برمعین دین پیغمبر مبارک باد عید
چشم بد باد از جمال و ازکمال او بعید
صاحب دنیا ابونصر احمد آن کز طلعتش
هست فال و طالع آزادگان سعد و سعید
عالم آرای و مبارک رای دستوری که هست
امر او اثبات عدل و نهی او نفی و وعید
پیش شاهنشه مَحَلّ و جاه او افزونترست
از محلّ و جاه مأمون پیش هارونالرشید
چون دگر اصحاب دیوان پیش او خدمت کنند
گر شوند امروز راجع صاحب و اِبن العَمید
در جهان چون پایهٔ او را بلندی و شرف
می ندانم پایهای جز بایهٔ عرش مجید
همت او در بزرگی در دوگیتی نَنْگرد
گر دو گیتی پیش چشم او بود بر من یزید
ور ببخشد هر چه از دور فلک پیدا شود
همت عالیْشْ گوید ای فلک هل مِن مزید
چون براند کلک فخر آرد بهکلک او قَصَب
چون بگیرد تیغ فخر آرد به تیغ او حدید
آمد اندر شأنکلک و تیغ اوگویی مگر
سورهٔ نون و القلم یا آیه بأساً شدید
عمر خلق از مَدِّکلک او همی یابد مدد
هرکه بیند مدّ کلکش عمر او گردد مدید
خاک پایش هست نافعتر ز باران و درخت
کایزد آن را گفت در قرآن لها طلع نضید
بدسِگال و نیکخواه او دو مسکن یافتند
آن یکی بئر معطّل و آن دگر قصر مشید
از هنرمندان عصر او را کسی مانند نیست
زانکه هست او از هنرمندی به عصر اندر وحید
وز جوانمردی هِمال او نبیند چشم دهر
تخت او زیبد مراد و آسمان باید مرید
تاکهگردون پیر باشد بخت او باشد جوان
تاکهن باشد جهان اقبال او باشد جدید
شاکرند از همت او مادحان روزگار
نیست ممدوحی که دارد مادحان را مستزید
گر بتابد دولت او بر دل مرد بخیل
ور برافتد سایهٔ او بر سر مرد بلید
آن بخیل اندر سخاوت حاتم و نُعمان شود
وین بلید اندر فصاحت گردد اعشی و لبید
گر بود باران مفید اندر بهارانکشت را
هست کشت ملک را کلک تو چون باران مفید
ای موکد درکف احباب تو حبلالمتین
ای معطل در تن اعدای تو حبلالورید
تا دلیل قوت است و تا نشان قدرت است
یفعل الله مایشاء یحکم الله ما یرید
بر زمین بادند امرت را طبایع چون خدم
بر فلک بادند حکمت را کواکب چون عبید
بر تو فرخ باد روز عید از اقبال شاه
روزگارت باد سرتاسر همه چون روز عید
خرم و شاد از تو در انشاء و استیفاء و عرض
روز و شب هم فخر ملک وهم نصیر و هم سدید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به جشن و بزرگداشت مقام و شخصیت پیغمبر و نیز وزیر بزرگ و نیکوکار، ابونصر احمد، اشاره دارد. شاعر از زیبایی و کمال او تمجید کرده و روز عید را به او تبریک میگوید. او را به عنوان دلیلی برای عدالت و فخر در جامعه معرفی میکند و میگوید که جایگاه او بالاتر از دیگران است. همچنین، شاعر به بلندی و شرف او در دنیاست و تواناییهایش را ستایش میکند، بهویژه در هنر و جوانمردی.
شاعر همچنین بیان میکند که وجود او مانند باران مفید برای کشور است و تأثیر مثبت او بر دیگران را توصیف میکند. او از روز عید بهعنوان زمانی شاد یاد میکند و برای آینده او دعا میکند که همیشه سرشار از برکت و خوشحالی باشد. در نهایت، شاعر خواهان طول عمر و موفقیت اوست و به تاثیرات مثبتش در جامعه تأکید میکند.
هوش مصنوعی: به معین دین پیامبر، عید مبارک باد. نگاه بد از زیبایی و کمال او دور باشد.
هوش مصنوعی: ابننصر احمد که صاحب دنیا و مقام است، چهرهای دارد که برای آزادگان خوشبینی و خوششانسی به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: شخصی که دانشمند و خوشفکر است، به گونهای عمل میکند که با دستوراتش، عدالت را برقرار کرده و از کارهای نادرست جلوگیری کند.
هوش مصنوعی: مقام و جایگاه شاهنشه از مقام و جایگاه مأمون در برابر هارون الرشید بیشتر و بالاتر است.
هوش مصنوعی: وقتی دیگر دوستان دیوان برای او خدمت میکنند، ممکن است که امروز نوبت به صاحب و پسر عمید برسد.
هوش مصنوعی: در این جهان، من هیچ چیزی را به اندازهی عظمت و شرف او نمیشناسم و هیچ پایهای را بالاتر از پایهی عرش پروردگار نمیدانی.
هوش مصنوعی: همت و اراده آن بزرگوار چنان است که به دو دنیا و همه چیزهایش نگاه نمیکند؛ حتی اگر تمام دنیا در برابرش قرار گیرد، بر او هیچ ارزشی ندارد.
هوش مصنوعی: اگر آسمان هر چیزی را که از دور نمایان شود ببخشد، همت بلند او به فلک میگوید: آیا چیزی دیگر هم هست؟
هوش مصنوعی: وقتی که قلم فخر او به کار میافتد، مانند نی میماند، و هنگامی که شمشیر فخر او به میان میآید، همانند آهن جلوهگری میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا به مفهوم بزرگی و عظمت قلم و تیغ (نماد خرد و جنگ) اشاره شده است. گویی که نازل شدنی همانند سورهای از قرآن، نشاندهنده قدرت و شدت خاصی است. این اشاره به ارزش و تأثیر این دو عنصر در زندگی و فرهنگ دارد.
هوش مصنوعی: زندگی و عمر انسانها از لطف و نعمت او به طول میانجامد و هر کسی که به این رحمت و کرم توجه کند، عمرش طولانیتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: خاک پای او در زندگی مفیدتر از باران و درخت است. به این معنا که آنچه که او در مسیر خود دارد و به آن تواضع میکند، از چیزهای ظاهری و مادی مثل باران و درخت، ارزش بیشتری دارد. این نکته در قرآن نیز به نوعی اشاره شده است.
هوش مصنوعی: بدخواه و نیکاندیش هرکدام به جایی رسیدند؛ یکی در محلی بیفایده و راکد و دیگری در کاخی زیبا و باشکوه.
هوش مصنوعی: هیچکس در زمان او به اندازه او هنرمند نیست، زیرا او منحصر به فرد در هنر خود است.
هوش مصنوعی: از بزرگواری و جوانمردی او کسی در دنیا نمیتواند چشمپوشی کند، تخت و جایگاه او شایسته است و آسمان هم باید به او احترام بگذارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا کهن است، بخت او جوان و سرزنده خواهد بود و در این میان، اگرچه دنیا قدیمی است، اما خوشبختی او همیشه نو و تازه خواهد بود.
هوش مصنوعی: ممدوحان روزگار از تلاش و کوشش او سپاسگزاری میکنند، زیرا هیچکس به مقام و منزلت بالاتر نرسیده که ممدوحانی به وجود آورد که خود به ستایش او بپردازند.
هوش مصنوعی: اگر نعمت و خوشبختی او بر دل مردی بخیل بتابد، آن مرد دچار تغییرات مثبتی میشود. اما اگر سایه او بر سر مردی سادهدل بیفتد، ممکن است او را به خطر بیندازد.
هوش مصنوعی: بخیلها با داشتن ویژگیهایی از جمله سخاوت حاتم و نعمان، نمیتوانند به آن شکوه برسند. در عین حال، افرادی که به هنر سخنوری مشغولند، مانند اعشی و لبید، در قدرت و بلاغت کلام خود به بزرگیهای بیشتری دست پیدا میکنند.
هوش مصنوعی: اگر باران در بهار مفید باشد، کشاورزی نیز به خوبی انجام میشود. تو هم مانند باران برای سرزمین پادشاهیات مفید و سودمند باش.
هوش مصنوعی: ای کسی که در دست دوستانت قویترین و مستحکمترین پیوندها را تجربه میکنی و ای کسی که در بدن دشمنانت مانند رگهای حیاتی و حیاتی به نظر میرسی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دلیل استواری وجود دارد و نشانهای از قدرت نمایان است، خداوند آنچه را بخواهد انجام میدهد و آنچه را اراده کند حاکمیت دارد.
هوش مصنوعی: سرنوشت تو بر زمین مانند خواستههای طبیعی است که به راحتی پذیرفته میشوند، و حکمت تو بر آسمان همانند ستارههاست که به خوبی خدمت میکنند.
هوش مصنوعی: برای تو روز عید مبارک باشد، و از خوشاقبالی شاه، روزگارت پر از شادی و شادیها باشد، مانند روز عید به صورت کلی.
هوش مصنوعی: من از تو خرم و شاداب هستم و در هر روز و شب که میگذرد، همواره به تو افتخار میکنم. تو برای من هم حامی هستی و هم پشتیبان قوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این جهان بیوفا را بر گزیدو بد گزید
لاجرم بر دست خویش ار بد گزید او خود گزید
هر که دنیا را به نادانی به برنائی بخورد
خورد حسرت چون به رویش باد پیری بروزید
گشت بدبخت جهان و شد به نفرین و خزی
[...]
تا شه عالم به بهروزی و پیروزی رسید
باغ پیروزی شکفت و صبح بهروزی دمید
کرد باید سروران را در چنین روزی نشاط
خورد باید بندگان را در چنین وقتی نبید
فرخ آمد طلعت سلطان برین فرخنده باغ
[...]
میر خوبان را کنون منشور خوبی در رسید
مملکت بر وی سهی شد ملک بر وی آرمید
نامه آن نامهست کاکنون عاشقی خواهد نوشت
پرده آن پردهست کاکنون عاشقی خواهد درید
دلبران را جان همی بر روی او باید فشاند
[...]
عید شد ایام ما ناآمده ایام عید
چون رسید از راه با شاه جهان میرعمید
سعد دین صدری که دیدار همایونش بفال
همچو نام شاه مسعود است و چون بختش سعید
قبله اهل قلم ممدوح مخدومی که هست
[...]
خسرو از اصطبل معمورت که آن معمور باد
کامور اعمار اسبان شیخ ابوعامر رسید
مرکب میمون ادام الله توفیقه که هست
یادگار نوح پیغمبر که در کشتی کشید
گفتم ای پیر مبارک خیر مقدم مرحبا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.