قمر شد با سر زلفش مقامر
دل من برده شد کاری است نادر
دلم باید جهاز اندر میانه
چو زلفش با قمر باشد مقامر
مجاهز بود و حاصل خود نیامد
مرا خَصلی از آن خصمان جائر
مرا با ماه و شب کار اوفتادست
که گردون هر دو را دارد مسافر
از آن مه نیست با من نور حاصل
وزان شب نیست با من خواب حاضر
مهی همسایهٔ یاقوت رخشان
شبی مانندهٔ هاروت ساحر
در آن ماروت پیوسته سلاسل
در آن یاقوت دو رسته جواهر
دلم در سلسله چون جسم جرجیس
تنم در ناله چون ایوب صابر
ز ماه و شب چرا انصاف جویم
که روز آن هر دو را آرد به آخر
چو روز پیری از بالا برآید
نه شب ماند نه نور ماه زاهر
چو نور او پدید آید ز باطن
یکی ذره نماند نور ظاهر
مه و شب را کنون بازار تیزست
که هر یک را جوانی هست زایر
تو را عیش جوانی خوشتر آید
مرا مدح خداوند مفاخر
ضیاءالملک خورشید امیران
ابو یعقوب یوسف ابن باجر
مگر بر ایزد و سلطان و دستور
دگر بر هرکه خواهد هست قادر
به دولت همچو نسل خویش باقی
به خاطر همچو اصل خویش طاهر
نباشد بیشتر زین هیچ دولت
نباشد پاکتر زین هیچ خاطر
ز حد وهم بیرون شد صفاتش
وز این معنی عبارات است قاصر
مگر بر غیب کلّی مطلع شد
که ناگفته همی داند ضمایر
نبینم همتش را هیچ ثانی
که تاسع چرخ را گشته است عاشر
همه رسم اوایل گشت مَدروس
چو پیدا شد رسومش در اواخر
ز جود او وسایط در قلاید
ز رزم او مشاعل در مشاعر
بهجای علم دین اخبار و عالم
همی مدحش نویسند از محابر
چنان چون نازد از ارواح ابدان
ز مدح او همی نازد دفاتر
مساعد زان بود با او سعادت
که او باشد معاشر با معاشر
سرافراز و سپهدار از پی آنک
بود هر دو ستایش را منابر
نیابد کس چنان یاری مساعد
نبیند کس چنو پیری مسامر
هر آن کز کینش اندیشید یکبار
به دنیی و به عقبی هست خاسر
به عقبی در محل او سعیرست
به دنیا در مقام او مقابر
چنان چون مرکز آتش اثیرست
شدست اثار او قطب مآثر
به روز رزم چون شیر ژیان است
به روز بزم همچون بحر زاخر
چو او گوید به جنگ الله اکبر
گریزند از نهیب او اکابر
چو پیکان را بمالد روز پیکار
بود پیکان آتش را مهاجر
چو شمشیرش تماشا کرد خواهد
بود بستان شمشیرش حناجر
چو تیر او شود طایر ز دستش
پناه تیر گردد نَشر طایر
چو پیدا شد کمند شست بازش
به جَدی اندر شود مرّیخ ساتر
ایا در دولت سلطان مبارز
و یا در حجتِ یزدان مناظر
دو حجت داری ای میر هنرمند
مصون و بیزیان از قهرِ قاهر
چو میران جهان را بر شمارند
به قدر اندر تو را باشد خناصر
تو دریایی و دریاهای گیتی
به جنب جود تو همچون جزایر
بصیر اندر بصیر آن سیرت توست
که خواند دولتش هذا بصایر
شریعتها به تو گشته است روشن
مگر هستی شرایع را شعایر
روان شد نام تو درکل عالم
صلات تو چو نام توست سایر
امیرا مهر تو مانند دین است
هر آن کاو دین ندارد هست کافر
سرایر خرّم از دین تو بینم
مگر سور و سروری در سرایر
زبان بنده برهانی همیشه
به مدح و آفرینت بود ذاکر
دل من بنده نیز ای فخر میران
همه ساله ز مهر توست شاکر
مهاجر گشتم از شهر و بر خویش
نخواهم گشت ازین خدمت مهاجر
تورا با کعبهٔ احسان شناسند
منم با کعبهٔ احسان مجاور
دل تو هست دریایگهر بار
منم بر ساحل دریا چو تاجر
نه نظاممکه هستم خازن شعر
نباشد هرکه نظام است شاعر
مرا مقصود از این خدمت قبول است
رسم زان پس به خلعتهای فاخر
چو من بر وزن وافر شعر گویم
ز تو بیوزن یابم مال وافر
الا تا هشت باشد در ده و دو
و زان جمله چهار آید عناصر
بمان در ظِلّ شاهنشاه منصور
دلیلت دولت و یزدانتْ ناصر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است درباره عشق و زیبایی. شاعر عشق خود به معشوق را با توصیفاتی زیبا و پیچیدگیهای احساسی بیان میکند. او از زلف و قمر به عنوان نمادهای زیبایی و جذابیت یاد میکند و نشان میدهد که این احساسات چقدر نادر و خاص هستند. شاعر همچنین به قدرت و بزرگی خداوند و سلطان زمان خود اشاره میکند و صفاتی چون سرافرازی و بخشندگی را برای او میستاید. در نهایت، شاعر میگوید که عشق و وفاداری به این بزرگواران او را به خدمتگزاری واداشته و همچنین او را به مثابه یک تاجر در کنار دریای گهر دلش میداند.
هوش مصنوعی: معشوق با موی خود من را مجذوب کرده است و این یک اتفاق نادر و بینظیر است که دل من را از دست داده.
هوش مصنوعی: دل من باید مانند یک کشتی در میان دریا باشد، زیرا زیبایی او باید با زیبایی ماه در یک سطح باشد.
هوش مصنوعی: او آماده بود و نتیجهای که انتظارش را داشت نیامد و از آن دشمنان ستمگر چیزی به دست نیاورد.
هوش مصنوعی: من با ماه و شب سر و کار دارم، زیرا دنیای فانی هر دو را در مسیر سفر خود دارد.
هوش مصنوعی: نور و روشنی که از آن ماه به وجود میآید، در کنار من نیست و از آن شب هم خواب و استراحتی برای من وجود ندارد.
هوش مصنوعی: مَه، همسایهی یاقوتی است که چهرهاش درخشان و زیباست، و شبی شبیه ساحرهای به نام هاروت.
هوش مصنوعی: در آن باغ پر از زنجیرها، جواهراتی از یاقوت در دو ردیف آراسته شدهاند.
هوش مصنوعی: دلم مانند زنجیری است که به هم پیوسته، و تنم در حال ناله و گریه است، مانند ایوبی که صبر و شکیبایی داشت.
هوش مصنوعی: چرا از ماه و شب انتظار انصاف داشته باشم، در حالی که روز هر دو را به پایان میرساند؟
هوش مصنوعی: زمانی که روز پیری فرا برسد، نه شب باقی میماند و نه نور زیبای ماه.
هوش مصنوعی: وقتی نور او از درون نمایان شود، دیگر هیچ ذرهای از نور ظاهر باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: شب و ماه اکنون در حال جلب توجه هستند، زیرا هر یک از آنها جوانی دارد که به صحنه آمده و زیباییهایی را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: شما از لذتهای جوانی بیشتر لذت میبرید، اما برای من ستایش خداوند برجستگی بیشتری دارد.
هوش مصنوعی: ضیاءالملک، که به معنای نور پادشاهان است، اشاره به شخصیتی برجسته به نام ابو یعقوب یوسف ابن باجر دارد. او یک امیر و فرمانروای مهم در تاریخ بوده که در میان امیران شناخته میشود و به عنوان منبع نوری برای دیگران مطرح است.
هوش مصنوعی: جز بر خداوند و پادشاه و فرمانروای دیگر، بر هر کسی که بخواهد، توانایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: به برکت و خوشبختی مانند نسل خود ادامه بده و به خاطر اصالت و ریشههای خود پاک و نیکو بمان.
هوش مصنوعی: این دنیا و هیجانهای آن هیچ چیزی بهتر و خالصتر از این لحظهی شگفتانگیز نیست.
هوش مصنوعی: صفات او از تصور ما فراتر رفته و به همین دلیل، کلمات ما در بیان این معانی ناتوان هستند.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که او از همهی رازها باخبر شده باشد که بتواند حتی آنچه را که گفته نشده، درک کند؟
هوش مصنوعی: من هیچ تلاشی از او نمیبینم که بخواهد ثابت کند به هیچ وجه نمیتواند از مرزهای زمان فراتر رود، در حالی که چرخ روزگار به انگشتانش غرق در عشق است.
هوش مصنوعی: در ابتدای کار، همه چیز مشخص بود و به خوبی انجام میشد، اما با گذشت زمان و پیشرفتها، عادتها و شیوههای جدیدی به وجود آمد که این تغییرات در مراحل بعدی نمایان شد.
هوش مصنوعی: از بخشش و سخاوت او، وسیلهها در قید و بندند و از جنگ و مبارزه او، روشنیها در آگاهیها به وجود میآید.
هوش مصنوعی: به جای دانش دینی، خبرها و احوال شخصیتها را مینویسند و از زبانها در مدح آنها سخن میگویند.
هوش مصنوعی: چنان که روحها از بدنها ناز میکنند، کتابها نیز از ستایش او به خود میبالند.
هوش مصنوعی: اگر کسی با فردی خوشرفتار و خوب معاشرت کند، به یقین در زندگی خود به خوشبختی و سعادت بیشتری دست خواهد یافت.
هوش مصنوعی: سربازان شجاع و پرغرور به دنبال این هستند که هر دو مورد تحسین را در بالای منابر قرار دهند.
هوش مصنوعی: هیچکس را یاری همچون او نخواهد بود و هیچکس مانند او در پیری شاداب نیست.
هوش مصنوعی: هر کس که به خاطر کینهاش به دیگران فکر کند و تنها به دنیای فانی و مسائل آن بپردازد، در واقع در باخت و زیان است. این فرد از دست دادن آخرت و مسائل معنوی را نیز میپذیرد.
هوش مصنوعی: در جایی که او قرار دارد، آتش و سوزش وجود دارد و دنیا را به مانند آرامگاهی برای خود قرار داده است.
هوش مصنوعی: آثاری که از او به جا مانده، مانند مرکزی است که آتش به دور آن میچرخد و خود او به عنوان محور این آثار شناخته میشود.
هوش مصنوعی: در روز نبرد، شجاعت و قدرت مانند شیر درخشنده و سرسخت است، اما در هنگام شادی و هجوم جشن، مانند دریای پرطوفان و خروشان میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که او فریاد میزند "الله اکبر"، بزرگان به خاطر صدای او از ترس پا به فرار میگذارند.
هوش مصنوعی: زمانی که روز جنگ فرا میرسد، پیکان مانند آتش که در حال حرکت است، آماده نبرد میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که کسی به شمشیرش نگاه کند، احساس میکند که باید آن را به سمت دیگری بگیرد و تهاجمی عمل کند.
هوش مصنوعی: وقتی تیر او رها میشود، پرندهای که از دستش پرید به سمت تیر میرود و در واقع تیر بر پرنده سایه میافکند.
هوش مصنوعی: وقتی که دام و تلهای در کار باشد، درستی و صداقت به چالش کشیده میشود و رازها و ناگفتهها نمایان میشوند.
هوش مصنوعی: آیا در دوران قدرت سلطان هستی یا در مباحثی که نشاندهنده حقانیت خداوند است؟
هوش مصنوعی: ای هنرمند بزرگ و محفوظ از خطرات، تو دو دلیل قاطع برای خود داری که از خشم و قدرت قاهری در امان هستی.
هوش مصنوعی: وقتی که ثروتمندان و قدرتمندان جهان را میشمارند، به اندازهای که آنها ارزش دارند، تو هم به همان میزان ارزش خواهی داشت.
هوش مصنوعی: تو همچون دریا هستی و دریاهای جهان به واسطه سخاوت تو مانند جزایر کوچک به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: ت بینشی که داری، نشانهای از شخصیت و وجود توست که باعث شده تا نعمت و سعادت را درک کنی.
هوش مصنوعی: آیینها و دستورات الهی برای تو به وضوح آشکار شدهاند، اما آیا در واقعیت، این آیینها و نشانههایشان وجود دارند؟
هوش مصنوعی: نام تو در تمامی جهان پراکنده شده است، همانطور که دیگر نامها در نماز به نام تو اشاره دارند.
هوش مصنوعی: عزیزم، محبت تو همانند دین است؛ کسی که دین ندارد، در واقع کافر است.
هوش مصنوعی: من گلهزاران شاداب و خوشبختی را از دیانت تو میبینم، اما جز جشن و شادی در این گلهزاران نمییابم.
هوش مصنوعی: زبان من همیشه به تمجید و ستایش تو مشغول بود و به یاد تو بود.
هوش مصنوعی: دل من، که همچون بندهای است، به خاطر وجود تو و محبتت در هر سال، همیشه شکرگزار است.
هوش مصنوعی: من از دیاری به دیاری دیگر مهاجرت کردهام و دیگر به سرزمین خود باز نخواهم گشت، زیرا به این خدمت و وظیفهام ادامه خواهم داد.
هوش مصنوعی: تو را به عنوان کسی که در کعبهٔ نیکی شناخته میشوی، میشناسم، اما من خودم در کعبهٔ نیکی زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: دل تو مانند دریای پر از گوهر است و من مانند تاجری هستم که در کنار این دریا ایستادهام.
هوش مصنوعی: نظم و ترتیب من به معنای آن نیست که من تنها حافظ اشعار باشم، بلکه هر کسی که نظم دارد، شاعر نیز هست.
هوش مصنوعی: من تنها هدفم از این خدمت، پذیرش است و از این به بعد، رسم و رسوم با هدایای گرانبها خواهد بود.
هوش مصنوعی: وقتی من با وزن مناسب شعر میگویم، از تو بهگونهای میآموزم که به بینهایت و فراوانی دست پیدا کنم.
هوش مصنوعی: بیا تا عدد هشت را در عدد ده و دو بنگریم، که از این ترکیب چهار عنصر به وجود میآید.
هوش مصنوعی: در سایهی پادشاه بزرگ منصور بمان، که دل تو را با قدرت و یاری یزدان پر از خوشبختی خواهد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پریچهره بتی عیار و دلبر
نگاری سرو قدّ و ماه منظر
سیه چشمی که تا رویش بدیدم
سرشکم خون شدست و بر مشجر
اگر نه دل همیخواهی سپردن
[...]
غنودستند بر ماه منور
خط و زلفین آن بت روی دلبر
یکی را سنبل نو رسته بالین
یکی را لالۀ خود روی بستر
ز مشکین جعد زنجیرست گویی
[...]
مرا، دی عاشقی گفت ای سخنور
میان عاشق و معشوق بنگر
نگه کن تا چه باید هر دوانرا
وزین دو کز تو پرسیدم بمگذر
چه خواهد دلبر از دلجوی بیدل ؟
[...]
همایون جشن عید و ماه آذر
خجسته باد بر شاه مظفر
امیر انشاه بن قاورد جغری
جمال دین و دین را پشت و یاور
خداوندی ، کجا کوته نماید
[...]
یکی گفتی که شه را ویس بدتر
به خان اندر ز صد خاقان و قیصر
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.