطر

مهر رخت تجلی چون کرد بهر اظهار

مجلای حسن او شد ذرات کون یکسر

از رخ نقاب زلفت بردار تا نماند

نام و نشان بعالم از مؤمن و ز کافر

از تابش جمالت جان محو مطلق آمد

چون او فتاد پرده از روی حسن انور

سلطان ملک خوبی آورد رو بعالم

بگرفت خیل حسنش آفاق را سراسر

مخمور چشم مستت گشتم بیار ساقی

زان می که نیست او را حاجت بجام و ساغر

تا جان عشقبازان گردد بشوق افزون

هر لحظه روی جانان بنمود حسن دیگر

هردم بیاد رویش جمع آورم دل و جان

بازش کند پریشان سودای زلف دلبر

مرغ دل اسیری اندر هوای وصلش

پرواز می نماید هر دم ز عرش برتر

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
فرخی سیستانی

آن کیست کاندر آمد بازی کنان ازین در

رویی چو بوستانی از آب آسمان تر

باز این چه رستخیزست این خود کجا درآمد

این را که ره نمودست از بهر فتنه ایدر

ای دوستان یکدل، دل باز شد ز دستم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
قطران تبریزی

آذر فرو زو می خور شاها بماه آذر

آیین ماه آذر بوی می است و آذر

باد ابد رد مانده دشمنت چون کمانه

بگذار شادمانه صدا ور مزدو آذر

یک بخشش تو کردن بار دویست گردون

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
مسعود سعد سلمان

آن دلفریب دلکش و آن دلربای دلبر

با صد هزار کشی خندان درآمد از در

تنبول کرده آن بت تنبول کرده پیدا

سی و دو نار دانه در نار دانش اندر

تا کیمیای حسنش کرده ست لعل درش

[...]

امیر معزی

فرخنده باد و میمون این مجلس منور

بر شهریار گیتی شاهنشه مظفر

شاهی کجا رسیدست از همت بلندش

تختش به هفت گردون عدلش به هفت کشور

اَسْلاف را به عدلش جاه است تا به آدم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
جمال‌الدین عبدالرزاق

دیدی تو اصفهانرا آنشهر خلد پیکر

آن سدره مقدس آن عدن روح پرور

آن بارگاه ملت وان تختگاه دولت

آن روی هفت عالم وانچشم هفت کشور

هر کوچه جویباری محکم بمهر عصمت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه