گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیری لاهیجی

ما می پرست یار و جهان می پرست ما

مامست عشق و کون ومکان بوده مست ما

جنب وجودم از می توحید حق پرست

زاهد مکن بسنگ ملامت شکست ما

در ملک عشق منصب ما بین چو شد بلند

ماپست یارو جمله جهان گشته پست ما

هر ماهیی که بود درین بحر بی کران

موج کرم فکند تمامی بشست ما

ذرات کون آینه مهر روی اوست

این روی دیده بود ز بت بت پرست ما

بر وحدت خدا همه ذرات شاهدند

گر منکری شنو تو جواب الست ما

ما پشت پا زدیم اسیری بهر دو کون

تا اوفتاد دامن عشقش بدست ما

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

سعدی

رفتیم اگر ملول شدی از نشست ما

فرمای خدمتی که برآید ز دست ما

برخاستیم و نقش تو در نفس ما چنانک

هر جا که هست بی‌تو نباشد نشست ما

با چون خودی درافکن اگر پنجه می‌کنی

[...]

صائب تبریزی

در زیر بار مهره گل نیست دست ما

ز اشک تاک سبحه کند می پرست ما

نه گوشه کلاه و نه زلف و نه توبه ایم

خوبان چه بسته اند کمر در شکست ما؟

طغرای مشهدی

از بس که دید رو، ز لب می پرست ما

ساغر برون نرفت چو نرگس ز دست ما

چون گل، حریف بستن دستار نیستیم

دستار بسته ای مگر افتد به دست ما

ما را چونی به بند تن خویش بسته اند

[...]

فیاض لاهیجی

لبریزِ شکوه شد دل حسرت‌پرست ما

کو طرف دامنی که بیفتد به دست ما!

آزار ما روا نبود بیش ازین دگر

رنگ شکسته‌ایم چه حاصل شکست ما!

دست دعا برای تو داریم بر سپهر

[...]

حزین لاهیجی

می چون سبو کشید، لب می پرست ما

در کارگاه سعی، نجنبید دست ما

ما کرده ایم دانه ی دل در زمین عشق

از آسیای چرخ نیاید شکست ما

امروز، زاهد از لب ما بوی می شنید

[...]