یار ما را به هیچ برنگرفت
وانچه گفتیم هیچ درنگرفت
پردهٔ ما دریده گشت و هنوز
پرده از روی کار برنگرفت
درنیامد ز راه دیده به دل
تا دل از راه سینه برنگرفت
خدمت ما به جز هبا نشمرد
صحبت ما به جز هدر نگرفت
جز وفا سیرت دلم نگذاشت
جز جفا عادتی دگر نگرفت
هیچ روزی مرا به سر نامد
که دلم عشق او از سر نگرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس ناکامی و ناامیدی شاعر نسبت به عشق و ارتباطات است. او میگوید که هرچه گفته، نتیجهای نداشته و هیچ چیز به سرانجام نرسیده است. پرده از روی کار او کنار رفته، اما هنوز حقیقتی آشکار نشده و دلش از دیدن معشوق خالی است. او احساس میکند که تلاشهایش بیفایده بوده و عشقش به معشوق هیچ پایانی ندارد و هر روز با عشق او زندگی میکند. به طور کلی، این شعر حاکی از جدایی و دردهای ناشی از عشق ناتمام است.
هوش مصنوعی: محبوب ما هیچ توجهی به ما نکرد و آنچه که گفتیم نیز بیپاسخ ماند.
هوش مصنوعی: پردهی ما چیده شده و از آن سو هنوز پردهای از روی کار برنداشته است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که چشم به دل پیوسته نشود، دل از سینه برای محبت و عشق نخواهد آمد.
هوش مصنوعی: ما هیچ چیز خاصی از خدمتمان بهرهمند نمیشویم و گفتوگوهایمان هم به نتیجهای نمیرسد.
هوش مصنوعی: جز وفا، دل من چیزی جز خیانت را نپذیرفت و عادت دیگری به جز بیوفایی را نداشته است.
هوش مصنوعی: هیچ روزی برای من نگذشت که عشق او از دل من بیرون برود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با وی از هیچ لابه در نگرفت
پرده از روی کار بر نگرفت
گوش دیوانه پند در نگرفت
بیخ ببرید و اره بر نگرفت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.