مشرق مه دور گریبان اوست
مغرب جان نقبه مرجان اوست
حجله پروین بر سیمین او
حاجب پروین لب خندان اوست
ظلمت دل، کوری هرخسته دل
بر رصد چشمه ی حیوان اوست
مجمع جانهای جگر سوخته
در کنف مشک پریشان اوست
زهره شب از دامن میدان چرخ
مشتری گوی گریبان اوست
قاعده گر، صبح مکلکل جمال
غاشیه دار سگ دربان اوست
وزبن دندانه ی کوه آفتاب
حلقه بکوش سر دندان اوست
چرخ جهان بین، خرد بحر اوست
لعل سخن گو، حجر کان اوست
یوسف دلها نه یکی، صد هزار
گم شده در چاه ز نخدان اوست
دایره ی هرکه کم از نقطه ئی است
عجم حروف خط فرمان اوست
تحفه چه آرم، ببرش کز وجود
هرچه بر آن دست نهی، زان اوست
اینکه اثیر است نه زان خود است
گر گل و گر خار، ز بستان اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییها و ویژگیهای مختلف میپردازد. او از مشرق و مغرب صحبت میکند و با استفاده از تصاویر زیبا، به توصیف جاذبههای آسمان و زمین میپردازد. اشعار دربارهٔ عشق و دلسوختگی نیز هستند و به وجود زیبایی و جذابیت در طبیعت اشاره میکند. شاعر به عمق احساسات انسانی و طبیعت پر رمز و راز اشاره میکند و در پایان بر این نکته تأکید میکند که همه چیز، چه خوب و چه بد، از ذات واحدی نشأت میگیرد. همهٔ زیباییها و زشتیها در نهایت به هم گرهخورده و بخشی از وجود هستند.
هوش مصنوعی: خورشید در مشرق به زیبایی و درخشش خود را نشان میدهد و جان او مانند جواهری گرانبها در مغرب میدرخشد.
هوش مصنوعی: حجره و اتاق پروین برای زیبایی او مانند پردهای است که لبخند او را پنهان کرده است.
هوش مصنوعی: تاریکی دل، سبب نابینایی هرکسی است که دچار خستگی و افسردگی شده و به دنبال چشمهی حیات و شادی میگردد.
هوش مصنوعی: جمعی از افرادی که دل و روحشان دچار درد و رنج است، زیر سایه و حمایت او قرار دارند.
هوش مصنوعی: در دل شب، زیباییهای آسمان از دامن سیاره مشتری نمایان است و گویی آن شب، لباس خود را از او گرفته است.
هوش مصنوعی: قاعدهگر، صبح زیبایی و جمالی که بر او سایه افکنده است، مانند سگی است که دربان اوست.
هوش مصنوعی: آفتاب با دندان کوه مانند حلقهای در تلاش است تا از دهانهی آن بیرون بیاید.
هوش مصنوعی: جهان مانند چرخش یک دایره است و عقل و خرد، دریا و عمق او را تشکیل میدهد. همچنین، سخن زیبا و ارزشمند مانند گوهر و سنگ قیمتی است که در دل این دریا پنهان است.
هوش مصنوعی: یوسفی که دلها را به خود جذب میکند، فقط یکی نیست؛ بلکه صدها هزار نفر در چاههای عشق او گم شدهاند.
هوش مصنوعی: اگر دایره وجود هر کس کوچکتر از یک نقطه باشد، زبان و حروفی که او به کار میبرد، نشاندهنده فرمان و دستورات اوست.
هوش مصنوعی: چه چیزی میتوانم به تو هدیه دهم؟ هر چیزی که از وجود من بگیری، متعلق به اوست.
هوش مصنوعی: اینکه چیزی ارزشمند یا بیارزش است، به خود آن چیز ارتباطی ندارد؛ بلکه این ارزش یا بیارزشی از منبع و محیطی است که آن چیز در آن قرار دارد، چه گل باشد و چه خار، هر دو از یک باغ نشأت میگیرند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گوهر سنگین که زمین کان اوست
کی دیت گوهر دندان اوست
آنکه سرم بر خط فرمان اوست
گوی دلم در خم چوگان اوست
دل به غمش دادم و جان هم دهم
گر لب و دندان لب و دندان اوست
حال دلم هر چه پریشانی است
[...]
منطق طوطی خطر جان اوست
قفل نه کلبه احزان اوست
جل جلاله علم شان اوست
عم نواله مگس خوان اوست
دشت ازل یکسره میدان اوست
ملک ابد عرصة جولان اوست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.