کرا در شهر برگویم غم دل
که آید در دو عالم محرم دل
دلی دارم همیشه همدم غم
غمی دارم همیشه همدم دل
دل عالم نمی‌دانم یقین دان
از آن افتاده‌ام در عالم دل
دلی و صد هزاران آه خونین
ز حد بگذشت الحق ماتم دل
کنار مرحمت ار باز گیری
به خرواران فرو ریزم غم دل
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
کرا در شهر برگویم غم دل
که آید در دو عالم محرم دل
دلی دارم همیشه همدم غم
غمی دارم همیشه همدم دل
دل عالم نمی‌دانم یقین دان
از آن افتاده‌ام در عالم دل
دلی و صد هزاران آه خونین
ز حد بگذشت الحق ماتم دل
کنار مرحمت ار باز گیری
به خرواران فرو ریزم غم دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از ایشان جوی اینجا مرهم دل
که ایشانند اینجا محرم دل
جوانی صرف کرده در غم دل
شمرده زخم دل را مرهم دل
مرا جان بر لب آمد از غم دل
نشینم تا به کی در ماتم دل؟
نه در دنیا نه مافیهاش، فایز!
نبینم عالمی جز عالم دل
مرا شوریست بر سر از غم دل
نمی‌دانم کنون بیش و کم دل
ترشح میکند از دیده من
دمادم اشک خونین از یم دل
یکی امروز با ما سیر دل کن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.