بار دیگر باز گرم افتادم اندر کار او
باز نشکیبم همی یکساعت از دیدار او
گر مرا بینی عجب مانی فرو درکار من
تا دگر باره چرا عاجز شدم درکار او
هر شبی گویم که مهمان آرمش برخوان خویش
تا مگرگیرم زمانی بهره ازگفتار او
بازگویم کز دو چشم من جهان پرگل شود
چون زمین پرگل شود مشکل شود رفتار او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیتها شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به معشوق میگوید. او بارها به عشقش فکر میکند و از دیدار او شوق و اشتیاق دارد. شاعر در تلاش است تا با او ارتباط برقرار کند و از گفتار و حضور او بهرهمند شود. همچنین اشاره کرده که اگر چشم او را ببیند، جهان برایش زیبا و پرگل میشود و این زیبایی باعث میشود که رفتار معشوقش دشوارتر به نظر برسد. در مجموع، شاعر از عشق و اشتیاق و همچنین چالشهای ناشی از آن سخن میگوید.
هوش مصنوعی: یک بار دیگر با تمام وجود درگیر کار او شدم و نمیتوانم حتی برای یک ساعت از دیدار او دل بکنم.
هوش مصنوعی: اگر مرا ببینی، شگفتزده خواهی شد. در کار من عمیقتر برو تا بفهمی چرا بار دیگر در کار او ناتوان شدم.
هوش مصنوعی: هر شب میگویم که مهمانی را به خانهام دعوت کنم تا شاید فرصتی پیدا کنم و از سخنان او بهرهمند شوم.
هوش مصنوعی: میخواهم بگویم که اگر از چشمان من چیزی ببارد، جهان پر از گل و زیبایی میشود. اما وقتی زمین پر از گل شود، رفتار او (محبوب) دشوارتر و پیچیدهتر میگردد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هست چشم حاضران در شرق بر آثار او
هست گوش غایبان در غرب بر اخبار او
خواب امن از دولت بیدار او باشد که هست
عالم اندر خواب امن از دولت بیدار او
همچنان کز ابر نیسان تازه گردد بوستان
[...]
گر نشد عاشق دو زلف یار بر رخسار او
چون ز ما پنهان کند هر ساعتی دیدار او
یک زمان در هجر و وصل او شود خرم دلم
این چه آفت رفت یارب بر من از دیدار او
غمزهٔ غماز او چون میرباید جان و دل
[...]
ای رخ و فرزین نهاده چرخ را در حل و عقد
جز تو کس را اطلاعی نیست بر اسرار او
چون رخ شطرنج پیش خدمت آمد انوری
میدهش چندان که چون فرزین شود رفتار او
یارب از جانم ببر مهر مه رخسار او
یا به هر یک چند روزی کن مرا دیدار او
سوخت جانم از سموم هجر کو آن دولتم
تا بیاسایم دمی در سایه دیوار او
ره چه پیمایم به کوی زهد چون خواهد زدن
[...]
بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار او
باشد کزین خون جگر رنگی برآرد کار او
مردن بسی اسان بود هرچند کز حرمان بود
گر در مذاق جان بود شیرینی گفتار او
آنسرو ما چالاک شد عاشق کشی بی باک شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.