ای پسر تا به فلک ظن سخاوت نبری
کانچه بدهد به یسارت بستاند به یمین
آفتابش که در این دعوی رایت بفراشت
اگر انصاف دهی آیت بخلیست مبین
از بخیلی نبود آنکه کسی دادهٔ خویش
برکشد از سر آن تا فکند در بر این
پارهٔ ابر سیه را ندهد بهرهٔ نور
تا به اندازهٔ آن باز نخواهد ز زمین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به پسرش میگوید که بر سخاوت دیگران تردید نکند، زیرا آنها در واقع از بذل و بخشش خود کم نمیکنند. او تأکید میکند که اگر انصاف به خرج دهد، متوجه میشود که بخلی در کار نیست. چرا که کسی که چیزی میدهد، در واقع چیزی را از خود کم نمیکند و در نهایت، مانند ابر تیرهای که نمیتواند نور بخورد، هیچ چیز را به اندازه خود نمیگیرد.
هوش مصنوعی: ای پسر، تا وقتی که به آسمان بلند فکر نمیکنی و گمان نمیکنی که بخشش و سخاوت در آنجا است، بدان که آنچه به تو میدهد، تنها به عجز و ناتوانیات میستاند.
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید در این بحث و جدل پرچم خود را بر افراشت، اگر به انصاف نگاه کنی، نشانهای از بخل و حرص در آن نمایان نیست.
هوش مصنوعی: این بیت میگوید که از روی بخل و حسد نیست که کسی چیزی را که به دیگران داده، پس بگیرد و بر سر آن برگرداند. بلکه این کار نشاندهندهی نوعی رفتار ناپسند است که به خاطر حسادت یا عدم رعایت حقوق دیگران انجام میشود.
هوش مصنوعی: اگر یک تکه ابر سیاه نور را نگیرد، زمین هم به اندازهٔ همان نور نخواهد داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مکن ای دوست بما بدنتوان کرد چنین
به حدیثی مرو از پیش و بکنجی منشین
چندازین خشم، جز از خشم رهی دیگر گیر
چند ازین ناز، جز از ناز طریقی بگزین
کودک خرد نیی تو که ندانی بد و نیک
[...]
ملک شیردل پیلتن پیلنشین
بوسعید بن ابوالقاسم بن ناصر دین
نه من و نیمش تیغی که بدو جوید کین
سه رش و نیم، درازی یکی قبضه ازین
ای بت زیبا کافر دلی و کافر دین
کفر و ایمان شده از زلف و رخت هر دو یقین
اگر آن ظلمت کاندر دل پر ظلمت توست
روز را بودی تاریک شدی روی زمین
وگر آن نور که بر دو رخ نورانی توست
[...]
رمضان آمد و آورد ز فردوس برین
صد هزاران مدد خیر بر شاه زمین
رمضان ناظم اسباب صیامست و قیام
ای همه شادی آن ماه که او هست همین !
دیده از هیبت او طایفهٔ شرک فتور
[...]
عید فرخ بسرای ملک مشرق و چین
بار خواه آمد و زانو زد و بوسید زمین
به زمین بوس چو فردوس بیاراست سرای
بست آیین به جمال ملک مشرق و چین
بستن آیین بر روی زمین نادر نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.