توانگری و جوانی و عشق و بوی بهار
شراب و سبزه و آب روان و روی نگار
خوش است خاصهکسی راکه بشنود به صبوح
ز چنگ نغمهٔ زیر و ز نای نالهٔ زار
دو چیز را بهدو هنگام لذت دگرست
سماع را به صبوح و صبوح را به بهار
صبوح ساز و دگرباره عشرت از سرگیر
که باغ تازگی از سرگرفت دیگر بار
گرفت لاله به صد مهر سبزه را دربر
گرفت سبزه به صد عشق لاله را بهکنار
بر آن صحیفه که یک چند زرگران خزان
به چرب دستی بردند زرّ و سیم به کار
مهندسان بهاری بر آن صحیفه کنون
همیکشند خط از لاجورد و از زنگار
به لاله بنگرکاو را چه مایه بهره رسید
ز باد مشکفشان و ز ابر لؤلؤ بار
حکایت از رخ معشوق و چشم عاشق کرد
که بهره یافت ز مُشک و ز لؤلؤ شهوار
مگر که کبکان اندر ضیافتِ نوروز
بریدهاند سرِ زاغ بر سرِ کُهسار
که بستهاند پر زاغ بر سر تیریز
که کردهاند همه خون زاغ بر منقار
دعا گرند به شاخ چنار مر گل را
تذرو و فاخته و عندلیب و قمری و سار
اگر دعا گر گل بر چنار مرغانند
چرا چو دست دعاگر شدست دست چنار
درست گویی دینارهای بیسکه است
چو بنگری بهگل زرد و سرخ درگلزار
ز بهر مرتبه خواهد نهاد دست سپهر
به نام خسرو دیندار سکه بر دینار
معین دولت شاه مظفر منصور
امینِ ملتِ شرعِ محمدِ مختار
ابوشجاع سرافراز خسروان حَبَش
امیر داد خداوند و سید احرار
بزرگ بار خدایی که آفرینش را
شدست واسطهٔ عِقد و نقطهٔ پرگار
سخن ز هفت و چهارست فیلسوفانرا
که کون عالم ازین کرد عالمالاسرار
ز نام و کنیت او جوی سرّ این معنی
که هست کنیت او هفت حرف و نام چهار
ز همتش فلک المستقیم را حدست
که هست همتش از وی بلندتر بسیار
چو وهم قصدکند تا رسد به همت او
بهخواهش از فلک مستقیم خواهد بار
همیکنند به نامش فرشتگان تسبیح
همی کنند مدیحش فرشتگان تکرار
گل موافقتش را غنیمت است نسیم
می مخالفتش را هزیمت است خمار
قضا گشاده کند کار او چو بست کمر
قدر پیاده رود پیش او چو گشت سوار
کند به مجلس و میدان دو پیشهٔ متضاد
به دست گوهر بار و به تیغ گوهر دار
به تیغ اگر ملکالموت وار جان ببرد
به دست باز دهد جان رفته عیسی وار
کجا روان شود از دست شست او دو خدنگ
که هر دو را ز پس یکدگر بود رفتار
چو در نشانه نشاند خدنگ پیشین را
کند خدنگ دگر را نشانه از سوفار
ایا ز دولت تو دیده هرکسی معجز
و یا به معجز تو کرده هرکسی اقرار
شود ز رایت و رای تو کار ملک درست
چنانکه حکم شریعت به آیت و اخبار
دَرِ خزانهٔ عقلی به اتفاقْ چنانْکْ
دَرِ مدینهٔ علم است حیدر کَرّار
محاسبانی کاندر ولایت تو همی
ز دخل و خرج به دیوان همیکنند نثار
قرار مال و ولایت دهند و نشناسند
که مال را نبود با سخاوت تو قرار
حصار پیش تو صحرا شود چو عزم کنی
وگر چو حزم تو صحرا حَصین کند چو حصار
اگر خدای بدان خواستی که تا باشد
مخالفانت ز تیمارِ مفلسی بیمار
ز بخشش تو ز عالم برون شدی افلاس
ز رامش تو ز گیتی برون شدی تیمار
ز خامهٔ تو سرشکی عجب همی بارد
که خار بیگل از او روید و گل بیخار
رسیده ازگل بیخار و خار بیگل تو
ولی به تاج و به تخت و عدو به بند و به دار
زبان فتح و ظفر در دهان جود و سخا
بود حُسام تو در دست تو گَهِ پیکار
سران از او شده زنهار خواه و این نه عجب
مثل زنند که خواهد سر از زبان زنهار
خروش کوس تو چون در مصاف برخیزد
زمین بجنبد و گردون برون شود ز مدار
به بوستان قضا برکنار جوی اجل
بنفشه رنگ حُسام تو لاله آرد بار
ز اشک خسته رسانی به پشت ماهی نم
ز خون کشته رسانی به روی ابر بخار
ظفر پذیره همی آید و همیگوید:
«چنین نماید شمسیر خسروان آثار»
توراست طالع میمون و اختر مسعود
توراست رایت منصور و لشکر جرار
بدین صفت که تویی هرکجا شوی حاضر
ملوک را به حضور تو باشد اِستِظهار
مَلِک ز دولت بیدار شاکرست و تو را
سزای دولت بیدار او دل هشیار
مخالفان به تفاریق سست و خفته شوند
چو جمع شد دل هشیار و دولت بیدار
بزرگ بختا نیک اخترا، جوانمردا
چه گویمت که به کردار بیشی از گفتار
بلاغت تو فزونتر ز هر مبالغتی
که جملهٔ شعرا کردهاند در اشعار
همی ز بهر پرستیدن و ستودن تو
حیات خلق پدید آید از در و دیوار
شنیدهای خبر من رهی که چون بودم
به جبرِ محض گرفتار خدمتی دشوار
ثنا و شکر تو همواره بود کار مرا
وگرچه رفت بسی کارهای ناهموار
دلم ز مدح تو از غم تهی شدست چنانک
هوا به قطرهٔ باران تهی شود ز غبار
قوی شدم ز تو امروز و سست بودم دی
جوان شدم ز تو امسال و پیر بودم پار
خلاص یافتم و زر خالص آوردم
به مجلس تو چنین است زر راست عیار
عیار و وزن چنین زر تو دانی از ملکان
که خاطراتا مَحَکَ است و اعقولا تو عیار
همیشه تا نبود رنگ نار آبی را
چنانکجا نبود آب را حرارت نار
عدوت را رخ زرد و دل شکافته باد
ز آب حسرت و نار بلا چو آبی و نار
تو در پناه خدا و خدایگان جهان
ز جاه و عمر و جوانی و بخت برخوردار
رسیده رایت فتح تو بر بروج و نجوم
فتاده سایهٔ عدل تو بر بلاد و دیار
روان شده امرا را به امر تو مرسوم
روان شده شعرا را به جود تو بازار
گرفته جام به دست و نهاده جان بر کف
به رزم و بزم تو خوبان قندهار و تتار
همه شکر لب و بادام چشم و پسته دهان
بنفشه زلف و سمن عارضین و گل رخسار
خجسته بر تو بهار و شکوفه و نوروز
وزین بتان دل افروز بزم تو چو بهار
سپهر طالع عمرت کشیده بر عددی
که عُشر آن عدد آید هزار بار هزار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیباییهای بهار، جوانی، عشق و لذتی که از زندگی و طبیعت میتوان برد، صحبت میکند. شاعر به تصاویر زیبایی از گلها، سبزهها و نسیم بهاری میپردازد و به شکوه و عظمت خداوند و قدرت او در آفرینش اشاره میکند. همچنین به اهمیت شکرگزاری و ستایش خداوند پرداخته و به ارتباط میان انسان و طبیعت و تأثیر آن بر روح و روان اشاره میکند. شاعر در نهایت به صفات نیکو و شجاعت رهبری اشاره میکند و پیروزیهای او را در صحنههای مختلف زندگی ستایش میکند. این شعر شامل مضامینی از خماری و شادی، جنگ و صلح، مدح و ستایش است که به شکلی موزون و زیبا بیان شده است.
هوش مصنوعی: ثروت، جوانی، عشق، عطر بهار، نوشیدن شراب، سبزه، آب جاری و زیبایی چهره محبوب همه چیزهایی هستند که لذت زندگی را به ما می بخشند.
هوش مصنوعی: خوشایند است به ویژه برای کسی که در صبح، صدای زیبا و دلنشینی از ساز بشنود و از نالهای غمانگیز آگاه شود.
هوش مصنوعی: دو چیز وجود دارد که در دو زمان خاص، لذت متفاوتی به انسان میبخشند: یکی گوش دادن به موسیقی در زمان صبحانه و دیگری لذت بردن از صبح در فصل بهار.
هوش مصنوعی: صبح را جشن بگیر و دوباره به شادی و سرور بپرداز، زیرا که باغ تازگی و طراوت دوباره زنده شده است.
هوش مصنوعی: لاله با محبت و مهر، سبزه را در آغوش گرفت و از طرفی سبزه نیز با عشق و شوق، لاله را به کناری برد.
هوش مصنوعی: در آن کتابی که عدهای از زرگران در فصل پاییز با مهارت و دقت، طلا و نقره را به کار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: مهندسان بهاری در حال حاضر با رنگ لاجوردی و زنگار، بر روی آن دفتر مینویسند و طراحی میکنند.
هوش مصنوعی: به گل لاله نگاه کن که چه اندازه از باد خوشبو و باران اشکی بهرهمند شده است.
هوش مصنوعی: عاشق به زیبایی معشوق و چشمانش اشاره میکند و میگوید که از عطر خوش مُشک و درخشش لؤلؤ بهرهمند شده است.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که کبکها در میهمانی نوروز، سر زاغ را بر روی کوه بریده باشند؟
هوش مصنوعی: زاغها بر سر تیرکها نشستهاند و همه خونشان بر منقارشان ریخته شده است. این نشان دهندهی حالتی است که به نظر میرسد دچار محنت و سختی شدهاند.
هوش مصنوعی: درخت چنار دعا میکند تا گلها را منتشر کند و همچنین پرندگان خوشصدا همچون فاخته، عندلیب، قمری و سار به گرد آن بگردند.
هوش مصنوعی: اگر دعا و آرزوی خوشبختی که به گلها سرازیر میشود، به پرندگان نیز میرسد، پس چرا دعاگر این خواسته، درخت چنار را فراموش کرده است و دست او به این درخت نمیرسد؟
هوش مصنوعی: اگر به گلهای زرد و سرخ در باغ نگاه کنی، میفهمی که درستگویی مانند دینارهایی است که سکه در آنها وجود ندارد.
هوش مصنوعی: برای شخصیت والای خسرو دیندار، سپهر (آسمان) به خاطر موقعیت او، سکهای جدید ضرب خواهد کرد.
هوش مصنوعی: معین دولت، یعنی کمک و پشتیبان حکومت، شاه مظفر منصور است که در حمایت و خدمت به مردم و اجرای اصول دین اسلام بر اساس آموزههای پیامبر محمد (ص) تلاش میکند.
هوش مصنوعی: ابوشجاع، مردی با افتخار و از خاندان پادشاهان حبشه، امیر و فرماندهای است که خداوند به او داده و رئیس آزادیخواهان است.
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ، همان خالق است که به واسطه آفرینش، نظم و ترتیب را در عالم حاکم کرده و همه چیز را به هم پیوند داده است.
هوش مصنوعی: سخن درباره ی قانونها و اصولی است که فیلسوفان دربارهی جهان بیان کردهاند. این دنیا به وسیلهی این قوانین و اصول شکل گرفته و فلسفه به عمق رازهای آن میپردازد.
هوش مصنوعی: به بررسی نام و ویژگیهای شخصیتی او بپرداز، چرا که نام او شامل چهار حرف و نام خانوادگیاش شامل هفت حرف است.
هوش مصنوعی: از اراده و تلاش او، آسمان راست و مستقیم به حدی رسیده که قابل مقایسه با بلندای ارادهاش نیست.
هوش مصنوعی: وقتی که خیال تصمیم میگیرد به هدف او برسد، از آسمان به طور مستقیم خواهشی خواهد کرد.
هوش مصنوعی: فرشتگان به خاطر او، تسبیح و ستایش میکنند و این ستایش را مدام تکرار میکنند.
هوش مصنوعی: نسیم اگر با گل همراست، برایش نعمتی بزرگ است، اما اگر با میخانه و شراب در بیفتد، شکست و زحمت خواهد آورد.
هوش مصنوعی: زمانی که قضا و تقدیر کار کسی را هموار کند، او هرچند که در آغاز ممکن است در موقعیت ناتوانی باشد، مانند پیادهای که در مقابل سواران قرار دارد، در نهایت به موفقیت و پیروزی خواهد رسید.
هوش مصنوعی: در میان جمع و عرصه، دو هنر کاملاً متفاوت را به خوبی میتوان به نمایش گذاشت؛ یکی با زیبایی و درخشش گوهر و دیگری با قدرت و تندی تیغ.
هوش مصنوعی: اگرچه ملک الموت با شمشیر جان را بگیرد، اما میتواند جان رفته را به طور معجزهآسا و به راحتی بازگرداند.
هوش مصنوعی: کجا میتواند این دو تیر که در دستان اوست، روان شوند وقتی که هر کدام در پی دیگری حرکت میکنند؟
هوش مصنوعی: وقتی تیر اولیه را در نشانهای قرار میدهند، تیر بعدی نیز به عنوان نشانهای از آن تیر پیشین قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: آیا به خاطر نعمت تو، هر کسی چشمش به معجزهای روشن شده و یا این که هر کس به معجزهات اعتراف کرده است؟
هوش مصنوعی: کار مملکت طبق نظر و تدبیر تو سامان میگیرد، همانطور که قوانین شرعی بر اساس آیات و اخبار درست و منظم میشوند.
هوش مصنوعی: در این بیت، بیان شده است که دروازهٔ گنجینهٔ عقل به شکلی مشابه دروازهٔ شهر علم، در دست حضرت علی (علیهالسلام) است. به عبارت دیگر، عقل و دانش به یکدیگر مرتبطند و حضرت علی نمایانگر این ارتباط عمیق و گنجینهٔ علم و حکمت است.
هوش مصنوعی: محاسبهکنندگانی که در ادارهی تو، برای بررسی درآمد و هزینهها به دیوان میپردازند، همگی جانفشانی میکنند.
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره میشود که برخی افراد بر این باورند که ثروت و قدرت باید موجب آرامش و ثبات زندگی شود، در حالی که نمیدانند که ثروت واقعی در generosity (سخاوت) نهفته است و تنها با داشتن مال نمیتوان به آرامش رسید. در واقع، سخاوت و برخورد نیکو با دیگران ارزش بیشتری دارد و میتواند پایههای زندگی سالمتری را بنا نهد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی و عزم انجام کاری را داشته باشی، میتوانی محدودیتها را کنار بگذاری و به آزادی و گشایش دست یابی. اما اگر با احتیاط و ترس به مسائل نزدیک شوی، همانند دیواری محکم میشود و راه را بر تو میبندد.
هوش مصنوعی: اگر خدا بخواهد، دشمنانت را به خاطر درد و رنج فقر و مشکلشان دچار خواهد کرد.
هوش مصنوعی: به خاطر بخشش تو، از فقر و تنگدستی رهایی یافتم و به خاطر شادی تو، از این دنیا و نگرانیها آزاد شدم.
هوش مصنوعی: از قلم تو اشکی میریزد که درختی بیگل میروید و گلی هم بدون خار.
هوش مصنوعی: به گلهایی اشاره دارد که بدون خار به بار آمدهاند و در مقابله با دشواریها و مشکلات، با وجود مخالفان و دشمنان، به مقام و جایگاه بلندی دست یافتهاند.
هوش مصنوعی: زبان نشانه پیروزی و پیروزگرایی همراه با بزرگی و بخشش است، مانند شمشیر تو که در دست توست و در زمان جنگ به کار میآید.
هوش مصنوعی: سران به او پناه میبرند و این تعجبی ندارد، چون مانند زنی که میخواهد از زبان خود خواستهای را بیان کند، از او مدد میجویند.
هوش مصنوعی: وقتی صدای طبل تو در میدان جنگ بلند شود، زمین به حرکت درمیآید و آسمان از حالت طبیعیاش خارج میشود.
هوش مصنوعی: در باغ سرنوشت، در کنار جوی مرگ، بنفشهای از رنگ زیبای تو برمیخیزد و مانند گل لاله، بار میآورد.
هوش مصنوعی: با اشک خستهات میتوانی به پشت ماهی برسی و با قطرات خون کشتهشدهات میتوانی بر روی ابرها بخار را به وجود بیاوری.
هوش مصنوعی: پیروزی به سمت ما میآید و میگوید: «اینگونه است که شمشیری آثار شاهان را نمایان میسازد.»
هوش مصنوعی: شما از خوشبختی و بخت نیک برخوردار هستید و به یاری نیک اختری، سربازان و نیروهای بزرگی در کنار شما هستند.
هوش مصنوعی: با این ویژگی که تو داری، هر جا که بروی، پادشاهان به خاطر حضور تو احساس نیاز میکنند و در کنارت میخواهند باشند.
هوش مصنوعی: پادشاه با آگاهی از قدرت خود سپاسگزار است و تو نیز شایستهی توجه و نعمتهای او هستی، به شرطی که دلی هوشیار و بیدار داشته باشی.
هوش مصنوعی: وقتی که دل آگاه و با اراده جمع شود، دشمنان که نظرات و اختلافات دارند، ضعیف و خاموش خواهند شد.
هوش مصنوعی: افراد خوشبخت و با تدبیر، باید بدانند که رفتارشان اهمیت بیشتری از سخنانشان دارد. جوانمردان را چه میتوانم بگویم؟ اینکه عمل آنها نشاندهنده شخصیت واقعیشان است، نه فقط حرفهایی که میزنند.
هوش مصنوعی: شکوه و زیبایی سخن تو از هر اندازهگیری و نقدی که شاعران در اشعارشان انجام دادهاند، بیشتر است.
هوش مصنوعی: به خاطر پرستش و ستایش تو، زندگی انسانها از هر طرف نمایان میشود.
هوش مصنوعی: شما از وضعیت من خبر دارید که در حالی که کاملاً مجبور بودم، در یک خدمت سخت و طاقتفرسا قرار داشتم.
هوش مصنوعی: ستایش و شکرگزاری تو همیشه وظیفه من بود، با اینکه کارهای سخت و دشوار زیادی هم پیش آمد.
هوش مصنوعی: دل من از توصیف و ستایش تو به قدری شاد و سبک شده است که مانند هوای تازهای است که از آلودگی و غبار پاک شده و به نفس تازه و خالص تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: امروز به خاطر تو قوی و نیرومند شدم، در حالی که دیروز ضعیف بودم. امسال به خاطر تو جوانتر شدم، هرچند که پارسال احساس پیری میکردم.
هوش مصنوعی: من از دنیای پرچالش رها شدم و اکنون دستاوردی ارزشمند به محضر تو آوردهام، زیرا این دستاورد واقعاً خالص و با اعتبار است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تو باید بدانید که ارزش و معیار طلا از نظر پادشاهان چگونه است، زیرا آرزوها و خواستههای تو معیار واقعی هستند و افکار تو همان ارزش و سنجش را دارند.
هوش مصنوعی: در اینجا به این مفهوم اشاره میشود که تا زمانی که رنگ آبی و حرارت آتش وجود ندارد، نمیتوان به وجود آب پی برد. این جمله به نوعی بیانگر این است که برخی از چیزها تنها در مقایسه با چیزهای دیگر معنا پیدا میکنند و برای درک کامل یک موضوع، باید به جنبههای مختلف آن توجه کنیم.
هوش مصنوعی: دشمنت را آرزو میکنم که از درد و رنج بینصیب نباشد و چهرهاش زرد و دلش شکسته شود، همچون آبی که به خاطر آرزوهای برآورده نشده و ناراحتیها بیتابی میکند.
هوش مصنوعی: تو در حمایت و حفاظت خدا و خدایان جهان با مقام و عمر و جوانی و خوشبختی برخورداری.
هوش مصنوعی: پرچم پیروزی تو بر دژها و آسمانها فرود آمده و سایه عدالت تو بر شهرها و سرزمینها گسترده شده است.
هوش مصنوعی: من به خاطر فرمان تو، مانند حکمرانان، جانم جاری شده و شاعران به خاطر generosity تو در بازار هستند.
هوش مصنوعی: در دست جامی گرفته و جان خود را در خطر قرار دادهام، به خوشی و شادی شما، ای زیبایان قندهار و تتار.
هوش مصنوعی: همه چیز در وجود تو زیباست؛ لبهایت شیرین مانند شکر، چشمانت شبیه بادام، دهانت مثل پسته، زلفهایت مانند گل بنفشه، و صورتت مانند گل میدرخشد.
هوش مصنوعی: برای تو ای عزیز، بهار و شکوفه و نوروز سرشار از شادی و خوشبختی است و بزم تو به اندازه بهار دلانگیز و دلنواز است.
هوش مصنوعی: آسمان و fortuna عمر تو را بر عددی قرار داده است که یک دهم آن، هزار بار هزار میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت
هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست
به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
مدیح تا به بر من رسید عریان بود
ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار
چنین نماید شمشیر خسروان آثار
چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
به تیغ شاه نگر، نامهٔ گذشته مخوان
که راستگویتر از نامه تیغ او بسیار
چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد
[...]
قوی کننده دین محمد مختار
یمین دولت محمود قاهر کفار
چو بازگشت به پیروزی از در قنوج
مظفر وظفر و فتح بر یمین و یسار
هنوز رایتش از گرد راه چون نسرین
[...]
فغان ز دست ستمهای گنبد دوار
فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار
چه اعتبار بر این اختران نامعلوم
چه اعتماد بر این روزگار ناهموار
جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.