غزل شمارهٔ ۹
ای غارت عشق تو جهانها
بر باد غم تو خان و مانها
شد بر سر کوی لاف عشقت
سرها همه در سر زبانها
در پیش جنیبت جمالت
از جسم پیاده گشته جانها
در کوکبهٔ رخ چو ماهت
صد نعل فکنده آسمانها
نظارگیان روی خوبت
چون در نگرند از کرانها
در روی تو روی خویش بینند
زینجاست تفاوت نشانها
گویم که ز عشوهای عشقت
هستیم ز عمر بر زبانها
گویی که ترا از آن زیان بود
الحق هستی تو خود از آنها
تا کی گویی چو انوری مرغ
دیگر نپرد از آشیانها
داند همهکس که آن چه طعنهست
دندانست بتا در این دهانها
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
امین کیخا نوشته:
کوکبه / در پیش روی خرامیدن شهسواران و بزرگان میله ای می برده اند که رویش یک ستاره یا ماه بوده است به همین دلیل کوکبه یا ستاره به معنای گروه همراهان بزرگان نام گرفته است .
👆⚐
ناصر دوستعلی نوشته:
در بیت هفتم: «عشوههای» درسته
👆⚐