تا طَیْلسان سبز برافکند جویبار
دیبای هفت رنگ بپوشید کوهسار
آن همچو گنج خانهٔ قارون شد از گهر
وین همچو نقش نامهٔ مانی شد از نگار
از ژاله لاله را همه دُرَّست در دهن
وز لاله سبزه را همه لعل است در کنار
چون در کنار سبزه بود لعل قیمتی
اندر دهان لاله سزد درّ شاهوار
چرخی ستاره بار شدست از نسیم باد
در هر چمن که هست درختی شکوفهدار
نشگفت اگر ز غلغل بلبل قیامت است
باشد به هم قیامت و چرخ ستاره بار
خورشید شد بلند و ز دریا به فعل خویش
هر ساعتی همی ز هوا برکشد بخار
گاهی از آن بخار فلک را کند حجاب
گاهی از آن حجاب زمین را کند نثار
هر سال در جهان دو بهارست خلق را
طبعی بهار اول و عقلی دگر بهار
طبعی بود لطایف یزدان دادگر
عقلی بود مدایح دستور شهریار
عادل نظام ملک اتابک قوام دین
شمس کفات و سیّد سادات روزگار
صدر اجل رضی خلیفه حسنکه هست
از حُسن خلق حجت احسان کردگار
در همتش همی نرسد گردش فلک
گویی فلک پیاده شد و همتش سوار
رایش ز آفتاب همی زر کند به خاک
مهرش چو نوبهار همی گل کند ز خار
طبعش به جود و عفو کند میل و زین سبب
بخشیدن است شغلش و بخشودن است کار
شد متفق مدار فلک با مراد او
جز بر مراد او نکند ساعتی مدار
ناممکن است دیدن یار و نظیر او
ایزد نیافرید مر او را نظیر و یار
هرکس که در حمایت او زینهار یافت
از دهر یافت تا ابدالدهر زینهار
بر آهویی که سایهٔ عدلش فتد بر او
باشد حرام پنجهٔ شیران مرغزار
ماند به نار خشمش و ماند به خاک حلم
اندر یکی تحرک و اندر یکی قرار
تا ملک شاه را قلمش خط استواست
زان استواست قاعدهٔ ملک استوار
هر مه که نو شود متواتر همی رسد
حملش ز قیروان و خراجش ز قندهار
بستند بر میان کمر عهد و طاعتش
خانان کامران و تکینان کامکار
چون آب و موم گردد گر در خلاف او
زاتش بود مخالف و زاهن بود حصار
خشم و رضای تو سبب عجز و قدرت است
از عجز جبر خیزد و از قدرت اختیار
باطل هر آنکه از خط مهر تو سرکشید
حق است آنکه عهد تو را هست خواستار
باطل شد از میانه و حق پیش تو بماند
حق پایدار باشد و باطل نه پایدار
ای خامهٔ تو شاخی کش ساحری است بر
وی نامهٔ تو باغی کش نیکویی است بار
زان خامه سِحر بابلیان هست مُستَرِق
زان نامه نقش مانویان هست مُسْتعار
تو مهر جوی شاه و فلک بر تو مهربان
توکار ساز خلق و جهان با تو سازگار
اندازهٔ شمار ممالک به دست تو
عمر تو درگذشته ز اندازهٔ شمار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای طبیعت و بهار و همچنین مدح یک شخص برجسته پرداخته است. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا مانند سبزه، لاله و شکوفههای درختان، شکوه و زیبایی فصل بهار را بیان میکند. سپس به ستایش "عادل نظام" و ویژگیهای برجسته او میپردازد، همچون بخشندگی و حلم، و تأکید میکند که او در حکومتش نظیر ندارد و همه چیز زیر سایه عدل او قرار دارد. شاعر اشاره میکند که خشم و رضای او تأثیر زیادی بر زندگی مردم دارد و با توجه به قلمرو و قدرت او، هر گونه مخالفت با او محکوم به شکست است. در نهایت، شاعر با نگاهی امیدوارانه به آینده، از موفقیتها و تأثیرات مثبت او بر جامعه سخن میگوید.
هوش مصنوعی: تا زمانی که درختان سبز بر افرازند، جویبار لباس زیبای رنگین به کوهها میبخشد.
هوش مصنوعی: او مانند گنجینهای از ثروت و دارایی است، در حالی که این مورد مانند تصویری زیبا و ماندگار از هنر است.
هوش مصنوعی: در باران، گل لاله از ژاله و رطوبت خوشبو و زیباست، و در کنار لاله، سبزه نیز به رنگ و زیبایی مانند یاقوت میدرخشد.
هوش مصنوعی: وقتی لعل قیمتی در کنار سبزه قرار دارد، جا دارد که در دهان لاله، مروارید با ارزش باشد.
هوش مصنوعی: نسیم باد باعث شده که در هر چمنی که درختی شکوفهدار وجود دارد، ستارهها به شکل زیبایی بر روی آنها بدرخشند.
هوش مصنوعی: غوغای بلبل در اینجا نشانهای از روز قیامت است و طبیعی است که در این روز، همه چیز به هم پیوسته و تحت تأثیر قرار گیرد، درست مانند حرکات و چرخش ستارهها در آسمان.
هوش مصنوعی: خورشید بالا میآید و از دریا بخار برمیخیزد. هر لحظه از آسمان بخار به هوا منتشر میشود.
هوش مصنوعی: گاهي بخار آسمان پردهای از خود کنار میزند و گاهی نیز این پرده زمین است که به شکل نثار میشود.
هوش مصنوعی: هر سال در جهان دو نوع بهار وجود دارد: یکی بهار طبیعی که به صورت فصلی رخ میدهد و دیگری بهار عقل و اندیشه که به رشد و شکوفایی ذهن انسان مربوط میشود.
هوش مصنوعی: نفس من مانند طبیعتی که از زیباییهای الهی پر است، دارای عقل و درک است که به ستایشات پادشاه بزرگ میپردازد.
هوش مصنوعی: عادل و حاکم کشور، صاحب قدرت و دین، نوری درخشان و آقایی در میان مردم عصر خود است.
هوش مصنوعی: حسن، خلیفهای بزرگ و مورد پسند است که به خاطر نیکویی اخلاقش، نشانهای از لطف و محبت خداوند به شمار میرود.
هوش مصنوعی: این گفته نشان میدهد که انسان با اراده و تلاش خود میتواند بر چالشها و موانع غلبه کند. به گونهای توصیف شده که گویی زمان و شرایط نمیتوانند مانع اراده و عزم او شوند، تا جایی که وضعیت به نفع او تغییر میکند. در اینجا، فردی با قدرت و عزم خود در حال حرکت است، در حالی که چرخش زمان به خوبی از او پیروی میکند.
هوش مصنوعی: زیبایی و درخشندگی او مانند تابش آفتاب است که زمین را زرخیز میکند. وجودش مانند بهار است که با وجودش، گلها از خارها میرویند و شکوفا میشوند.
هوش مصنوعی: طبع او به بخشش و گذشت گرایش دارد و به همین دلیل کارش بخشیدن و عفو کردن است.
هوش مصنوعی: فلک و جهان تنها بر اساس خواسته و اراده او حرکت میکنند و حتی برای یک لحظه هم از خواسته او دور نمیشوند.
هوش مصنوعی: دیدن یار و دوست به هیچ وجه ممکن نیست، زیرا خداوند هیچ موجودی مشابه و شبیه به او خلق نکرده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که در پناه او امنیت پیدا کند، از سختیهای زندگی تا پایان عمرش در آرامش خواهد بود.
هوش مصنوعی: هر آهویی که زیر سایهٔ عدالت باشد، در معرض خطر پنجهٔ شیران نخواهد بود.
هوش مصنوعی: او در آتش خشمش باقی مانده و در خاک صبر و بردباری هم ثابت و آرام است. در یکی از این دو حالت، تحرک و در دیگری حالت سکون وجود دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه قلم شاه بر خط استوا قرار دارد، اساس و پایهٔ سلطنت او محکم و ثابت است.
هوش مصنوعی: هر ماه نو که میشود، همواره خبر آن به سرعت به ما میرسد و مانند باران، از مناطق مختلف میبارد و غنایم آن از سرزمینهای دور دست به ما میرسد.
هوش مصنوعی: در میان کمر او، وعده و فرمانبرداریاش را بستند، خانان و بزرگانی که خوشبخت و موفق هستند.
هوش مصنوعی: آنگاه که در برابر چیزی مقاومت کنید، ممکن است مانند آب و موم نرم و انعطافپذیر شوید، اما اگر راه درست را نروید و به سمت مخالف بروید، دچار مشکل و محدودیت خواهید شد.
هوش مصنوعی: خشم و رضایت تو میتواند باعث ناتوانی یا قوی بودن کسی شود. ناتوانی از جبر ناشی میشود و قدرت از انتخاب خود فرد برمیخیزد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از راه و عشق تو منحرف شود، از راه باطل است و تنها کسی که حقیقتاً خواهان عهد و پیمان تو باشد، به حق و درستی میرسد.
هوش مصنوعی: باطل از میان رفت و حق در پیش تو باقی ماند. حقیقت همیشگی است و باطل دوام ندارد.
هوش مصنوعی: ای قلم تو مانند شاخهای است که بر روی آن نامهای نوشته شده که زیبایی و نیکی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: از قلم جادوگرانی از بابل، نوار دزدی است و آن نوشته از نقوش مانویان به عاریه گرفته شده است.
هوش مصنوعی: تو مورد محبت و توجه شاه و آسمان هستی و همه کارها و نظام آفرینش با تو همخوانی و سازگاری دارد.
هوش مصنوعی: به تعداد کشورهایی که وجود دارد، عمر تو هم به پایان رسیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او سیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.