تا خزان زد خیمهٔ کافورگون بر کوهسار
مفرهس زنگارگون برداشتند از مرغزار
تا برآمد جوشن رستم به روی آبگیر
زال زر باز آمد و سر برکشید ازکوهسار
تا وشیپوشان باغ از یکدگر گشتند دور
بر هوا هست از سیهپوشان قطار اندر قطار
چیست این باد خزان کز باغها و راغها
بسترد آسیب و آشوبش همی رنگ و نگار
گشت دست یاسمین ز آسیب او بی دستبند
گشت گوش ارغوان زآشوب او بیگوشوار
اندر آمد ماه تیر و در ترازو رفت مهر
تا چو تیر و چون ترازو راست شد لیل و نهار
در طبایع نیست مروارید را اصل از شبه
پس چرا ابر شبه رنگ است مروارید بار
دانهٔ نارست سرخ و روی آبی هست زرد
ای عجب گویی که عمدا خون آبی خورد نار
شست پنداری رخ آبی به آب زعفران
تا چو دست زعفران آلوده شد برگ چنار
باغها بینم همی پر زنگیان پایکوب
چهره اندوده به قیر و جامه آلوده به قار
تاکه در رقص آمدند این پایکوبان خزان
سازها کردند پنهان مطربان نوبهار
مهرگان باز آمد و بر دشت لشکرگاه زد
گنج خواه آمد که او هست از فریدون یادگار
خواست افریدون ز شاهانگنج و اینک مهرگان
تحفهها آرند پیش خسروان روزگار
گرچه دریا عاجزست از آمدن بر دست ابر
رشتهٔ لولو فرستد پیش تخت شهریار
شاه گیتی ارسلان ارغو که چون الب ارسلان
هست بر شاهان گیتی کامران و کامکار
سایهٔ یزدانش خوان او را که گر خوانی سزاست
زانکه هست او سایهٔ یزدان و خورشید تبار
کیست چون او گاه بزم افروختن خورشید فش
کیست چون او روز رزم آراستن جمشیدوار
تخت شاهی را به بزم اندر چنو باید ملک
اسب شاهی را به رزم اندر چنو باید سوار
پادشاهی جون یکی باغ است واو سرو روان
فروبختش بیخ و شاخ و داد و دستش برگ و بار
هست از این سرو جوان پیر و جوان را ایمنی
یارب این سرو جوان را داری اندر زینهار
در نژاد وگوهر سلجوقیان پیدا شدست
طلعت او را همی کردست گیتی انتظار
طلعت او از سعادت داد گیتی را نشان
راست پنداری سعادت پروریدش درکنار
کار او عدل است و آشوب از جهان برداشتن
وین دو باید شاه را تا ملک او گیرد قرار
بخت خندد هر زمان بر دشمنان دولتش
دشمنان دولتش زین غم همیگریند زار
علم و عقل از خدمتش خیزد که مردم را همی
زان بود تهذیب لفظ و زین بود ترتیب کار
دولت او نیست چون جسمانیان صورتپذیر
لیکن اندر شرق و غرب آثار او هست آشکار
گر پذیرد دولت او صورت جسمانیان
شرق گیرد در یمین و غرب گیرد در یسار
ای جهانداری که تا محشر وفادار تواند
هفت کوکب در مسیر و هفت گردون در مدار
با کمر نوشین روانی با کله کیخسروی
با کمان افراسیابی با کمند اسفندیار
بر سرینگور و چشم آهو اندر شعرها
شاعران گویند معنیها چو در شاهوار
زان شرفکز تیر و اتیغت زخم برمیداشتند ا
آهوان بر چشم وگوران بر سرین از روزگار
مار کردارست شمشیرت که زهر جانگزای
در سر شمشیر توست و دربن دندان مار
زیر حکم تو خراسان چون حصار محکم است
سایهٔ فرمان تو چون خندقی گرد حصار
اصلش از عدل تو و دیوارش از شمشیر توست
اینت دیواری بلند وآنت اصلی استوار
نصرت تو بر دلیران جهان پوشیده نیست
آزمودستند در نصرت تو را سالی سه چار
آنچه دیدند از تو خصمان اعتبار عالم است
وای بر قومی که نگشایند چشم اعتبار
آفتاب ایزد هزار افزون توانست آفرید
چون یکی بس بود عالم را چه معنی از هزار
چون تو بسیاری توانست آفرید اندر جهان
چون توبس بودی جهان را بر یکیکرد اقتصار
تا بود ریگ بیابان گرم در ماه تموز
تا بود برگ درختان بیشمار اندر بهار
باد چون ریگ بیابان نعمت تو بیقیاس
باد چون برگ درختان لشکر تو بیشمار
بستهٔ پیمان تو لشکرکشان نامور
بندهٔ فرمان تو گردنکشان نامدار
بر تو هم جشن عرب میمون و هم جشن عجم
وز رسومت هم عرب را هم عجم را افتخار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است درباره زیباییهای طبیعت در فصل خزان و نمادگرایی آن. شاعر به وصف صحنههای خزان میپردازد، از تغییرات رنگها و حالات باغها تا آسیبهایی که باد خزان به گلها و گیاهان میزند. سپس به توصیف مهرگان و جشنهایش میپردازد و در این بین، به صفات و ویژگیهای یک پادشاه ایدهآل اشاره میکند. او پادشاهی را به عنوان نماد آرامش و عدالت معرفی میکند و میگوید که شایستگیهای او انتخابات و پیروزی بر دشمنان را تضمین میکند. نهایتاً، شاعر بر اهمیت اتحاد و پیوند میان دو قوم عرب و عجم که در جشنها و رسومات مشترک حضور دارند، تأکید میکند.
هوش مصنوعی: هنگامی که پاییز با زیباییهای خاص خود، عطر خوش کافور را بر فراز کوهها میپراکند، زیبایی و رنگینکمانی از زنگار را از دشت و چمنها میزداید.
هوش مصنوعی: زمانی که جوشن (زره) رستم بر روی آبگیر زال قرار گرفت، زال که از طلا ساخته شده بود، دوباره به سمت بالا آمد و از کوهسار سر برآورد.
هوش مصنوعی: زنانی که در باغ لباسهای زیبا و شاد میپوشند، دور هم جمع شدهاند، در حالی که در آسمان، گروهی از کسانی که لباسهای تیره به تن دارند، در صفوف منظم در حال پرواز هستند.
هوش مصنوعی: این باد خزان چیست که از باغها و باغچهها میوزد و جلوهها و زیباییهای آنها را به هم میریزد و به هم میزند؟
هوش مصنوعی: دست یاسمین به خاطر آسیبهای او بیدستبند شده و گوش ارغوان به خاطر آشوب او بیگوشواره گردیده است.
هوش مصنوعی: ماه تیر وارد شد و در ترازوی زمان، مهر (محبت) قرار گرفت تا شب و روز به مانند تیر و ترازوی راست و درست در کنار هم قرار بگیرند.
هوش مصنوعی: در طبیعت، مروارید نمیتواند از شباهتها به وجود آید، پس چرا رنگ ابر شبه، شبیه رنگ مروارید است؟
هوش مصنوعی: دانهٔ نارس رنگ قرمز و سطح آبی دارد. جای تعجب دارد که بگویی عمداً رنگ زردی دارد مانند خون آبی.
هوش مصنوعی: گویی که چهره آبی تو در آب زعفران شسته شده است، اما وقتی دست زعفران به آن آلوده میشود، برگ چنار هم تغییر میکند.
هوش مصنوعی: من در باغها افرادی را میبینم که با شور و شوق در حال رقص هستند، چهرههایشان را با قیر سیاه کردهاند و لباسهایشان مملو از کثیفی است.
هوش مصنوعی: وقتی پایکوبان در رقص به میدان آمدند، سازها به حالت پنهانی نغمههایی از بهار را نواختند.
هوش مصنوعی: مهرگان فرا رسید و بر دشت جایی برای لشکر زدن آماده شد. گنجی که در جستجوی آن هستیم، به یاد فریدون به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: افریدون از شاهان خواسته بود تا گنج و ثروتهایی را برایش بیاورند و اکنون در روز مهرگان، هدایا و تحفههایی را به پیشگاه پادشاهان زمان میآورند.
هوش مصنوعی: با اینکه دریا نمیتواند بهخودِ ابر بیاید، اما میتواند رشتهای از مروارید را بهسوی تخت شاه بفرستد.
هوش مصنوعی: ارسلان ارغو، شاهی بزرگ و موفق در جهان است که مشابه الب ارسلان، بر دیگر پادشاهان پیروز و کامیاب است.
هوش مصنوعی: او را به نام خداوند و رحمتش بخوان، چرا که شایسته است. زیرا او خود سایهای از خداوند و فرزند خورشید است.
هوش مصنوعی: کیست مانند او که شادی را به جشن میآورد و مانند خورشید درخشان است؟ و همچنان کیست چون او که روز نبرد را مانند جمشید سامان میبخشد؟
هوش مصنوعی: برای برگزاری یک میهمانی باشکوه، باید تخت سلطنت را در بهترین حالت آماده کرد و همچنین برای میدان جنگ، سوارکاران شجاع و آماده را باید به خدمت گرفت.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده است که پادشاهی مانند یک باغ است و او درخت سرو و شاخ و برگ و میوه را به همراه دارد. این تصویر به ما میگوید که پادشاه با ویژگیها و نعمتهای خود، نظیر سرسبزی و باروری، تشبیه میشود.
هوش مصنوعی: این سرو جوان، هم برای پیران و هم برای جوانان، امنیت و آرامش به ارمغان میآورد. ای کاش تو، ای خدای مهربان، از این درخت جوان نگهداری کنی و آن را در امان داری.
هوش مصنوعی: طلعت او در میان نسل و ویژگیهای سلجوقیان نمایان شده و جهان همچنان در انتظار اوست.
هوش مصنوعی: چهره او نشانهای از خوشبختی است که به دنیا نشان میدهد. گویی این خوشبختی در کنار او رشد یافته است.
هوش مصنوعی: کار او درستی و عدالت است و باید آشوبها را از جهان دور کند. این دو ویژگی باید در شاه وجود داشته باشد تا سرزمینش به آرامش برسد.
هوش مصنوعی: هر زمانی که بخت به روی دولت میخندد، دشمنانش برای این وضعیت از غم، به شدت گریه میکنند.
هوش مصنوعی: دانش و فهم از وجود او نشأت میگیرد، به همین خاطر مردم به وسیله او به اصلاح و آراستگی زبان و نظم در کارهای خود میرسند.
هوش مصنوعی: دولت او مانند سایر انسانها قابل درک نیست، اما نشانههای او در شرق و غرب به وضوح دیده میشود.
هوش مصنوعی: اگر دولت و موقعیت او را بپذیری، جسمانیان در شرق و غرب به دنبالش خواهند آمد و در هر دو سمت، از او حمایت خواهند کرد.
هوش مصنوعی: ای پروردگار عالم که در روز قیامت همواره وفادار خواهی ماند، هفت ستاره در مسیر خود و هفت آسمان در دایرهاش قرار دارند.
هوش مصنوعی: در این بیت، به توصیف زیبایی و جذابیت شخصیتی اشاره شده است که همانند معشوقی خوش اندام و با کمال، همتایی چون کیخسرو (شاه بزرگ) و با قدرت افراسیاب و اسفندیار (دو شخصیت اساطیری و برجسته) دارد. این توصیف از ویژگیهای ظاهری و قدرت این شخصیت به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: شاعران در شعرهای خود از موضوعات مختلفی صحبت میکنند و معانی متفاوتی را به تصویر میکشند، همچون زیباییهای طبیعی و ظرافتهای زندگی.
هوش مصنوعی: از آن ویژگیای که تیر و شمشیر تو زخمهایی بر بدن میزدند، آهوان بر چشمانت و گوران به شاخهایشان افتخار میکردند، از روزگار گذشته.
هوش مصنوعی: عملکرد مار شبیه شمشیر توست که زهر مرگباری در آن نهفته است، مانند زهر دندانهای مار.
هوش مصنوعی: زیر فرمان تو، خراسان مانند یک دژ مستحکم است و سایهٔ دستورات تو همچون خندقی دور این دژ را احاطه کرده است.
هوش مصنوعی: این جمله به مفهوم این است که اساس و بنیاد چیزی به عدالت و انصاف وابسته است، در حالی که محافظت و قوام آن به قدرت و توانمندی فردی مربوط میشود. در واقع، دیواری که همه چیز را نگه میدارد، از قوی بودن و مهارتهای شخص به وجود میآید، و تنها یک چارچوب محکم و مهم نیست، بلکه اصل و پایه آن به خوبی و انصاف بستگی دارد.
هوش مصنوعی: کمک و یاری تو به دلیران جهان بر کسی پوشیده نیست. آنها سالی سه یا چهار بار در امتحان کردن تو موفقیتهای تو را تجربه کردهاند.
هوش مصنوعی: آنچه دشمنان از تو میبینند، نشاندهندهی ارزش و مقام تو در این دنیا است. افسوس بر قومی که نمیتوانند به درستی این ارزش را درک کنند و چشم بصیرت خود را باز نکنند.
هوش مصنوعی: خداوند میتواند هزاران آفتاب را بیافریند، اما چون یک آفتاب کافی است، پس معنی چه نیازی به هزار آفتاب دارد؟
هوش مصنوعی: هرچند تو در این دنیا تواناییهای بسیاری داری، اما اگر تو تنها یکی بودی، جهان هم به تو محدود میشد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در بیابان، شن و گرمای آن وجود دارد، در فصل تابستان و درختان در فصل بهار نیز برگهای بسیاری خواهند داشت.
هوش مصنوعی: باد مانند دانههای ریز ماسه در بیابان، نعمت تو به حدی بینهایت است و مانند برگهای درختان، لشکر تو بسیار فراوان و بیشمار میباشد.
هوش مصنوعی: پیمان تو بهقدری قوی و محکم است که سربازان نامی و فرماندههای مشهور تحت فرمان تو قرار میگیرند و به آن وفادارند.
هوش مصنوعی: بر تو هم جشن عرب برپا است و هم جشن عجم، و به خاطر سنتهایت، هم عرب و هم عجم به تو افتخار میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.