در باز شد ز میکده ناموس و نام را
ساقی صلای باده بگو خاص و عام را
مست و خراب و بیخودم ای پیر می فروش
بنمای راه میکده مستان جام را
دریاب ساقیا بدو جامی دگر مرا
هشیار ساز بیخود مست مدام را
دوران بکام ماست بده باده ساقیا
از من مپرس هیچ حلال و حرام را
مست شراب عشق ز هشیار عقل به
با زاهدان بگوی ز ما این پیام را
زلف چوشب حجاب رخ همچو مه چراست؟
بگشا ز رونقاب و بروز آرشام را
مفتی چو عقل ره نبرد در مقام عشق
از عاشقان بجوی نشان این مقام را
عشاق پخته در حرم وصل محرمند
کی ره بود ببزم تو زهاد خام را
در عاشقی چو شهره شهرم اسیریا
گر عاقلی ز ما مطلب ننگ و نام را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از میکده و بادهنوشی سخن میگوید و به مستی و عشق اشاره میکند. او از ساقی میخواهد تا بادهای دیگر به او بدهد و او را از حالت هشیار خارج کند. شاعر به دورانی اشاره میکند که همه چیز به کام است و باده مینوشد بدون نگرانی از حلال و حرام. همچنین، او زاهدان را به نادانی نسبت به عشق متهم میکند و پیامی برای آنها دارد. در نهایت، شاعر به عشق و مستی خود افتخار میکند و خود را در این عرصه آزاد و مستقل میداند و به عقل و افتخارات رایج اشاره میکند که وی را محصور نمیکند.
هوش مصنوعی: در میکده در باز شد و حجابها کنار رفت، ساقی صدای خود را بلند کرد و به همه، خاص و عام، خبر از نوشیدنی خوشمزه داد.
هوش مصنوعی: من در حال حاضر مست و سرگشتهام، ای فروشندهی شراب، لطفاً راهی که به میکده میرسد را به من نشان بده تا بتوانم جام را پر کنم.
هوش مصنوعی: ای ساقی، دوباره به من جامی بده و مرا هشیار کن تا از حالت بیخودی و مستی دائمی بیرون بیایم.
هوش مصنوعی: زمانه به نفع ماست، پس ای ساقی، شادی را برای ما بیاور و از من درباره حلال و حرام نپرس.
هوش مصنوعی: خ Wine of love has made me intoxicated, beyond the rational understanding of the wise. Tell the ascetics that this is our message.
هوش مصنوعی: چرا زلف تو به مانند حجاب، چهرهات را همچون ماه پنهان کرده است؟ آن را باز کن و زیباییات را به نمایش بگذار.
هوش مصنوعی: اگر عقل در مسیر عشق نتواند راهی پیدا کند، از عاشقان بخواه تا نشانی از این مقام را به تو بدهند.
هوش مصنوعی: محبتهای عمیق و پخته در حریم عشق، مخصوص کسانی است که به حقایق وصال دست یافتهاند. آیا میتوان در جشن عشق، حضور افرادی را که هنوز در مرحلهی ابتدایی هستند، تصور کرد؟
هوش مصنوعی: در عشق، من به عنوان معروفترین فرد شناخته میشوم؛ حتی اگر کسی عاقل باشد، نباید به ما و مسائل مربوط به شهرت و نام توجه کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جورست پیشه گنبد فیروزه فام را
آخر غلام توست، ادب کن غلام را
صوفی بیا که آینه صافیست جام را
تا بنگری صفای می لعلفام را
راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست زاهد عالیمقام را
عَنقا شکار کَس نشود دام بازچین
[...]
در خور اگر نییم می لعل فام را
ای کاش تر کنند به بویی مشام را
بر قدر زخم مرهم لایی نمی دهند
زان می که طعم و بوش گزد مغز و کام را
بر بام ما دریغ نپایید هفته یی
[...]
در گردش آورید می لعلفام را
زین بیش خشک لب مپسندید جام را
از بسکه سست گشته تن مبتلا مرا
سازد هوای چشم زدن توتیا مرا
تا رو نهد به پای تو، قالب تهی کند
رشک است بر سعادت آن نقش پا مرا
تا دل بیاد آن گل رخسار بسته ام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.