امسال در آفاق دو عید است به یک بار
بر ملت و دولت اثر هر دو پدیدار
یک عید ز ماه شب شوال و دگر عید
از عافیت شاه جهانگیر جهاندار
تاج ملکان ناصر دین خسرو اسلام
در نصرت دین نایب پیغمبر مختار
سنجرکه به خنجر سر بدخواه ببرد
چونانکه سر خیبریان حیدر کرﹼار
شاهی که شرف یافت در اسلام ز نامش
هم نامه و هم خطبه و هم سکه و دینار
او همچو درختی است برومند که هرگز
زایل نشود سایهٔ او از سر احرار
از دین و خرد بیخش و از جود و کرم شاخ
از عدل و هنر برگش و از فتح و ظفر بار
در مجلس او نعمت خلدست گه بزم
بر درگه او رحمت حشرست گه بار
در ملک همی دولت او زرکند از خاک
زانسان که همی باد صبا گلکند از خار
از خاک به جز دولت سنجر نکند زر
از چوب به جز موسی عمران نکند مار
چون او به دلیری و به شمشیر و به دولت
هم ناصر دین آمد و هم قاهر کفار
او را علم خویش فرستاد خلیفه
با یاره و طوق و کمر و جبه و دستار
ای درخور تو شاهی و تو درخور شاهی
ایزد به سزاوار سپردست سزاوار
تأیید چو پرگار و ضمیر تو چو نقطه است
بر نقطه بود راستی گردش پرگار
آن بخت جوان است که بر باد روان است
یا شخص همایون تو بر مرکب رهوار
آن چرخ بسیط است که در بحر محیط است
یا تیغ گهر دار تو در دست گهربار
آن دُرﹼ معالی است که در دُرج معانی است
یا شرح هنرهای تو در دفتر اشعار
یک عزم تو در رزم و یک آهنگ تو در جنگ
بهتر بود از حملهٔ صد لشکر جرار
گشتند گریزنده چو از باز تذروان
از گرز گران سنگ تو خصمان سبکسار
شیران همه کردند ز شمشیر تو پرهیز
شاهان همه دادند به اقبال تو اقرار
در صحت شخص تو صلاح است جهان را
آن روز مبادا که بود شخص تو بیمار
کز صحت بیماری شخص تو بدیدم
بخشایش جبار پس از قدرت جبار
ای شاه پدید آمد شاهین طرب را
دوش از فلک آینهگون زرین منقار
تا از دل میخواره به منقار کند صید
گرد آمده سی روزه ی درد و غم و تیمار
دانیکه پسندیده نباشد به چنین وقت
میخواره به اندیشه و میخانه به مسمار
نه ساز و نه زخمه به کف مطرب خاموش
نه جام و نه ساغر به کف ساقی بیکار
فاسد شده تدبیر ندیمان معاشر
کاسد شده بازار حریفان کمآزار
گر حکم تو و رای دل آرای تو باشد
آن شغل چو زر گردد و این کار چو طیار
تا دور کند گنبد دوار همی باد
زیر قدم همت تو گنبد دوار
تا سیر کند کوکب سیار همی باد
زیر علم نصرت تو کوکب سیار
یزدان ز تو راضی و خلیفه ز تو شاکر
سلطان زتو دل شاد و تو را دولت او یار
عید تو همایون و همه روز تو چون عید
امروز تو از دی به و امسال تو از پار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به دو جشن بزرگ در یک سال اشاره میکند. یکی به عید فطر و دیگری به سلامتی و موفقیت شاه جهانگیر میپردازد. او به صفات والای شاه، مانند شجاعت، دیانت و حکمت اشاره میکند و او را همچون درختی بزرگ توصیف میکند که همواره سایهاش بر سر مردم است. شاعر همچنین به پیروزیهای شاه در جنگها و خدمت او به اسلام و مردم اشاره میکند و معتقد است که وجود او باعث سلامت و خوشبختی کشور است. در پایان، شاعر آرزو میکند که همیشه روزهای شاد و پر برکت برای شاه و ملت ایران باشد.
هوش مصنوعی: امسال دو جشن بزرگ در دنیا وجود دارد که همزمان بر مردم و حکومت تاثیر مثبت گذاشته و هر دو به وضوح دیده میشوند.
هوش مصنوعی: یک عید در ماه شوال داریم و عید دیگر به خاطر健康 و سرزندگی پادشاه جهان است.
هوش مصنوعی: تاج و تخت پادشاهان، حامی دین و پشتیبان اسلام بهویژه در حمایت از پیامبر و نمایندهاش است.
هوش مصنوعی: سنجر با خنجری که در دست دارد، مانند حیدر کرار که سر دشمنان را میبرد، دشمنانش را از میان برمیدارد.
هوش مصنوعی: پادشاهی که با ورود به اسلام مقام و جایگاه والایی کسب کرد، نام او را در نامهها، خطبهها و بر روی سکهها و دینارها ثبت کردند.
هوش مصنوعی: او مانند درختی تنومند است که همیشه سایهاش بر سر آزادگان باقی میماند و هیچگاه از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: از دین و عقل دور شو و از بخشش و مهربانی بینصیب بمان، از انصاف و هنر دست بکش و از پیروزی و کامیابی بهرهمند نشو.
هوش مصنوعی: در محفل او، نعمتی به اندازه بهشت وجود دارد و در دورهمیاش، رحمت و مهربانی به اندازه روز قیامت جاری است.
هوش مصنوعی: در سرزمین او، مانند زر از خاک میرویند؛ مانند بادی که از خار، گل میسازد.
هوش مصنوعی: از خاک فقط دولت سنجر میتواند طلا بسازد و از چوب فقط موسی عمران میتواند مار تولید کند.
هوش مصنوعی: او با شجاعت و قدرت شمشیر و به واسطه نعمتهایی که دارد، هم به یاری دین اسلام پرداخته و هم بر دشمنان دین غلبه کرده است.
هوش مصنوعی: او با علم و دانش خود به همراه یارانش و با زینتهایی مانند طوق و کمربند و جبه و دستار به مقام خلافت فرستاده شد.
هوش مصنوعی: تو شایسته مقام بلند و سلطنت هستی و خداوند به حق، این مقام را به شایستهها میدهد.
هوش مصنوعی: تأیید و تأسیس، همچون پرگار عمل میکند و وجدانت همانند نقطهای است که پرگار حول آن میچرخد. راستایی و صحت چیزها در نتیجه چرخش اندیشه و تأمل به دست میآید.
هوش مصنوعی: سرنوشت جوانی که بر ابرها در حرکت است، یا شخص محترم تو که بر اسبی تندرو نشسته است.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف دنیای وسیع و پیچیدهای میپردازد که مانند یک چرخ گردان است و در دل اقیانوس قرار دارد. همچنین به اشیاء قیمتی و باارزشی اشاره میکند که در دستان کسی با استعداد و شایستگی وجود دارد. به طور کلی، تصویر تقابل بین عظمت و زیبایی دنیای اطراف و ارزشمندی آنچه در دست ماست را ترسیم میکند.
هوش مصنوعی: این گوهر ارزشمند، نماد بلندیهای دانایی و معانی عمیق است؛ یا توضیحی دربارهٔ هنرهای تو در کتاب اشعار.
هوش مصنوعی: یک اراده و تصمیم قوی تو در میدان نبرد و یک انگیزه و نوا برای جنگ، از حمله صدها لشکر بزرگ هم مؤثرتر و بهتر بود.
هوش مصنوعی: چون از ضربات سنگین تو، دشمنان خسته و فراری شدند، مانند پرندگانی که از تهدید بازهای شکارچی میگریزند.
هوش مصنوعی: همه شیران از شمشیر تو دوری کردند و شاهان نیز به شانس و موفقیت تو اعتراف کردند.
هوش مصنوعی: سلامتی تو، سبب خوبی و صلاح دنیاست؛ امیدوارم روزی نیاید که تو بیمار باشی.
هوش مصنوعی: من از بیماری شدید تو آگاه شدم و دیدم که جبار، پس از قدرتش، به خاطر این وضعیت، بخشایش میکند.
هوش مصنوعی: هوا را خوشحال کنی، زیرا دیشب شاهینی از آسمان با منقاری طلایی نمایان شد.
هوش مصنوعی: اگر کسی که دچار عشق و درد است، با تلاشی سخت و طاقتفرسا، در پی شکار چیزی باشد، در این مدت سی روز از غم و رنج و مشکلات زندگی دور نمیشود و همچنان درگیر این احساسات خواهد بود.
هوش مصنوعی: آیا میدانی که در چنین زمانهای، نشستن در میخانه و اندیشیدن به شراب، خوب نخواهد بود؟
هوش مصنوعی: نه سازی در دست مطرب است و نه در حال نوازندگی؛ نه جامی در دست ساقی است و نه در حال ریختن شراب. در واقع، همه چیز در سکوت و بیعملی به سر میبرد.
هوش مصنوعی: تدبیر و برنامهریزی دوستان در حال آسیب و فساد است و بازار رقبای کمخطر نیز به شدت کساد شده است.
هوش مصنوعی: اگر فرمان تو و نظر دل تو باشد، آن شغل مانند طلا ارزشمند خواهد شد و این کار مانند پرندهای خواهد بود که به راحتی پرواز میکند.
هوش مصنوعی: باد در زیر پای اراده تو، گنبد گردان آسمان را به دور میزند.
هوش مصنوعی: باد به آرامی زیر پرچم پیروزیات در حال وزیدن است تا ستارههای درخشان را سیراب کند.
هوش مصنوعی: خدا از تو راضی است و نمایندهات از تو قدردانی میکند. سلطان هم دلش شاد است و خوشبختی تو به او کمک میکند.
هوش مصنوعی: عید تو مبارک و همه روزهایت مانند روز عید امروز باشد، تو از گذشته تا امسال به خوبی و خوشی ادامه دهی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای عاشق دل داده بدین جای سپنجی
همچون شمنی شیفته بر صورت فرخار
امروز به اقبال تو، ای میر خراسان
هم نعمت و هم روی نکو دارم و سیار
درواز و دریواز فرو گشت و بر آمد
[...]
مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر
بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار
آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد ؟
جز شیر خداوند جهان ، حیدر کرّار
این دین هدی را به مثل دایرهای دان
[...]
ای آنکه همی قصه من پرسی هموار
گویی که چگونه ست بر شاه تراکار
چیزیکه همی دانی بیهوده چه پرسی
گفتار چه باید که همی دانی کردار
ور گویی گفتار بباید ز پی شکر
[...]
این زرد تن لاغر گل خوار سیه سار
زرد است و نزار است و چنین باشد گل خوار
همواره سیه سرش ببرند از ایراک
هم صورت مار است و ببرند سر مار
تا سرش نبری نکند قصد برفتن
[...]
هنگام بهارست و جهان چون بت فرخار
خیز ای بت فرخار، بیار آن گل بیخار
آن گل که مر او را بتوان خورد به خوشی
وز خوردن آن روی شود چون گل بربار
آن گل که مر او را بود اشجار ده انگشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.