یافت احوال جهان رونق جاویدانی
چرخ بنهاد ز سر عادت بیفرمانی
در زمان دو سپهدار که از گرد سپاه
بر رخ روز درآرند شب ظلمانی
باز در معرکه چون صبح سنانشان بدمد
دل شب همچو رخ روز شود نورانی
دو جهانگیر و دو کشور ده و اقلیم سنان
نه به یک ملک به صد ملک جهان ارزانی
عضد دولت و دین آن همه افریدونی
ناصر ملت و ملک این همه نوشروانی
رای آن بر افق عدل کند خورشیدی
قدر این بر فلک ملک کند کیوانی
عدلشان گویی خاصیت لاحول گرفت
چون قضا تهنیهشان گفت به گیتیبانی
زانکه در سایهٔ او مینتواند که زند
هیچ شیطان ستم نیز دم شیطانی
پاسشان حبس زمین است و درو قارونوار
فتنه و جور و ستم هر سه شده زندانی
گر زمین را همه در سایهٔ انصاف کشند
جغد جاوید ببرد طمع از ویرانی
ور جهان را گره ابروی کین بنمایند
بگریزد ز جهان صورت آبادانی
ور به چشم کرمی جانب بالا نگرند
چرخ بیرون شود از ورطهٔ سرگردانی
ور ز فغفور و ز قیصر مثلا یاد کنند
هر دو بر خاک نهند از دو طرف پیشانی
گشته بخشودن ایشان سبب آسایش
گشته بخشیدن ایشان سبب آسانی
بزم ایشان چو بهشتست که بر درگه او
مرحباگویان اقبال کند رضوانی
رزم ایشان چو سعیرست که در حفرهٔ او
اخسئوا خوانان شمشیر کند نیرانی
هر کجا ژاله زند ابر کمانشان بینی
موجها خاسته از خون عدو طوفانی
تا جه ابریست کمانشان که چو باران بارد
آسمان بر سر خورشید کشد بارانی
تیغشان گر به ضیافت چو خلیلالله نیست
دام و دد را چکند روز وغا مهمانی
دستشان گر ید بیضای کلیمالله نیست
چکند رمح درو همچو عصا ثعبانی
شکل توقیع مبارکشان تقدیر بدید
گفت برنامهٔ ما چون نکنی عنوانی
ملکشان را مدد از جغری و طغرل کم نیست
زان امیری برسیدند بدین سلطانی
ملک یزدان به غلط کی دهد آخر سریست
اندرین ملک بدین منتظمی تا دانی
هرچه یزدان ندهد بخت و فلک هم ندهد
کار آن مرتبه دارد که بود یزدانی
مدح ایشان به سزا چرخ نیارد گفتن
انوری داد بده رو که تو هم نتوانی
لیک با این همه ای در بر روح سخنت
روح بیفایده اندر سخن روحانی
گرچه در انشی نظمی که در ایشان گویی
راه بر قافیه می گم شود از حیرانی
مصطفی سیرتی و هردو بدان آوردت
که در این ملک همه عمر کنی حسانی
تاکه بر چارسوی عالم کونست و فساد
روی نرخ امل خلق سوی ارزانی
عدل ایشان سبب عافیت عالم باد
ملک را عدل دهد مدت جاویدانی
کار گیتی همه فرمانبری ایشان باد
کار ایشان به جهان در همه فرمان رانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به ستایش دو فرمانروا و سپهدار میپردازد که با قدرت و عدل خود، جهانی پر از رونق و آسایش را ایجاد کردهاند. آنها به عنوان نمادهای عدالت و قدرت، در میان تاریکیها و ظلمتها، نوری از امید و روشنایی میتابانند. در توصیف آنها، ویژگیهایی چون فریبندگی، شجاعت و انصاف ذکر شده است که باعث گردیده سایرین از ستم و نادانی دوری گزینند. فضای حاکم بر جهان تحت فرمان آنها بهشتی است که در آن آسایش و آرامش حاکم است. همچنین، این متن به پیروزیهای نظامی و اقتدار آنها در برابر مخالفان و دشمنان میپردازد و بر این نکته تأکید میکند که عدالت آنها بایستی در سراسر جهان برقرار باشد تا صلح و آرامش حفظ شود.
هوش مصنوعی: در این دنیا، آدمی با شرایط و اوضاع مختلفی روبهرو میشود که همواره در حال تغییر و تحول است. زمان، با قانونهای خودش، به نوبه خود بر فراز این تغییرات کنترل و نظارت دارد و از روی عادتهای ناپایدار عبور میکند و به سرنوشت هر چیزی سر و سامان میدهد.
هوش مصنوعی: در زمان دو فرمانده که با نیروهایشان به میدان میآیند، شب تاریک به روشنی روز تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: وقتی در میدانی دوباره صبح با تیر و نیزهشان شروع شود، دل شب به مانند روز روشن و نورانی خواهد شد.
هوش مصنوعی: دو نفر هستند که بر تمامی جهان سلطنت میکنند و دارند دو سرزمین بزرگ و دهها جایگاه و منطقه را تحت کنترل دارند. این قدرت و سلطنت آنها به یک کشور محدود نمیشود؛ بلکه حتی به صد کشور در سراسر جهان هم تعلق دارد.
هوش مصنوعی: پشتیبان حکومت و دین، همانند افریدون، حامی مردم و کشور، همانند نوشروان است.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به آن دارد که اگر عدالت در جامعه برقرار شود، مانند خورشیدی در افق میدرخشد و برکت و قدرتی برای زمین و آسمان به ارمغان میآورد. به عبارت دیگر، عدالت موجب شکوفایی و قدرت یک کشور و جامعه میشود.
هوش مصنوعی: بهنظر میرسد که عدالتشان به حالتی تبدیل شده که دیگر تغییرپذیر نیست و بهنوعی به تقدیر خود تناسبی پیدا کردهاند، گویی که تقدیر به آنها گفته است که بر روی زمین حکمرانی کنند.
هوش مصنوعی: چون در این سایه او قرار داری، هیچ شیطان ستمگری نمیتواند به تو نزدیک شود و از خود شیطنتی نشان دهد.
هوش مصنوعی: زمین بر پاسداران خود نظارت دارد و در آن، فتنه، ظلم و ستم به گونهای در قید و بند درآمدهاند که همچون قارون در فقر و حرمان به سر میبرند.
هوش مصنوعی: اگر همه افراد به عدالت عمل کنند و انصاف را در نظر بگیرند، دیگر جغد جاوید نمیتواند به ویرانی زمین طمع ورزد.
هوش مصنوعی: اگر نشانههای کینه را در چهره این دنیا ببینیم، به سرعت از این جهان زیبا و آباد دور خواهیم شد.
هوش مصنوعی: اگر کرمی به آسمان نگاه کند، آسمان از حالت بلاتکلیفی خارج میشود.
هوش مصنوعی: اگر از نام فرمانروایان بزرگ و قدرتمند همچون فغفور و قیصر یاد کنند، در نهایت هر دو آنها در برابر خاک و زمین عظمت خود را از دست میدهند و به پایینترین جایگاه میرسند.
هوش مصنوعی: بخشیدن دیگران باعث راحتی و آسایش خود فرد میشود. وقتی کسی را بخشیده میشود، احساس آرامش بیشتری پیدا میکند و زندگی برای او سادهتر میشود.
هوش مصنوعی: محافل آنها مانند بهشت است و در درگاه او، خوش آمدگویی و خوشحالی بهشتیان را تجلی میبخشد.
هوش مصنوعی: جنگ آنها به شدت تند و آتشین است، مانند آتش شعلهور که در دل خود نهفته دارد؛ بنابراین در این نبرد، فریاد زدن و اعلام کردن پیروزی بیفایده است.
هوش مصنوعی: هر جا که باران میبارد، نشانهای از ابرهای تیره و طوفانی وجود دارد. امواجی که از خون دشمن برمیخیزند، نشاندهندهی شدت و ویرانی جنگ هستند.
هوش مصنوعی: ابرهایی که مانند کمان هستند، چنان بارانی میبارند که آسمان بر سر خورشید سایه میافکند.
هوش مصنوعی: اگر تیغ آنها در میهمانی مثل ابراهیم خلیل بر نهد، روز و شب را به هم میزند و جان درندگان و زحمتکشان را نمیگیرد.
هوش مصنوعی: اگر دستشان به عصای موسى دست پیدا نکند، در آن صورت نغمهای نمیزنند که مانند عصای مار در دست باشد.
هوش مصنوعی: شکل نوشته خوشحالی آنها تقدیر را نشان میدهد و میگوید که برنامهٔ ما را چگونه نمینویسی.
هوش مصنوعی: ملکهایشان به یاری جغری و طغرل نیازی ندارند؛ زیرا از چنین امیری به این مقام سلطنت رسیدهاند.
هوش مصنوعی: آیا میتوان تصور کرد که خداوند سلطنت را به کسی نادرست واگذار کند؟ در این دنیا که همه چیز به نظم و ترتیب خاصی است، باید بدانی که هر چیزی جایی دارد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که خدا ندهد، نه بخت و نه آسمان هم نمیتوانند به انسان عطا کنند. کار هر کس به مقام و رتبهای بستگی دارد که او نزد خدا دارد.
هوش مصنوعی: مدح و ستایش این افراد به حدی است که حتی چرخ زمان هم نتواند آن را بیان کند. انوری، خود را به چالش میکشد و میگوید: تو هم نمیتوانی به خوبی آنها را ستایش کنی.
هوش مصنوعی: با این وجود، ای کسی که در آغوشت هستم، کلام تو همچنان بیفایده و روح بیمعنا در میان سخنان روحانی است.
هوش مصنوعی: هرچند در شعر و نظم آنها سخن بگویی، اما به خاطر حیرت و شگفتی که در آن وجود دارد، ممکن است قافیه از دست برود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی به نام مصطفی دارای ویژگیها و صفات خاصی است و به خاطر این صفات به او توصیه شده که در این سرزمین به مدت طولانی زندگی کند و از زندگی خود لذت ببرد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که بر همه جوانب جهان، وجود و عدم حاکم است، از طرفی دیگر، مردم به سمت ارزانتر شدن و بهبود شرایط زندگی پیش میروند.
هوش مصنوعی: عدل و انصاف آنها باعث آسایش و آرامش جهان است و اگر پادشاهان به عدالت رفتار کنند، کشور برای همیشه پایدار خواهد ماند.
هوش مصنوعی: تمام کارهای جهان به اطاعت ایشان وابسته است و تسلط ایشان در همه زمینهها در عالم مشهود است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صنما! گرد سرم چند همیگردانی
زشتی از روی نکو زشت بود گر دانی
یا بکن آنچه شب و روز همی وعده دهی
یا مکن وعده هر آن چیز که آن نتوانی
از حد و غایت نافرمانی در مگذر
[...]
هرکه زو دیده بود یزدان بی فرمانی
درد او را نکند هیچ خورش درمانی
همه دردی را درمان بتوان کرد بجهد
نقرس است آنکه ز درمانش همی درمانی
چون بود دردی کان را نتوان درمان کرد
[...]
رومه سوزک مژه میکنی از نادانی
ای بهر کندن و هر سوختنی ارزانی
جان کن ای کور جگر سوز و سخن نیکو گوی
مژه وارونه چه کردند ترا میدانی
مژه بر هم نزنی شب ز غم هجران را
[...]
کار کار ملک و دوران دوران وزیر
این ز آصف بدل و آن ز سلیمان ثانی
عالمی از کرم این همه در آسایش
امنی از قلم آن همه در آسانی
جود ایشان رقم رغبت روزی بخشی
[...]
ای خدا! دار درین ساحت دهر فانی
صدر دین را ببزرگان دگر ارزانی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.